چنانکه بارها گفته شد یکی از بنیانهای «هویت» مردم لر ساختارهای سیاسی به ویژه سلسلههای اتابکان (شاهان) لر بزرگ در مدت قریب به ۳۰۰ سال و اتابکان (شاهان) لر کوچک با بیش از ۴۰۰ سال فرمانروایی میباشد؛ پس از وردافتادن اتابکان، بازماندگان آنان در قالب سازمان سیاسی اجتماعی بختیاری، کهگیلویه، ممسنی و فیلی (لک، مینجایی، ثلاثی و پشتکوهی) سربرآورده، با همت رهبران و پایمردی دلاوران و سلحشوران (شمشیرزنان و تفنگچیان) هویت و اصالت جامعه لر را تا حدود قابل قبولی حفظ کردند. ادامهی گفتار
بایگانی برچسب: s
ساختار سیاسی ایل بهمئی
در ادامهی سه گفتار پیشین و جایگاه والای نظام سیاسی و اهمیّت سیستم رهبری و فرماندهی لرتباران برای شناخت از هویت و اصالتها، در مجال حاضر به ساختار سیاسی ایل بهمئی پرداخته میشود که در کنار بویراحمد، طیبی، دشمنزیاری، چرام و بابویی سازمان ایلات ششگانه بخش کوهستانی کهگیلویه تاریخی را در قرن اخیر سامان داده است. ادامهی گفتار
مقاله ایل بهمئی در سال 1398 شمسی
در ادامه پست پیشین، در گفتار حاضر، مقاله جدید دکتر علی بلوکباشی که در سال 1398 بعنوان بخشی از کتاب «مردمشناسی اقوام و ایلات ایران» منتشر شد ارائه میگردد. مقایسه هر دو مقاله با فاصله زمانی حدود پنجاه سال میتواند تفاوتها و نگرش پژوهشگر در دو بازه زمانی و موقعیت مختلف را نمایان کند؛ بعنوان مثال در مقاله سال 98 ضمن ارجاع به روایت افسانهگونه نیای مشترک بهمئیها در مقاله نخست، اشارهای به فاصله زمانی آن که یکی از پربحثترین موضوعات مطرح شده طی سالهای اخیر (از جمله در بخش دیدگاههای بهمئی دات کام) بوده، نشده است. ادامهی گفتار
بهمئیها در سفرنامه دوبد
در قرن نوزدهم شاهد ورود افراد اروپایی به سرزمین ایران (همچون دوران صفویه) و به ویژه نواحی جنوب و جنوب غربی کشور می باشیم. رشته کوههای زاگرس در این حدود یادآور سلسله های بزرگ عیلامی، هخامنشی و ساسانی است. ادامهی گفتار
بهمئیها در فارسنامه ناصری
منطقه ی کُهْگیلویه با مساحتی نزدیک به ۱۵۵۰۰ کیلومتر مربع در جنوب ایران و میان رشته کوه های زاگرس قرار گرفته است. کهگیلویه منطقه ی کوهستانی است که از شرق با سرزمین تُرکهای قشقایی در استان فارس ، از شمال غرب و غرب با سرزمین بختیاری و استانهای اصفهان و خوزستان و از جنوب با شهرستان دیلم در استان بوشهر(که خود زمانی جزء فرمانداری کل کهگیلویه بود) همسایه است. ادامهی گفتار
بهمئیها در سفرنامه لایارد
پس از سلسله اتابکان لر بزرگ، بختیاری بعنوان یکی از بازماندگان آن، از زمان صفویه (که گفته میشود نظام متمرکز حکومتی ایران جانی دوباره گرفته بود) مرتباً در قامت نیرویی تأثیرگذار و حتّی مدعی در سیاست کشور مطرح بوده است. در همین راستا حکومت محمدتقی خان چهارلنگ را پس از حکومت زندیه میتوان یکی از مقاطع مهّم تاریخ بختیاری و در کل منطقه جنوب غرب در رابطه با سیاست کلان کشور دانست. خان چهارلنگ که بخش قابلتوجهی از بختیاری و ادامهی گفتار
بهمئیها و حکومت زند
از آنجایی که حکومت زندیه خود زیرمجموعه تبار لر بوده اند و با کمک و همراهی طوایف لر، حاکم ایران گردیدند، مناسبات گسترده ایی با لر تباران برقرار کرده بودند. انتخاب شیراز به پایتختی سلسله زند هم مزید بر علت شد و این ارتباط را میان آن دو قوی تر نمود. در این میان طبیعی بود رقابت ها و حتی درگیریهایی صورت پذیرد. چنانچه تاریخ نشان داده قوم لر بیشتر از جانب همین اختلاف ها و رقابت های درونی ضربه خورده است. به هر سوی ایل بهمئی نیز جدا از این تحولات نبود و بهمئی دات کام در این مجال به بخشی از این حوادث که باعث جدا گردیدن تعدادی بهمئی از سرزمین مادریشان شد، به طور گذرا اشاره خواهد کرد. ادامهی گفتار