قبل از آنکه برخی اقوام آریایی کوچ معروف خود را به سوی فلات ایران آغاز کنند، کهنترین مردم ساکن ایران که صاحب خط بوده و از خود نام و نشانی به جا گذاشتهاند همانا عیلامیها هستند. محدوده عیلام شامل تمام استان خوزستان و کهگیلویه، بخشهای جنوبی استان لرستان و همچنین قسمتهایی از ایلام، بختیاری، بوشهر و فارس امروزی بوده است. عیلامیها در حدود ۵۰۰۰ سال پیش دولت منظمی تشکیل داده و تمدنی برای خود دست و پا کرده بودند. عیلام دارای ۵ قسمت بوده است و مهمترین آنها ایالت انشان میباشد که نقش مهّمی در تاریخ عیلام ایفا کرده و خاستگاه هخامنشیان است. هخامنشیان کسانی بودند که سرانجام عیلامیها را منقرض کردند. عیلام در نتیجه درگیریهای طولانی با دولت آشور و دیگر همسایگان به تدریج ناتوان شد تا اینکه سرانجام به تصرف هخامنشیان درآمد و از آن تاریخ به بعد دولت عیلام هرگز قد علم نکرد. اما محتمل است که عیلامیها به دلیل رویه آزادمنشانه کوروش، درآمیختگی نسبی با هخامنشیان داشته باشند، چنانچه کوروش حتی به یهودیان ارزش و اعتبار بخشیده بود. مطلبی که تا حدودی به سرزمین اصلی قوم لر مربوط میشود اینستکه اغلب مورخان ایرانی به طور نادرست پارس را سرزمین اولیه هخامنشیان دانستهاند و حال آنکه واقعیت غیر از این است. اصولا هخامنشیان تیرهای از طایفه پاسارگادی بوده اند که به اتفاق دیگر طوایف پارسی پیش از آنکه قدرتمند شوند در منطقه لرنشین بختیاری یعنی انشان یا انزان به سر میبردهاند. اما مورخان ایرانی دانسته یا ندانسته این واقعیت را نادیده گرفتهاند. به هرحال هخامنشیان ابتدا در انشان بودهاند کما اینکه کوروش صریحاً به این مسئله اشاره کرده است. شواهد تاریخی حاکی از آن است که پارسیان ابتدا مدت کوتاهی را در جنوب دریاچه ارومیه گذرانده و سپس در لرستان مستقر شده و از آنجا به تدریج به نواحی بختیاری دست یافته و سرانجام فارس را تسخیر کردهاند. قابل تصور است که پارسیان از همان اوان اقامت، بنابه خوی و خصلت جنگجویی، شبانکارگی و کوچندگی دستاندازی به مناطق اطراف خود را آغاز کرده و به پیشرفتهایی نایل شده بودند. راولینسون دانشمند شهیر انگلیسی که توانست کتیبه بیستون را ترجمه کند اطلاعات خوبی در اختیار ما گذارده است. راولینسون امپراطوری هخامنشی را شامل ۲۳ ساتراپ میداند که بر اساس آن میتوان دریافت مناطق لرنشین شامل ساتراپ اِلْیمایید و قسمت غرب و شمال غرب ساتراپ پارس بوده است.
از دوران باستان که بگذریم، در رابطه با واژه لر، مورخان و جغرافیدانان از قرن سوم به این طرف از بلاد اللور یا همان لرستان گفتگو کردهاند که بعدها به منطقه لر بزرگ و لر کوچک تقسیم شد. منطقه لر بزرگ در زمان صفویه به بختیاری موسوم گشت و کهگیلویه از آن مجزا شد. در همان زمان لر کوچک از دو منطقه پشتکوه و پیشکوه تشکیل میشد که حد واسط این دو بخش کوه معروف کور بوده است. در اواخر صفویه این دو منطقه به لرستان موسوم گردید تا اینکه در زمان قاجاریه بخش پشتکوه را از آن جدا کردند که هم اکنون استان ایلام نام گرفته است. به طور کلی منطقه لر کوچک شامل استانهای لرستان، بخشهایی از استانهای ایلام و همدان است. لر بزرگ شامل منطقه بختیاری، کهگیلویه، قسمتهایی از خوزستان، بوشهر، استان مرکزی، اصفهان و همچنین نواحی مَمَسنی و رستم در استان فارس بوده است.
ناگفته نماند که قوم لر پس از حکومت پادشاهی محلی اتابکان، در 500 سال اخیر از جمله در دوره قاجاریه و پهلوی بیشترین زیان را دید و بدلیل اهداف سیاسی دولتهای قجر و پهلوی، لرها در میان استانهای گوناگون پخش گردیدند. هم اکنون میتوان استانهای لرنشین کشورمان را بدین گونه بیان کرد:
استان خوزستان:
استان خوزستان همانند استان فارس از زمانهای کهن تا کنون یکی از مناطق بزرگ سکونت قوم لر بوده است. هم اکنون ده شهرستان این استان یا به طور کامل لرنشین هستند یا اینکه لرها اکثریت جمعیت آنها را تشکیل میدهند و یا هم دستِکم میتوان گفت که جمعیت لرها در آنها قابل توجه است. این شهرستانها شامل: مسجدسلیمان، ایذه، باغملک، لالی، اندیکا، رامهرمز، شوشتر، دزفول، اندیمشک و بهبهان میباشند. علاوه بر این از زمانی که استخراج نفت موجب شکوفایی اقتصادی شهرهای آبادان و اهواز شد، تعداد زیادی از لرها به این دو شهر مهاجرت کردند. چنانکه هم اکنون جمعیت لرها در این دو شهر بسیار چشمگیر است. لرهای خوزستان بیشتر از ایلها و طوایف بختیاری، بهمئی، طیبی، یوسفی، شیرعالی، خدری، پاپی، سگوند، دیناروند، قلاوند و برخی دیگر از طوایف لرستانی هستند. طوایف بختیاری بیشتر در مناطق شمال و شمال شرق استان، شاخههایی از طوایف ایل بهمئی بهمراه طیبیها، یوسفیها، شیرعالیها و خدریها اغلب در شرق و جنوب شرق استان و لرهای لرستانی اکثرا در شمال و شمال غرب استان متمرکز هستند. لرها نه تنها از دیرباز تاکنون قسمت اعظم این استان را در اختیار داشتهاند بلکه رژیم پهلوی مناطق بهبهان که جزء کهگیلویه بود و ایذه، مسجدسلیمان و بخشهای میانکوه و سردشت دزفول را از استان بختیاری، جدا کرد و به خوزستان الحاق نمود.
استان چهارمحال و بختیاری:
بختیاریها تا قبل از صفویه به عنوان طوایف لر بزرگ شناخته میشدند اما از آن زمان به بعد نام طایفه بختیاروند (بِهداروند) به کل طوایف گسترش پیدا کرد و به بختیاری معروف گشتند. همچنین از زمان صفویه یا افشاریه بختیاریها به دو گروه هفت لنگ و چهارلنگ تقسیم شدند که این تقسیمبندی ظاهراً بر اساس پرداخت مالیات بر مبنای چهارپایان تنظیم شده است. طوایف جانَکی سردسیر و گرمسیر هم که در گذشته مستقل از بختیاری بودهاند اما به تدریج زیرمجموعه بختیاری قرار گرفتند. به هرحال مناطق کوهرنگ، بازُفت، فارسان، خون میرزا، فِلارد، لُردگان، گَنْدُمان، بروجن در استان چهارمحال بختیاری، دارای اکثریت بختیاری میباشند و هنوز هم دارای پیوندهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با بختیاریهای خوزستان و اصفهان هستند.
استان کهگیلویه و بویراحمد:
این استان در جنوب غربی کشورمان و میان استانهای خوزستان، فارس ، بوشهر ، اصفهان و چهارمحال و بختیاری قرار گرفته است. استان کهگیلویه بویراحمد در سالهای گذشته از نظر تقسیمات کشوری ، گاهی بصورت مستقل و زمانی قسمتی از آن جزء فارس و بخشی جزء خوزستان بوده است. اما بعد از شورش ایل بویراحمد در سال ۱۳۴۳ شمسی، از فارس و خوزستان جدا شده و منطقه مستقلی بنام فرمانداری کل و سپس استان کهگیلویه و بویراحمد تشکیل داد. استان کهگیلویه و بویراحمد تقریباً بطور کامل لرنشین است بجز اقلیت ترکهای قشقایی که در مناطقی از گچساران و کاکان بویراحمد ساکن هستند. بطور کلی میتوان گفت ترکیب جمعیتی این استان از ایل های بهمئی، طیبی، یوسفی، بویراحمد، بابویی، چرام، دشمن زیاری، کرایی و نویی تشکیل شده است. لازم به ذکر است که ایلهای یوسفی، کُرائی و نویی در گذشته خود دارای ساختار مستقل ایلیاتی بودهاند اما به دلایل گوناگون از جمله پراکندگی، کوچ اجباری و… بتدریج جزو طوایف کناری در ایل های دیگر شدند. هم اکنون یوسفیها، کراییها و نوییها به ترتیب وابسته به ایلهای بهمئی، طیبی و بویراحمد هستند.
استان لرستان:
ابتدای به امر و از برای مقدمه جهت آگاهی مخاطبینی که شاید با مفاهیم واژه «لر» آشنایی نداشته باشند بایستی اشاره کرد که در استان لرستان، واژه لر دارای ۲ مفهوم زیر است:
در معنای عام: کلمه «لر» در این معنا معطوف به «تبار» بوده و شامل تمام ایلات و طوایف لر کوچک اعم از لک، بالاگریوه، باجولوند و چگنی است.
به معنی خاص: واژه «لر» در این معنی شامل ایلات و طوایف «لر زبان» همچون سگوند و بخشهایی دیگر از باجولوند، بالاگریوه و قسمتهایی از بیرانوند، سلسله، دلفان و طرهان چون قلاییها، امراییها، سوریها، ضرونیها، کوشکیها و گرمهایها میباشد. ناگفته پیداست کلمهی «لر» در این معنا شامل ایلات و طوایف «لکزبان» نمیگردد.
به هر حال میتوان گفت استان لرستان تقریباً از سه گروه طوایف لر تشکیل شده است که به اختصار آنها را معرفی میکنیم:
- الف: بختیاریها که در شرق استان شامل نواحی اَلیگودَرز، اَزْنا، سیلاخور و درود ساکن هستند.
- ب: لَکزبانها که بیشتر در غرب و شمالغرب استان یعنی شهرستانهای سلسله (اَلِشْتَر)، دِلْفان (نورآباد) و کوهدشت ساکن هستند.
- ج: لرزبانها که اغلب در شهرستانهای خرمآباد، بروجرد، پلدختر و بخشهایی از کوهدشت مستقر هستند و علاوه بر گروههای پیشگفته، از طوایف معروف آنها میتوان به قلاوندها، بهاروندها، زینیوندها، میرها، پاپیها، رشنوها، ساکیها، جودکیها و چگینیها اشاره کرد.
استان اصفهان:
بختیاریها از زمانهای دور با استان اصفهان سر و کار داشتهاند بطوریکه که گفته میشود بخشهایی از آن در گذشته جزو قلمرو ییلاقی بختیاریها بوده است. از سوی دیگر، یکی از مقاطع بازر تاریخی ارتباط بختیاریها و اصفهان را میتوان در فتح اصفهان توسط بختیاریها در سالهای پرآشوب پس از کشته شدن نادرشاه افشار دانست. به هر حال استان اصفهان همچون استان خوزستان و فارس از زمانهای گذشته تا حال یکی از مناطق بزرگ سکونت قوم لر بوده است؛ بهویژه نواحی غربی آن یعنی مناطق فریدن، فریدونشهر، چادگان و بخشهایی از گلپایگان، خوانسار، لنجان و سمیرم. افزون بر مناطق مذکور، بختیاریها در شهرهایی چون فولادشهر و شاهینشهر و نیز شهر اصفهان حضوری پر رنگ داشته و دارند.
در این بین شهر اصفهان از دیرباز میزبان لرهای بختیاری بوده و با گذشت زمان تعداد زیادی از آنها به این شهر مهاجرت کردهاند. نویسنده کتاب جغرافیای اصفهان در این زمینه مینویسد: نوع ایلات که شهرنشین میباشند، شش طایفه اند: نخست طایفه قدیمی الوار بختیاری و اینها جماعتی کثیرند و منحصراً سه محله اصفهان را پر کردهاند شامل لنبان، جوزدان و شئیس. دوم طایفه جدید بختیاری که اواخر عهد شاهنشاه مبرور مرحوم، منوچهر معتمدالدوله رهینه آورد و تا به حال توالد و تناسل نموده اجماعی پیدا کردهاند ولی نسبت به قدیمیها قلیلاند.
محمدهاشم آصف نیز به محلههای لرنشین اصفهان اشاره کرده و یادآور شده است که علیمردان خان بختیاری در موقع حمله به اصفهان به افراد قشون دستور داده بود که مزاحم سه محله لرنشین نشوند. آصف درباره این سه محله چنین مینگارد: دانایان این را بدانند که از جمله بیست و چهار محله اصفهان که هر یک به قدر شهری است، محله لنبان و محله بیدآباد و محله باغ مراد از غارت و تاراج ایمن ماندند نظر به آنکه این سه محله نشیمن لران بود.
گفته میشود لرهای بیدآباد اغلب از طایفه استکی و لرهای لنبان احتمالاً از شیران یکی از دهات بختیاری هستند.
استان همدان:
این استان از دیرباز تاکنون یکی از مناطق سکونت طوایفی از قوم لر بوده و هم اکنون شهرستانهای نهاوند ، ملایر و تویسرکان در جنوب استان همدان دارای اکثریت لرنشین هستند. لهجه لری ملایر و تویسرکان رابطه نزدیکی با گویش لری بروجردی در استان لرستان دارد و بعضاٌ از آن با نام لهجه لری ثلاثی یاد می شود. باباطاهر عریان شاعر معروف لر هم از همین دیار برخاسته است. همچنین بازماندگانی از طایفه زند که زمانی زمامدار ایران بوده در نواحی شهرستان ملایر سکونت دارند.
استان کرمانشاه:
استان کرمانشاه یکی از مناطق عمده حضور تاریخی ایلات و طوایف لرتبار با اکثریت لکزبانان است. در کنار لرها که در نواحی شرق و جنوب شرقی استان همچون شهرستانهای کنگاور، هرسین، صحنه و کرمانشاه تمرکز یافتهاند بایستی به زنگنهها اشاره کرد که برخی منابع مهّم تاریخی، آنها را در زمره لرها محسوب کردهاند. هرچند مسئله لر یا کرد بودن اینان نیازمند پژوهشهای تکمیلی است. لرهای استان کرمانشاه که به «وند» معروف هستند از نظر اشاره منابع تاریخی، برای نخستین بار ذکر آنها در کتاب مجمل التواریخ گلستانه از منابع عصر افشاریه رفته است که میگوید: ایلات وند سوای ایلات زنگنه و کلهر که چند نفر تیره عظیماند و به ایلات زنگنه متفق و مشهور به وند میباشند شامل احمدوند، کاکاوند، قلیعلیوند، جلالوند، جلیلوند، مافیوند، بهتولیوند، قوریهوند، خلیلوند، خواجهوند، زبیرهوند، نانکلیوند و بوجولوند.
استان ایلام:
ایلام همان پشتکوه لرستان است که در زمان رژیم پهلوی از استان لرستان جدا شد. پهنه استان از دیرباز سکونتگاه لرهای پشتکوه لر کوچک بوده است. طوایف این استان به زبانهای لری، لکی و کردی گفتگو میکنند که دو گروه نخست، لرتباران را سازمان میدهند؛ تمرکز پراکندگی آنان به شرح زیر است:
- الف: لرزبانها بیشتر در مرکز و جنوب استان یعنی نواحی دهلران، دره شهر، مهران و آبدانان و همچنین ایلام ساکن هستند
- ب: لکزبانها اغلب در شمال شرق استان یعنی مناطق هلیلان، شیروان وچرداول مستقر هستند
- ج: کردها هم اکثرا در شمال استان و شهرستانهای ایوان، مهران و ایلام پراکندهاند
استان مرکزی:
تعدادی طوایف بختیاری از جمله طایفه زَلقی چهارلنگ در شهرستانهای خمین و شازَند استان مرکزی ساکن هستند. همچنین از حضور لرتباران در مناطق خنداب و محلات یاد شده است.
استان قزوین:
تعدادی از طوایف قوم لر در استان قزوین بسر میبرند که در گذشته و به ویژه در زمان صفویه و اوایل قاجار به قزوین تبعید شدهاند. بصورت کوتاه چند مورد از آنان را معرفی می کنیم:
الف: طایفه مافی، این طایفه ساکن لرستان بودهاند اما در زمان صفویه به دلیل مناسبات طایفهای به فارس تبعید شدند و بعدها علی رغم همکاری با با حکومت زند، بتدریج با زندها اختلاف پیدا کردند. سیاست کوچاندن ایلهای فارس در زمان قاجار هم مزید بر علت شد و به همین دلیل گروهی از مافیها به نواحی قزوین، تویسرکان، ملایر، کرمانشاه و نهاوند متواری و منتقل شدند.
ب: طایفه کاکاوند که شعبه ای از طایفه کاکاوند لرستان است و در گذشته به محل کنونی تبعید شدهاند.
ج: طایفه چگنی که شعبهای از ایل چگینی لرستان است و احتمالاً در زمان آقا محمدخان قاجار تبعید شدهاند. چگنیها از ایلهای بزرگ لر لرستان هستند که در زمان صفویه از موقعیت خاصی برخوردار بودند. اما به دلایلی که هنوز روشن نشده شاخههایی از آن به فارس و قزوین پراکنده شدهاند.
د: طایفه غیاثوند که شعبهای از ایل سلسله لرستان است و به وسیله آقامحمدخان قاجار به نواحی قزوین تبعید شدند.
استان قم:
بیشتر لرهای قم بازمانده طوایف لری هستند که در زمان آقامحمدخان قاجار به دلیل وابستگی با خاندان زند، از فارس تبعید شدند تا از تجمع آنها در یک محل و در نتیجه از شورش احتمالی و هماهنگ آنان جلوگیری شود. یکی از نویسندگان زمان قاجار به نام افضل الملک کرمانی این طوایف را بدین گونه نام میبرد: طایفه گائینی، سعدوند، عبدالملکی، زندیه، کلهر، کرزبر و طایفه لشنی.
استان تهران:
در منطقه خوار ورامین گروهی از لرهای هَداوند و بختیاری (شعبهای از طایفه بوربور که به اصفهانی معروفند و در اصل از بختیاریها هستند) سکونت دارند. این طوایف در زمان صفویه، افشار و رضاشاه پهلوی به ورامین تبعید شدهاند.
استان فارس:
قوم لر شاخهای از قوم پارسی هستند که از زمانهای باستان تاکنون دست کم در سه کوره از پنج کوره فارس باستان سکونت داشته و دارند. این سه کوره شامل: کوره قباد (کهگیلویه و بویراحمد)، کوره شاپور (شولستان قدیم و مَمَسنی امروز) و کوره استخر (مناطقی چون کامفیروز، کوهمره، کاکان و بیضا). تمرکز لرهای استان فارس بیشتر در شهرستان ممسنی و نواحی خِشت و کمارج، کامفیروز، سپیدان، نواحی بیضا و مرودشت، کوهمره، میمند و فراشبند است. تعدادی از بهمئیها در زمان حکومت زند به ناحیه مرودشت کوچ اجباری داده شدند و همچنین میرزا حسن فسایی معروف از کوچ هزار خانه از طوایف لر به سرکردگی ملا فریدون لر به جنوبیترین منطقه استان فارس یعنی گلهدار نیز سخن رانده است. در کل میتوان گفت لرهای استان فارس بیشتر در نواحی شمالغرب و غرب استان فارس و در مجاورت با استانهای بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد سکونت دارند.
استان بوشهر:
این استان از زمانهای کهن جزئی از فارس بوده است اما رژیم پهلوی آنرا مجزا کرد و در ضمن بخش دیلم را هم از کهگیلویه تفکیک و به استان جدید بوشهر اضافه کرد. استان بوشهر هم اکنون دارای چند ناحیه عمده لرنشین است که شامل: مناطق حیات داود در شهرستان گناوه، شبانکاره در شهرستان دشتستان، لیراوی در شهرستان دیلم و نواحی اَنْگالی در شهرستان بوشهر است. همچنین تعدادی از طوایف بختیاری، کهگیلویه و مَمَسنی به مناطق جم و ریز و برازجان مهاجرت نمودهاند و هم اکنون با نام مُدگماری (کایوسفی- علی میرزایی – مشهدی) قائد، شیخ و خواجه در منطقه جَم و ریز و همچنین نامهای ابوالفتحی، وثوقی، کمالی، قائدان، عنابی، باباعلی، حقیقت و دهدشتی در برازجان سکونت دارند. طایفه حیات داوودی نیز در اصل یکی از ایلهای لر استان لرستان است که مدتها قبل در نواحی امام زاده حیات غیب منطقه چگنی استان لرستان ساکن بودهاند. حیات داوودیها در زمان صفویه به بوشهر مهاجرت کردهاند و با گذشت زمان تعدادی از تیرههای کهگیلویه و مَمَسنی را هم به خود جذب کردهاند. لرهای شبانکاره نیز از اقوام قدیم لر هستند که در زمان ساسانیان در کهگیلویه سکونت داشتهاند و با حمله عربها به ایران، شبانکارهها به دارابگرد رفتند و بعدها در زمان حکومت شیعی دیلمیان، حکومت محلی شبانکاره را تشکیل دادند. سرانجام شبانکارهها در اوایل سلسله قاجار به دشتستان بوشهر مهاجرت کردند و نام طایفه خود را بر منطقه نهادند که هم اکنون به همین نام معروف است. در منطقه لیراوی و دیلم نیز تعدادی طوایف لر از جمله طایفه خدری سکونت دارند.
استان کرمان:
تعدادی از طوایف لر در استان کرمان سکونت دارند که همگی مهاجرند و در زمان صفویه و قاجار از نواحی لر نشین به کرمان کوچ کردهاند و بیشتر در شهرستانهای سیرجان، بافت و جیرفت بسر میبرند و به اسم طایفه لری سیرجانی (میرزاحسینی و سهراب خانی) و شولی در سیرجان، لک (دره مریدی، نمزادی، گداری، کبیسکانی) غلامرضایی، آقارضایی، عبداللهی، بارانی، عباسی، قنبری، شفیعی، کمالی، خدادادی، شیخ حسینی و مشهدی حسینی در بافت ، طایفه لر (یوسف بیگی، رضاعلی بیگی، محمدعلی بیگی، لطفعلی بیگی) و طایفه سلیمانی (حسینی، علیدادی، میرشکاری، محمدی، سلیمانی) در جیرفت شهرت دارند.
بعنوان حُسن ختام میتوان گفت عمده مراکز سکونت قوم لر، دامنههای سلسله جبال زاگرس است که از قدیم تا کنون سرزمین مادری عشایر لر بوده است. آنجا که در زبان بی آلایش ایلیاتی بهمئی میگوید:
منم آن لر پاک زاگرس نشین\منم عاشق برنو و اسب و زین\منم بهمئی مرد میدان جنگ\قطارم حمایل بدستم تفنگ\کنام پلنگان گذرگاه من\تن شیر می لرزد از نام من\به آواز کبک و به نعر پلنگ\شدم همدم اندر دل کوه و سنگ\اگر خشم گیرم بگاه نبرد\سر دشمنان را برآرم بگرد\بجنگ ار چکد خونم از قلب پاک\خط سرخ غیرت نویسد بخاک\
با اندکی تصرف و تلخیص
منبع:
کتاب قوم لُر نوشته دکتر سکندر امان اللهی بهاروند
سلام -دستت درد نکند خیلی خوب و مفید نوشته ای -استفاده کردیم -موفق باشی
سلام
ممنون از ابراز محبت شما
پاینده باشید
با سلام خدمت شما که زحمت کشیدید و این مقاله رو نوشتید اما باید ذکر کنم که شما در قسمت ” لر کوچک” اشتباهات بسیاری دارید که جا داره ازتون بخواهم حتما تصحیحش کنین … با تشکر
سلام
با سپاس از ابراز محبت شما، لطفاً موارد مدنظر خود را بصورت دقیق اعلام نمایید.
پیروز باشید
کلا کتاب آقای امان الهی متاسفانه مغرضانه نوشته شده مهمترین وجه یک نویسنده آنهم مورررخ رعایت امانت و صداقت است . بدترین خیانت در حق بزرگترین ایلات لر کوچک شامل بیرانوند حسنوند و چگنی ها شده است در این کتاب, بزرگترین طایفه از ایل بالاگریوه طایفه میر و جودکی میباشد که ایشان حتی به ایل خود رحم نکرده است و تیره بهاروند را فقط بزرگنمایی ای داده که این خود نیز اجحافی ست در حق بهاروندها(انصافا مردمان خوبی هستند) .
ایل پاپی خودش به تنهایی ایلی بزرگ با زیرمجموعه های زیاد است
منطقه کوهدشت والا خدا شاهده من کوهدشتی نیستم ولی ایل امرایی و کلا ایلات کوهدشت را آنچنان نگاشته اند که اصلا انگار وجودندارند در حالیکه همگان میدانند نظرعلی خان امرایی جد غضنفری ها اشرف العشایر بوده یا در مورد زیرشاخه های بیرانوند که بزرگترین ایل لرکوچک میباشد به هیچ وجه اطلاع رسانی خوبی انجام نداده اند
خلاصه مطلب , بارها با ایشان مکاتبه شد و حتی مجاب شدند , از ایشان درخواست اصلاحیه نمودیم قول هم دادند اما متاسفانه از اینهمه مکاتبه , قول ایشان و تحریفات کتاب عریض و وطویلشان ماند.
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای بهرام
1- ضمن سپاس از توجه شما نسبت به مطالب مطرح شده، نا گفته پیداست گفتار و نوشتار انسان مصون از کاستی، ایراد و اشتباهات احتمالی نبوده و نمی باشد. لاجرم کتاب دکتر بهاروند نیز می تواند مشمول همین قاعده گردد. امّا از سوی دیگر بایستی عنایت داشت ایشان یکی از افراد فرهیخته ی دانشگاهی و باسابقه در زمینه مطالعه و اشاعه تاریخ و جغرافیای قوم لر می باشند و بهمئی دات کام به دلیل مستند و نیز دارا بودن بار علمی دانشگاهی بدان استناد کرده است؛ گویی تلاش خواهد شد به مکتوبات دیگر محققین، پژوهشگران و تاریخدانان نیز مراجعه گردد تا بر اساس آن نمودار فوق بازبینی و تکمیل تر شود.
2- علی رغم آثاری چند که در دهه های اخیر توسط برخی از پژوهشگران و محققین انتشار یافته می توان گفت تاریخ نگاری قوم لر در مراحل ابتدایی بسر برده و کماکان ظرفیت کاوش و پژوهش را داشته، نیازمند همگرایی سازنده و مکمل در این مسیر می باشد و اگر در این راه ایرادی هم مشاهده گردید سزاوار نمی باشد یکدیگر را با عناوینی چون خیانت مورد خطاب قرار داد.
باعرض سلام..فامیل بنام ایل مهدی بیشترکجازندگی میکننداگرراهنمایی کنیدممنون میشوم..چونکه فامیل خودم ایل مهدی
دست درد نکنه،ولی بهتره که نویسنده از تعصب بی جا به دور باشه،پراکندگی رو خیلی با تعصب و غلط نوشتید،همدان که همه ترک هستن،بور بور که اصل ترکه،طایفه خیلی شجاع و نترسی هم هستن.
موفق باشین.
سلام
با تشکر از ابراز لطف شما، عنایت داشته باشید که استان همدان محل سکونت 4 گروه عمده ی قومی می باشد:
1- لرها: اغلب در شهرستانهای نهاوند، ملایر و تویسرکان واقع در مناطق جنوبی استان ساکن می باشند.
2- ترک ها: عمدتاً در شهرستانهای کبودرآهنگ، رزن و بهار واقع در شمال استان مستقر هستند.
3- کردها: اغلب در مناطق غربی استان و از جمله شهرستان اسدآباد سکونت دارند.
4- فارس ها: بیشتر در مرکز استان استقرار یافته اند.
ضمناً به کاربرد کلماتی همچون اغلب، عمدتاً و بیشتر، توجه داشته باشید. در واقع این واژه ها مبیّن این نکته است که حضور اقوام مذکور در سایر مناطق استان نیز وجود دارد. همچنین در خصوص بخشی از بوربورها نیز به اطلاعات ارائه شده از سوی دکتر امان اللهی استناد شده است.
باسلام.یخورده بیشتر تحقیق کن قسمت جنوب استان همدان تماما لر هستند. لروند ازنهاوند.باتشکرازاقی مکوندی
اتفاقا همدان اکثرا لر هستند که در خود شهر همدان هم ساکنند
ملایر و نهاوند و تویسرکان همه لک و لر هستن…
نامیوند از پشتکوه ایلام به ماهیدشت مهاجرت کردن و لشینی هستن
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای کرمی
با تشکر از توجه آن مخاطب محترم و نیز اطلاعات ارائه شده.
درود بر شما استاد عزیز لطفاً بیشتر از ما لرهای استان مرکزی و شازند وخنداب توضیح بگذارید سپاسگزارم.
درود. سپاس عالی بیک لایک مفیدمثبت بودن. زنده بادملت کبیرلــر
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای محسن
ضمن تشکر از نظر لطف آن برادر محترم، نوشتن از لر موجب افتخار میباشد زیرا به درستی ذات لر چیزی جز صفا، صمیمیت، صداقت و شجاعت نبوده است. به امید همدلی و همبستگی بیش از پیش.
درود به همه
من یه سوال داشتم کسی اگه جواب بده یا کمکم کنه مدیونشم میشم
سوالم در مورد تبعیدی های لر به کرمانه
پدربزرگِ پدربزرگم فامیلیش موسایی بوده در منطقه ی اسفندقه در نزدیکی جیرف بوده
۲ تا برادر بودن که جد من فامیلشو از موسایی به فیروزی تغییر داد و از اونجا هم رفت به رابر و قدروخونه
یکی از دوستانم که لر هسته گفت احتمال اینکه لر باشی هسته
میخواستم بدونم موسایی ها لر هستن ؟
و چطوریه اصلا امکانش هسته
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای سعید
جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره لرهای استان کرمان از جمله منطقه جیرفت میتوان به گفتار شناخت لرهای استان کرمان مراجعه نمود؛ ضمناً مدنظر بوده و میباشد تا در فرصت مناسب و طی پستهای متعدد به بررسی جزئیتر لرهای آن سامان پرداخته شود.
ازمطالب بسیار تشکر میکنم من از طایف غیاثوند هستم از نظرخان مطالب دارید ممنون میشم بازگوکنید
غیاثوند کلا از ایل چگنی ست که سالیان سال پس از تبعید به قزوین , حاکمان و والیان قزوین از غیاثوند ها بوده اند حال آقای امان الهی چگونه غیاثوند را جزئ کوچکی ازسلسله برشمرده الله اعلم
سلام.متاسفانه اکثر نوشته های که نویسندهای مطالب تاریخی و قومیتی می نویسند بیشتر طرف و جناح قوم و ایل و طایفه خود رو تا آنجا که میتونند بالا میگیرن و میبینیم اسمی از دیگر طوایف که از لحاظ قدمت و جایگاه و تعداد از خیلی طوایف بیشتر هستن خیلی کم گفته میشود یا اصلا نامی برده نمیشود خواننده مطالب به اصل و نصب خود پشیمان میشود که نامی از طایفه او نیست طایفه ای بیش از ۵۰ فامیلی زیر مجموعه دارد بجز اسم طایفه چطور نباید اسمی از آن باشد حتما دروغ گفتن که طایفه به این بزرگی هست تا آنجا که اطلاعات به ما رسیده جز طوایف قدیمی منطقه بوده از دوستانی که واقعا اطلاعات کامل و درست دارن لطفا در مورد طایفه بهوند اگه منابعی یا اطلاعاتی دارن ممنون میشم در اختیار برادر کوچکتان بزارین حداقل دیگه بدونم واقعا در اون حد و اندازه که فکر میکنم در کنار بعضی از طوایف کوچک که در جدول نوشته شده جایی نداریم از لحاظ تعداد بسیار کم هستیم که دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشیم با تشکر فراوان اگه مطلبی بی احترامی در نوشته های اینجاب بود به بزرگواری خودتون ببخشید شرمنده درود بر قوم لر
مخاطب گرامی
جناب آقای بهوند
ضمن سپاس از نظر لطف شما، هرچند تاکنون علی رغم جستجوی بسیار، کتاب و یا مقاله ای اختصاصی درباره بهوندها مشاهده نشده است امّا دکتر جواد صفینژاد بنقل از دکتر قائممقامی اطلاعات مربوط بهوندها در سال ۱۳۲۵ (حدود ۷۵ سال پیش) را اینچنین مینویسند:
بهوندها یکی از ردههای اصیل و کهن جانکی میباشند که در منطقه سرگچ در روستای سروستان سکونت دارند. در زمان حال تابع ممبینیها هستند ولی آنها را ردهای از شیرعلیها نوشتهاند. دکتر صفینژاد در ادامه بیان میدارند: از جانکیهای کهن در سال ۱۳۲۵ بطور سرجمع تنها ۲۴۵ خانوار در منطقه باقی ماندهاند که ۵۵ خانوار آنها متعلق به بهوندها و آل خورشیدیها بوده است [احتمالاً بقیه آنها به شهرها و مکانهای دیگر مهاجرت کرده بودند]. امروزه برخی تابع ممبینی و بعضی دیگر جزء ابوالعباسیهای منطقه میباشند.
شایان ذکر است مطالب نقل شده مربوط به دهه بیست شمسی است و اینکه از آنزمان تا کنون بهوندها چه تغییر و تحولاتی را پشت سر گذاشتهاند خود موضوعی جداگانه است. به هر سوی جانکیهای کهن را بصورت زیر عنوان نمودهاند:
۱- بهوند
۲- داودی
۳- کیوپـی
۴- بدرانـی
۵- تـــلاوری
۶- گـرگیــری
۷- گـرمسیـری
۸- آل خورشیدی
از سوی دیگر چنانکه قبلاً نیز گفته شد پست بالا یک مقدمه کوتاه و خلاصهوار بوده که عمدتاً بر مبنای کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان اللهی بهاروند تهیه شده و اگرچه ممکن است آن کتاب دچار کاستیهای احتمالی (که خصیصه کلام انسان است) باشد، امّا بایستی توجه داشت در حال حاضر ایشان یکی از افراد فرهیختهی دانشگاهی و باسابقه در زمینه مطالعه و اشاعه تاریخ و جغرافیای قوم لر میباشند و بهمئی دات کام به دلیل مستند بودن و نیز دارا بودن بار علمی دانشگاهی بدان استناد کرده است. هرچند قابل ذکر است کتاب مذکور در سال ۱۳۷۰ تالیف گشته و پس از گذشت ۳۰ سال یقیناً نیازمند بازنگری، اصلاح و کاملتر شدن توسط ایشان است.
در پایان درباره نمودار ارائه شده نیز یادآوری میگردد این دسته نمودارها ظرفیت محدودی برای بیان تمام جوانب معرفتی ایلات و طوایف دارند. بنابراین اولویت در به دست دادن شناختی از کلیات امر میباشد. در همین راستا مثلاً به ذکر ممبینی اکتفا و زیرشاخه های آن آورده نشده است. البته همانگونه که بارها اشاره شد بهمئی دات کام در نظر داشته و دارد تا نه تنها آنرا بازبینی و تکمیلتر کند بلکه به شاخه های گوناگون قوم لر از جمله ممبینی در قالب پستهای مستقل نیز بپردازد. تا خداوند چه خواهد.
سلام آقای خلیلی
چطور میگید بهوندها زیر مجموعه ممبینی ها هستند
ممبینی ها خود از کهگیلویه کوچانده شده اند
منم بهوند زاده ام ز نسل پاک لر
گوولوم بهمئی و بختیاری
سلام
ضمن سپاس ار ابراز محبت آن برادر محترم، چنانکه در کامنت پیشین نیز اشاره گشت از بررسی منابع موجود چنین برمیآید که بهوندها یکی از ردههای اصیل و کهن جانکی میباشند که در ابتدای امر زیرمجموعه ممبینی نبودهاند امّا ظاهراً در گذر زمان در ساختار اجتماعی ممبینی جای گرفتهاند. در هر صورت همانگونه که بارها اشاره گردید چیستی جوامع بشری از جمله ایلات و طوایف را بایستی در سیر تحولات تاریخی آنها نگریست.
سلام
طایفه ای هست درشهرسرخرود بخش محمودآباد به نام “درزی”
که اصالتا “لر”هستن ،وسینه به سینه نقل می شودکه ازالیگودرز مهاجرت اجباری داشتن؛
وقریب سه چهارهزارنفری جمعیت شهری سرخرودراتشکیل می دهند.
سلام بنده دره شهر هستم طایفه ای هست در روستای زید به دره زی معرفه
سلام
ضمن تشکر از توجه شما، به اطلاع میرساند در تصویر پست فوق یعنی نخستین اصلاحیه نمودار درختی قوم لر به اهالی روستای زید درهشهر (بدره) در چارچوب زیرشاخههای هندمینی اشاره شده است.
درضمن همانگونه که در بخش «راهنمای صفحه اصلی» هم بیان شده، با کلیک بر روی عکس، تصویر در صفحهای مستقل، و نیز امکان درج دیدگاه در دسترس خواهد بود. همچنین لینک اندازه اصلی و فول سایز تصویر بصورت دو عدد چهار رقمی همراه با علامت × در گوشه بالا سمت راست، زیر نوار برگهها قرار دارد. (همه عکسهای موجود در پستهای مختلف، چنین امکانی را در اختیار میگذارند).
در پایان توصیه میشود برای آشنایی مختصر با سایت، بخش «راهنمای صفحه اصلی» مطالعه گردد.
سلام آقای خلیلی لطفا درموردلرهای کاشان آوران وبیدگل هم بنویسید های اینجا اینجادرزمان نادرشاه به این منطقه تبعید شدن که تماما ازایل بزرگ بیرانوند هستن آدمهای مهمی از این طوایف برخواستن مثل نایب حسین کاشی وماشالله خان پسرشون معروف به سردارجنگ که بادولت مرکزی(قاجار)ورود وانگلیس زیادجنگیدن فامیلی لرهای این منطقه آریانپور،لرستانی،شجاعی،نایبی،نایبیان،قدرتی،وسالاراسلامی هستن باتشکرازبرادرعزیزودلسوزآقای خلیلی
سلام
برادر همتبار
جناب آقای آریانپور
ضمن سپاس از ابراز محبت، دغدغه و غیرت جنابعالی، بله! پیشتر نیز مخاطبین گرامی حضور لرهای فیلی از تبار بیرانوند را در منطقه کاشان خاطرنشان کرده بودند و از همان زمان مدنظر بوده تا در چارچوب گفتارهای جداگانه به نایبیان کاشان پرداخته شود گویی همانگونه که در سربرگ سایت هم اشاره شده، از ابتدای راهاندازی این پایگاه در نظر بوده تا به شاخههای مختلف قوم لر من جمله لر کوچک (که بعدها در سیر تاریخی خویش غالباً به نام لرهای فیلی در حوزه جغرافیایی پیشکوه و پشتکوه شناخته شدند) پرداخته شود.
همچنین با توجه به کامنت قبلی ادمین، مجدداً یاددآوری میشود که در تصویر پست بالا (نخستین اصلاحیه نمودار درختی قوم لر)، بخش لر کوچک، در صدر قسمت لک زبان از بیرانوند و ۲ سرشاخه بزرگ آن یعنی آلاینان و دشاینان یاد شده است؛ البته ناگفته نماند از برای حفظ تناسب و تقارن ظاهری نمودار از ذکر زیرشاخههای بیشتر در بعضی بخشها همچون لک زبانان در نمودار اجتناب گردید اما مدنظر بوده و میباشد تا در اصلاحیههای بعدی، با حفظ تناسب و تقارن ظاهری نمودار، زیرشاخههای بیشتری از بیرانوند و دیگر لک زبانان، یا در چارت و یا در خطوط توضیحات تصویر (که در تصویر فعلی ۵۷ خط است) آورده شود.
درود بر شما استاد گرامی لطفاً از تاریخچه لرهای استان مرکزی و شازند وخنداب توضیح بگذارید سپاسگزارم
با سلام خدمت همه دوستان لر و کرد و همه هموطنان عزیز
در غرب کشور سه قوم با سه زبان , فرهنگ و نژاد متفاوت به درازای تاریخ این مرز و بوم با هم مثل حلقه های یک زنجیر به هم پیوسته
در کنار هم و پشت به پشت هم بوده اند.ولی اینکه ما به اشتباه در کتاب های مختلف مردم لک رو کرد و یا لر معرفی کنیم به هیچ عنوان اخلاقی نیست.
ببینید شما با آوردن اسم شهرستانهایی که کاملا لک زبانند مثل نورآباد و الشتر و کوهدشت در لرستان و هرسین و صحنه و…در کرمانشاه و ایلات بزرگ غیاثوند و بیرانوند وکولیوند و حسنوند و کاکاوند و در کل ایلات با پسوند «وند» که لک زبانند و اونها رو با عنوان لر کوچک نام میبرید درحالیکه لری یک لهجه است و لکی یک زبان .
بنده به عنوان یک لرستانی همهی مردم لر زبان رو دوست و برادر خودم میدونم ولی نباید به دروغ هویت یک قوم رو به قومی دیگر اطلاق کرد .قوم لر بزرگان زیادی در تاریخ داشته مثل سردار اسعد بختیاری یا بی بی مریم و…ولی اینکه کریم خان زند رو که از قوم لک بوده لر معرفی میکنید اصلا درست نیست و قوم لک به هیچ وجه نه کرد است ونه لر .
سلام
ضمن سپاس از ابراز محبت و توجه شما، آن مخاطب محترم مواردی را درباره زبان، فرهنگ، نژاد و غیره مطرح نموده است که در ادامه در جهت تبیین بیشتر بدانها اشاره خواهد شد:
زبان: فارغ اینکه امروزه زبانهای کردی، لری و لکی چه مقدار متفاوت میباشند، ابتدای به امر بایستی بدین نکته عنایت داشت که زبان میتواند کم و بیش در گذر زمان دچار تغییراتی گردد؛ مثال بارز آن لشنیها هستند که دکتر سکندر اماناللهی بهاروند درباره آنان مینویسند: یکی از طوایف لر به نام «لشنی» به علت پراکندگی در نقاط مختلف به چند زبان صحبت میکنند. هماکنون [سال ۱۳۷۰] که در لرستان سکونت دارند به زبان لکی و لری گفتگو میکنند و حال آنکه لشنیهای استان فارس به زبان فارسی و لشنیهای رودهن در استان تهران به زبان ترکی تکلم میکنند.
در همین راستا مجدداً نظر شادروان حجت الله حیدری از پژوهشگران باسابقه قوم لر از تبار حسنوند یادآوری میگردد که در کتاب «جغرافیای تاریخی الشتر و ریشه نژادی لر» بیان داشته بودند که گفته حمدالله مستوفی در کتاب تاریخ گزیده در قرن هشتم هجری [حدود ۷۰۰ سال پیش] درباره نبودن حروف ح خ ص ض ط ظ ع ق در زبان لری نشان میدهد قوم لر در قدیم دارای زبان واحدی بوده و منطقه الشتر که جزوی از آن بشمار میآید این خاصیت را داشته است.
بنابراین اگرچه زبان به دلیل کارویژه خاص آن که نمود بالایی در موقعیتهای روزمره برای ایجاد ارتباط، شناخت و نیز معرفی خود به دیگران داشته، همواره یکی از فاکتورهای تشکیل دهنده «هویت» جوامع بشری بوده است؛ امّا باید نقش آن را در ایجاد «هویت» گروهها و اقوام بهعنوان یکی از عناصر تشکیل دهندهاش نگریست و نه همهی آن. بر همین مبنا اصالت و هویت لرها در جمیع عناصر سازندهی آن همچون سرزمین، تاریخ، نسب، زبان، فرهنگ، آداب و رسوم، دین و آئین، ساختارهای سیاسی و در یک کلام خصلتها، نگرشها، مرام، معرفت و جهانبینی آنان درک میشود.
فرهنگ: اگر بتوان فرهنگ را جزوی از خصلتها، نگرشها و جهانبینی جوامع بشری بحساب آورد باید گفت عموم ایلات و طوایفی که در حال حاضر با عناوین لر [بمعنای خاص] و لک شناخته میشوند دارای فرهنگ همانندی بودهاند گو اینکه بارون دوبد روسی در سفرنامه خویش مینویسد: لکها طبیعت لر دارند [در اینجا طبیعت در معنای همان خصلت و نگرش است]. همچنین هنری فیلد آمریکایی انسانشناس معروف گفته است تنها تفاوت لرها و لکها زبان آنها است [و در سایر جنبههای هویتی همانند میباشند].
نژاد: هرچند برای کسب اطمینان از ریشههای پدرتباری نیاز به نسبنامه موثق دور و دراز مبنی بر دهها نسل میباشد که آنهم فعلاً موجود نیست اما باید بدین امر توجه داشت ایلات و طوایف لر اعم از لک، بالاگریوه، بختیاری، کهگیلویه، ممسنی و غیره در گذشته تاریخی خویش تحت پیکره واحد اتابکان لر کوچک و بزرگ قرار داشته و بنابر چنین سابقهای، روابط نزدیک و درهمتنیدگی آنها جلوهگر است؛ مثلاً عنوان ممیوند که در تصویر نمودار ارائه شده در گفتار بالا، هم در پشتکوه لر کوچک ذیل کردعلیخانی و هم در چهارلنگ بختیاری وجود دارد. اینگونه است که در زمینه ریشههای مشترک و عجینشدگی لرتباران مکرراً در پاسخ به مخاطبین محترم اشاره گردید که هَمَش یکیِن.
نام بردن از مناطق نورآباد، الشتر، کوهدشت و غیره: کلام شخصیتهای اهل قلم و ادب لکزبان همچون شادروانان حشمتالله رحمتی (نویسنده کتاب قوم لر در آیینه تاریخ)، حجتالله حیدری (نویسنده کتاب جغرافیای تاریخی الشتر و ریشه نژادی لر) و ایرج کاظمی (نویسنده کتاب مشاهیر لر) درباره لرتبار بودن ایلات لکزبان، در تایید گفتههای کسانی چون ویلیام داگلاس آمریکایی است که در دهه بیست شمسی از مردم نواحی نورآباد، طرهان و کوهدشت با عنوان لر یاد میکند.
لهجه بودن زبان لری: آنچه هماکنون به نام زبانهای لکی و لری شناخته میشوند به گفته زبانشناس مشهوری چون یوسیف ارانسکی، هر دو زبان میباشند اما این مسئله مربوط به قرون معاصر است و لزوماً و حتماً اینگونه نیست که پیشاز آنهم وضعیت به همین منوال بوده باشد گو اینکه مجدداً نظر شادروان حیدری اشاره میشود که ذکر نموده بودند با توجه به نقل منابع تاریخی، قوم لر در گذشته (معاصر مستوفی یعنی حدوداً ۷۰۰ سال پیش و شاید هم زمانی دورتر) زبان واحدی داشته است.
در اینجا خالی از لطف نیست که وضعیت دو قوم لر و فارس از جنبههایی مورد مقایسه قرار گیرد:
قوم لر:
الف) سابقه تاریخی: همانگونه که دکتر جواد صفینژاد نیز بیان داشتهاند از حکومت لرها در سال ۳۰۰ هجری (بیشاز ۱۱۰۰ پیش) آگاهی ارزشمندی در دست است. مضافاً در قرن ششم نیز با استقرار حکومت اتابکان لر این موقعیت تاریخی تثبیت گردید.
ب) هویت: اگر هویت را جوامع انسانی را شامل سرزمین، تاریخ، نسب، زبان، فرهنگ، آداب و رسوم، دین و آئین، ساختارهای سیاسی و در یک کلام خصلتها، نگرشها و جهانبینی آنها دانست، چنانکه به نقل از کسانی چون دوبد روسی و فیلد آمریکایی گفته شد لرها در تمام موارد یگانگی بالایی را نسبت به هم به دست میدهند و تنها تفاوت آنها در مقوله زبان است که آنهم ازنو خاطرنشان میشود که به گفته پژوهشگری چون شادروان حیدری، در گذشته (تقریباً ۷۰۰ سال قبل و بلکه زمانی دورتر) زبانی واحد بوده است.
قوم فارس:
الف) سابقه تاریخی: تا جاییکه دانستهها یاری میکند، بهنظر میرسد عنوان فارس در معنای «قومی خاص از ایرانیان» که شامل گستره وسیعی از مردم از استانهای فارس، بوشهر، هرمزگان و کرمان گرفته تا به یزد، اصفهان، سمنان، مرکزی و همدان میشود، مربوط به قرن اخیر بوده و مفهومی جدید باشد.
هویت: هرچند همانطور که در گفتار «خوی و منش لرها» گفته شد عموم ایرانیان در کلیت امر کموبیش دارای وجوه مشترک هویتی میباشند (حتّی گروههایی که خارج از مرزهای کنونی کشور قرار گرفتهاند مثل تاجیکستانیها)، اما در سطح خردتر شاید بتوان گفت فارس به معنای قومی خاص از ایرانیان از استانهای فارس و هرمزگان در جنوب کشور گرفته تا به سمنان و همدان در مناطق شمالی، نسبت به سایر اقوام ایرانی از جمله لرها، کردها، ترکها و عربها از نظر خصلتها و نگرشها، همسانی کمتری را دارا بودهاند.
حال پس از ذکر موارد مقایسهای فوق باید گفت چگونه است که درباره قوم فارس چنین صداهایی شنیده نمیشود اما در بین لرتباران علیرغم سابقه تاریخی بیش از 1100 سال زندگی جمعی و درهمتنیدگی بسیار و یگانگی بالا، هر چند وقت میبایست شاهد نظرات اینچنینی نسبت به اصالت لری بود؛ چندی پیش بعضی عنوان میکردند بختیاری لر نیست و اینک برخی بیان میدارند لک لر نیست؟؟؟ اهمیّت موضوع آنجاست که چنین نظراتی درباره دو شاخه بزرگ لر که یکی (بختیاری) هسته اصلی لر بزرگ و دیگری (لکزبانان) که برخی نظریات آنرا هسته اصلی قوم لر میدانند، مطرح میشود.
به هر سوی، پرسش فوق از جهت شناخت نقاط ضعف خویشتن، مسأله مهّمی میباشد که شایسته است فرزندان دلسوز این تبار کهن به آن پاسخ داده و هرچه بیشتر سعی در حفظ هویت جمعی خویش داشته باشند. ضمن اینکه مدنظر بوده و خواهد بود تا در آینده و فرصت مناسب در چارچوب گفتارهای جداگانه بدانها پرداخته شود.
سخنی با همتباران لکزبان: همانگونه که پیشتر در بخش نظرات پست «شناخت لرهای استان کرمانشاه» در پاسخ به احدی از مخاطبین گفته شد، در سالهای اخیر آگاهانه و یا سهواً افراد و یا جریانهایی سعی در جداسازی بخشهایی از شاکلهی لر داشتهاند. این دست تلاشها زمانی بر روی بزرگ ایل بختیاری بعنوان هسته اصلی لر بزرگ سرمایهگذاری میکردند که با هوشیاری آگاهان در سرزمین بختیاری ره به جایی نبردند. حال چند سالی است هجمهای مشابه در رابطه با لکزبانان مشاهده میگردد. اینگونه نظرات در ابتدا لکها را کرد معرفی میکردند که بنظر میرسد با وجود برخی مخالفتها در میان قوم کرد برای پذیرش آن _ مخصوصاً اینکه بزرگان سیاسی اجتماعی متقدم و پیشگام کرد همچون شرفالدین خان بدلیسی، شادروان رشید یاسمی و شیخ محمد مردوخ کردستانی لکها را شاخهای از لر دانستهاند (و البته لر را شاخهای از کرد)_ در ادامه بر سیاست لک بعنوان قومی مستقل متمرکز گردیدهاند.
در همین راستا شایسته است همتباران لکزبان به طور جد در پی شناخت تاریخ و گذشته خویش بر اساس مراجع موثق بهویژه آندسته که توسط بزرگان و فرهیختگان سیاسی اجتماعی لکزبان به رشته تحریر درآمدهاند باشند؛ منابعی همچون کتابهای شادروانان حشمتالله رحمتی، حجتالله حیدری و ایرج کاظمی که صراحتاً بر لرتبار بودن لکزبانان تأکید داشتهاند، تا بتوانند مانند همتباران آگاه بختیاری، در این حوزه نیز انسجام و اتحاد لرتباران را حفظ نمایند.
در پایان و بهعنوان حسن ختام مجدداً گرامی داشته میشود یاد و خاطره تمام درگذشتگانی که دل در گرو سربلندی و سعادت این تبار کهن داشتند و بر همان سیرت چهره در نقاب خاک کشیدند بهویژه شخصیتهایی چون شادروانان حشمتالله رحمتی، حجتالله حیدری و ایرج کاظمی که با ارائه آثار خود و برافروختهتر کردن چراغ راه، قدمی محکم در مسیر پاسداشت اصالت لر که چیزی جز صفا، صمیمیت، صداقت و شجاعت نبوده برداشتند، تا عرصهی امروز برای فرزندان این تبار کهن حاوی داشتههای ارزشمند باشد.
سلام خدمت آقای خلیلی ودوستان عزیززاده ازایل بیرانوندساکن لرستان هستم ایل بیرانوندبه خاطرهمجواری باایلات لک زبانشون ازلری به لکی گرایش پیداکرده درضمن بین لک ولرهیچ فرقی نیست چون لک یکی ازبزرگترین وقویترین وباتاریخی کهن و ودرخشان قومیت لرستانات هستش مثه برادران بختیاری،کهگیلویی،بالاگریوه و…..لری خرم آبادی اشتراک لغویشون۸۷درصده به این معناست که درگذشته ای نه چندان دور بایک زبون واحدصحبت میکردن
سلام
برادر همتبار
جناب آقای اعظمی لرستانی
ضمن تشکر از ابراز محبت، دغدغه و غیرت جنابعالی، در همین راستا مدنظر بوده و میباشد که طی گفتارهایی به لک و زبان لکی پرداخته شود البته ناگفته نماند همانطور که در پست «ساختار ایلات و طوایف» ذکر شد، نام یک طایفه و یا تیره میتواند در گذر زمان بر گسترهی وسیعتری از طوایف و تیرهها نامیده شود. با عنایت بدین نکته، از فهوای منابع تاریخی چنین برمیآید که لک در گذشته شامل بخشی از ایلات و طوایفی بوده که امروزه لک خوانده میشوند و بر همین اساس است که گفته میشود قسمتی از مردم لر که «متأخراً» و «منحصراً» لک نامیده میشوند، در گذشتهی تاریخی خویش، غالباً عناوینی چون لر کوچک، لر فیلی و وند داشتهاند؛ موضوعی که در آینده و در فرصت مناسب در قالب گفتاری مستقل بدان پرداخته خواهد شد. ضمن اینکه تعمیم نام یک تیره یا طایفه بر گسترهی وسیعتری از طوایف و تیرهها مختص به لکها نبود و به اعتقادی، در سایر موارد هم امری مسبوق به سابقه بوده است.
من فامیل شیروانی کسی نمیدونم شیروانی ها لرن یا نه هر چه تو گوگل میزنم نمیاره خداوکیلی کسی نمیدونه ما شیروانی اصالتمان مال کجاس
سلام
اگر منظور آن مخاطب محترم «شیرانی» اصفهان است، گفتهاند شیرانیها دارای اصالت بختیاری میباشند که چند قرن پیش در شهر اصفهان محله بیدآباد سکونت اختیار کردهاند. گذشته از این مورد خاص و بهطور کلی باید گفت همانگونه که در پست شناخت لرهای استان همدان نیز اشاره شد در گذشته اختیار نمودن شهرنشینی توسط برخی گروههای لر و متعاقباً خارج شدن از ساختار عشایری موجب شده نظام اجتماعی در میان آنان کمرنگتر گشته و از همین رو شناخت تقسیمات آنها با دشواری بیشتری مواجه گردد؛ زیرا که سازمان سنتی ایلات و طوایف بستر مناسبی برای به دست دادن آگاهی فراهم میکند. بنیانهایی که پیوند تنگاتنگی با کوهستان، کوچندگی و دامداری داشتهاند. بر همین مبنا پژوهشگران بهترین آگاهیها درباره لرها را از ایلیاتیهای بختیاری، کهگیلویه، ممسنی، بیرانوند، سگوند، سلسله، دلفان، طرهان، بالاگریوه و امثالهم ارائه دادهاند یعنی جوامعی که بزرگترین مجموعههای سیاسی اجتماعی را داشتهاند.
ساکی هستند
غلامرضایی، آقارضایی، عبداللهی، بارانی، عباسی، قنبری، شفیعی، کمالی، خدادادی، شیخ حسینی و مشهدی حسینی در بافت…..
این طوایف را که نوشته ای همه از ایل شمس الدینی اند شاخه ای از ایل لری
سلام
با تشکر از توجه آن مخاطب محترم و اطلاعات ارائه شده.
سلام به وب ما سر بزنید کتاب در شرف چاپ تاریخ طایفه کرزبر از وجود شما استفاده شود
سلام
از تارنمای شما بازدید انجام گرفت. حضور پر رنگ هم تباران لر از جمله طوایف زند در محیط اینترنت مایه خوشحالیست.
موفق باشید
پدر من لک و پدر بزرگ من ان زمان تبعید میشن به حومه قزوین و نام خانوادگی من هم غیاثوند است
مرسی.
سلام
درسته ایل غیاثوندلک هست که بیشتردر منطقه کوهین سکونت دارند
باسلام وآرزوی موفقعیت شماکه دراین راه زحمت کشیدی ازشماکمال تشکردارم تاحالا ازقوم لراطلاعاتی نداشتم ی اصلاتا”لرهستیم….
درود بر شما استاد عزیز لطفاً بیشتر از ما لرهای استان مرکزی و شازند وخنداب توضیح بگذارید سپاسگزارم.
هم اکنون ده شهرستان این استان یا به طور کامل لرنشین هستند یا اینکه لرها اکثریت جمعیت آنها را تشکیل می دهند. این شهرستانها شامل: مسجدسلیمان، ایذه، باغملک، لالی، اندیکا، رامهرمز، شوشتر، دزفول، اندیمشک و بهبهان می باشند
من ساکن دزفولم و هنوز ساکنین اونجا دزفولی هستن چرا گفتین اکثریت جمعیت لر هستن؟بهتر بود اگه میاین تو خونه دیگران ساکن می شین و امنیت و آرامش مردمش رو به هم می زنین وجهه شهر و مردم رو خراب می کنین دیگه حضورشون رو انکار نکینن
می خواین بگیم تمام جمعیت ایران لر هستند و خیال خودتون و بقیه رو راحت کنین؟؟؟؟!!!!!!!!
سلام
شما مطالبی را عنوان نموده اید که در ادامه به آنها پاسخ داده می شود:
1- با توجه به اینکه هنوز در استان خوزستان یک سرشماری مبنی بر تعلق خانوارها به اقوام انجام نگرفته است تا صحت گفته های بهمئی دات کام و یا شما را در برابر سنجش قرار دهد و همچنین رعایت احتیاط، در خصوص شهرستانهای بهبهان، رامهرمز، شوشتر و دزفول عبارت « و یا هم دست کم می توان گفت که جمعیت لرها در آنها قابل توجه است » به متن اضافه گردیده است.
2- شما با کلی گویی و فرافکنی مطالبی را به اقوام لر نسبت داده اید که بی ارزش می باشد زیرا به یقین ذات لُر سرشار از صفات عالیه انسانی همچون صداقت، پاکی و مهربانی است. همانگونه که بعنوان مثال بارون دوبد روسی نیز در سفرنامه ی خویش به آن اشاره کرده است.
3- گمان می رود « منصوره » اسم خانم باشد، بر همین اساس عنایت داشته باشید که سخن گفتن با چنین ادبیاتی زیبنده یک خانم نمی باشد. بنابراین در بیان نظرات خویش وقار بیشتری داشته باشید.
خسته. نباشی تا اونجا که من متوجه شدم و تحقیق کردم. مردم دزفول لر بخنیاری هستن
دقیقا همون لهجه دزفولی هم کاملا مشابه لری است و در اصل بیشتر از 80 درصد لری صحبت میشود
سلام.یکی ازبزرگترین تیرهای قوم لر به نام کرایی است.که درخشت.فامیل یزدان پرست.یزدانی.محمدی زاده.سلیمانی وغیرهمعروف هستند.جای تعجب است که تیره کرایی درکرمان وسیستان وبلوچستان هم زندگی می کنندوبخش بزرگی هم درخوزستان خصوصا شهرزیدان هستند.باتشکر آزاد.خشت
اقا منصور اگه راس میگى بیا تو خيابونا داد بزن سر لر ها نه تو اینترنت داداش…
ایول.افتخار میکنیم لریم
چه اعتماد به نفسی,,من افتخارمیکنم که کردهستم,,,,شوهرخالم لره
کرد یعنی رمگر و یک واژه بابلی هستش نه ایرانی و لر یعنی اصیل زاده دارای اصالت شما واقعا اعتماد به نفس دارین منم لرم همه ایران لر هستن هر کی که خون آر داشته باشه لر هستش در ضمن پارس یک ایین هست نه نژاد اینم خدمت دوست خوبم که این مطالب ارزشمندو تو سایت گذاشته
لریعنی غیرت.مردانگی.بی غل وغش.خوش زبان و خوشبیان. لر درطول زمان بادیگر اقوام زندگی می کرده واحترام خاصی برای دیگر اقلیت های قومی قائل بودهوهست. اما یک چیز من را آزار می دهد.وآن زبان مادری ما لر زبان ها است که به دست خودمان آن را داریم .با زبانهای دیگر عوض می کنیم.مادری لر زبان با شوهرش با زبان لری صحبت می کرد. اما نوبت به فرزندان که میرسید.با زبان کتاب فارسی با آنها حرف میزد.من از اوایراد گرفتم.به گفتم بازبان مادری خودت که لری است بابچه هات صحبت کن.فرزندانت زبان فارسی رادرمدرسه وجامعه یادمی گیرند.ناراحت شد وگفت بچه های من باید شهری وبا کلاس صحبت کنند.به گفتم.رویه شما ظلم به زبان.تاریخی وشیرینی لری است وامثال شما هم زیاد است.بیایید باهم در نگهداشت زبان زیبا وشیرین لری کوشا باشیم،آزاد.خشت
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای آزاد
ضمن تشکر از توجه و غیرت آن برادر محترم، بله! به درستی، زبان، یکی از عناصر تشکیل دهنده هویت هر قوم و ملتی است؛ پس شایسته میباشد در پاسداشت آن کوشا بود. همچنین میتوان به اقدامات زیر در راستای حفظ هویت لر نام برد:
خب راس میگه دیگه بیشتر دزفول بختیارین دیگه.منم تودزفولم
زنده و برقرار باشد ،دوست داران لر،،،منم بچه لر منم مرد جنگ بمیرم بنام و نمیرم ب ننگ،،
خب ایرانی اصیل لرن این قسمت ها قبلا جز لرستان بودن مثلا همین اندیمشک لر نشینن بعد از لرستان که جدا شد جز خوزستان رفتند قول میدم بعد از صد سال دیگه مردمش فراموش میکنند اصلیتشون کجایی بوده فرهنگ ها و اصلیت کم کم فراموش میشه مث شما که میگن این شهرا لرن…
دزفول تعداد زیادیش لرن یه حقیقته
قوم لر بزرگ ترین قوم، با غیرت با اصالت و وطن پرستی هست که وجود داره،،و زبون زد همه است حتی کشورای دیگه،،،همیشه سربلند سرافراز بوده مخصوصا برای خاک ومردم ایران چه جوانای که از دست نداده چه درد ،رنج هایی که نکشیده تو بد ترین شرایت جنگیده برای خاک وناموسش ،یعنی ناموس همه،،نه فقط قوم لر همه ی اقوام ،ولی بیشترین درد رنج و شهدا مال لرهاست،،و هم چنین کرد ها،این دو قوم بیشترین رنج درد رو تحمل کرد اما نزاشتن دست درازی به خاک ناموسشون بکنن،،ایشالا که همیشه سربلند سر افراز باشن ،بودن هستن خواهند بود،،زنده باد لر،،،،،این حرف هایی زدم ربطی به لر بودنم نداره،حقیقت رو گفتم،،،،منم بچه لر منم مرد جنگ بمیرم به نام و نمیرم به ننگ
سلام
با تشکر از توجه شما نسبت به مطالب مطرح شده. همانگونه که شما نیز به درستی اشاره نموده اید؛ قوم سلحشور لر همراه و همگام با دیگر اقوام رشید ایرانی در پاسداری از این مرز و بوم، پیشگام و پیشرو بوده و همواره ارائه دهنده جلوه هایی از شجاعت، غیرت و فداکاری در راه سربلندی این کهن سرزمین خواهند بود. به امید خدا.
زنده باد تمام اقوام ایرانی
پاینده باد ایران عزیز
درود, زاده تهرانم ,اصالتم لر استان مرکزی اطراف شازند زبان لری را با چند گویش بلدم. و خرم آبادی (مینجایی) را صحبت میکنم کردی کرمانشاه را صحبت میکنم. اینها همه به خاطر عشق به اصالتم است به قول مولوی هرکسی کو دور ماند از اصل خویش/بازجوید روزگار وصل خویش. از مقاله خوبتان ممنونم بله درست است طوایف زلقی چهارلنگ بختیاری در شازند و خمین داریم. جالب اینکه روستاهای ترک نشین که به لری مسلط هستند در مرز لرستان داریم.
آفرین موافقم. زنده باد دزفیل
زنده باد ایران. زنده باد اقوام ایرانی. زنده باد قوم لر. زنده باد دزفول
همه ايراني هستيم .
سلام
بله! به یقین هویت ایرانی پیش و بالاتر از هویت لر، کرد، عرب، بلوچ، ترک و … قرار دارد.
پاینده باشید
سلام خانم .دقیقا اشتباه گفتین اکثر مردم دزفول مردم شریف غیور ومهربان لر میباشد زنده باد بختیاری
سلام به همه ی دوستان مخصوصا،هم خون هم زبانان خودم لر های جسور با غیرت با اصالت،و یک دست. درود هزاران هزار. درود بر لرهای کل دنیا،،،زنده باد بختاری،زنده باد لرستان،زنده باد لکستان زنده با د بویر احمد زنده با کهگیلویه،،زنده ثلاثی،زنده باد فیلی،زنده باد ممسنی،زنده باد،لرهایی که درعراقذوتمام نقات دور از ایران هستن،زنده باد دشمن زیاری،زنده با جاوید،زنده باد بکش،زنده باد شهرستان رستم زنده باد اون لرهایی که خیلی وقت پیش از ایران رفتن وهنوز اصالت لری خودشونو حفظ کردن ،و ارزو از خدا دارم که اون طایفه بزرگ برگرده به ایران ،ارزو دارم اون لرهایی که در عراق ساکن شدند والان جلوی داعش ایسادن و مبارزه میکنن بیان به کشور خودشون به خاک پاک ومقدس ایران،بزرگ با عظمت بیان به کشورخودشون که هیچ کشوری تاریخ و تمدن پیروزی و فرهنگ و شیر مردان شیر زنان. ایران رو نداره،،،از برادران وخواهران لر،میخوام که اینو جدی بگیرن واگر امکانش هست برادران لری که قبلا از ایران رفته باز کردانیم،،خواسته هایمونو براورده کنیم من لرم بچه ی دشمن زیاری ممسنی،،عزیزم لر لراست مسعله این است فهمیدی،هر جا میخواد باشه چون هم خون هم پیمان و از یک نژاد یک رگ ریشه هستیم ،،خدا پشت پنا هتان،،زنده باد لر،افتخار میکنم که لرم لر به دنیا اومدم ،،منم بچه لر منم مرد جنگ بمیرم به نمام و نمیرم به ننگ
شوش هم جزو شهرهای لر نشینه
لر ایرانی اصیله ایشونم ایرانیان رو منظورش بود.
دوست عزیز شما یه جوری حرفذمیزنیدانگار با همه مشکل دارید ،بد خو نکرده،،دشمنی هم با کسی نداره،،ایشون مطالبی که براش زحمت کشیده که جای خسته نباشید تشکر فراوان هم داره ،برای عموم مردم نه فقط برای من وتو برای همه گذاشته که با اقوام ایرانی اشنا بشه قوم لر بزرگ ترین قوم ،جسور ترین با غیرت با اصالت و وطن پرستی هست که وجود داره،،و زبون زد همه است حتی کشورای دیگه،،،قوم لر هیچ وقت شکست رو قبول نمیکنه،همیشه سربلند سرافراز بوده مخصوصا برای خاک ومردم ایران چه جوانای که از دست نداده چه درد ،رنج هایی که نکشیده تو بد ترین شرایت جنگیده برای خاک وناموسش ،یعنی ناموس همه،،نه فقط قوم لر همه ی اقوام ،ولی بیشترین درد رنج و شهدا مال لرهاست،،و هم چنین کرد ها،این دو قوم بیشترین رنج درد رو تحمل کرد اما نزاشتن دست درازی به خاک ناموسشون بکنن،،ایشالا که همیشه سربلند سر افراز باشن ،بودن هستن خواهند بود،،زنده باد لر،،،،،این حرف هایی زدم ربطی به لر بودنم نداره،حقیقت رو گفتم،،،،منم بچه لر منم مرد جنگ بمیرم به نام و نمیرم به ننگ
سلام
با سپاس از ابراز محبت و لطف شما و همچنین توجه به مطالب و نظرات مطرح شده.
آخه خداوکیلی یکی نیست به این بگه آخه از چه قومی هستی؟ امروزه معیار تعیین قومیت زبان هستش نه نژاد مگه همه فارسی زبانان و و عرب زبانان از یک نژاد خالص هستند ایا فرهنگ و زبان و آداب روستاییان و عشایر و شهرنشینان همه فارسی زبانان (تاجیک ها ) مثل هم هستن ایا زبان یک فارسی زبان افغانی یا فارسی زبان روستایی و عشایری با یک فارسی زبان تهرانی و اصفهانی مثل همن فرهنگ شان چی ) خداییش زبانت جز به لری به چه زبانی شباهت دارد من منکر تفاوت ها هم نیستم خب آخه مگه زبان بقیه شاخه و شعبه های لرها بی تفاوت هستش در گویشهای لری اختلافات لهجه و واژگان بسیار هست همانطور که در زبان عربی کردی و ….هست تفاوت گویش به علت پراکندگی جغرافیایی و هم مرز بودن با اقوام دیگر امری طبیعی است در ضمن این جنگ روانی و لرستیزی که در میان امثال تو وجود دارد مربوط به گذشته ای است که خود آنرا ساخته ای و از این واضح تر شما جنگ نرم راه میندازی و نژادپرستی میکنی و انتظار داری لرها ساکت بشینند سلاح تو جنگ نرم است اما لرها چون ادمای صادق و شجاعند وغیرتی اند نمیتوانند مثل تو بی تفاوت باشند کسی که این خصوصیات رو داشته باشه نمیتونه مانند تو سیاست ورز باشه و این خصوصیات در تضادهم هستن یک لر اگر صادق جوانمرد غیور و پایبند به اخلاقیات راستین نباشه که لر نیست این لر گریزی و لر ستیزی که در قرن معاصر و قبل تر از آن راه افتاده است منشا آن دو چیز است 1-سیاست و مقابله با مردم لر که همواره در سرنوشت کشور با سلطه گران در ستیز بوده اند (چون لرها همیشه در تعیین سرنوشت کشور نقش پر رنگی داشته اند) 2- یکسانسازی فرهنگی و زبانی برای حکومتگران به دلیل مسلط شدن و راحت حکومت کردن بر ملتها و اقوام و ترس از استقلال طلبی اقوام مانند رواج جوک برای تخریب مردم نجیب لر که به اصالت خود افتخار نکنند و اصالت خود را فراموش کنن) خدا نگذرد از آنکس که این ستیز رو از روز اول با مردم لر بنیان گذاشت و ادامه داد و میدهد و باید به خود بیاییم تا هویت خود را به نسل های بعد انتقال دهیم « از رفتار نجیبانه مدیر سایت سپاسگزارم که با بیان محترمانه خود پاسخگو به مخالفین هستش از مردم با فرهنگ و باوقار ، سخاوتمند و اصیل لر جز این انتظار نمی رود الحق که فرزند شایسته ای از مردم لر هستی »
سلام
همتبار گرامی
با تشکر از ابراز محبت و نظر لطف شما نسبت به نگارنده، به یقین قوم لر فرزند بی ادعا و فداکار این آب و خاک مقدس بوده و آن را با عملکرد خود در طول تاریخ با رشادتهایش در پاسداری از مام میهن در برابر تجاوزگران به اثبات رسانده که آخرین مثال بارز آن حضور پرشور فرزندان قوم سلحشور لر در سالهای دفاع مقدس و تقدیم هزاران شهید گرانقدر همچون سردار شهید محمد بروجردی معروف به مسیح کردستان می باشد. امید است که تمام اقوام رشید ایرانی با اتحاد و یگانگی در راستای اعتلای نام ایران و ایرانی قدم بردارند. ایران عزیز بالاترین سرمایه ای است که مردمان غیور این مرز و بوم با نثار جانهای شیرین خود حفظ نموده اند تا به دست نسل امروز برسد. امری که وظایف سنگینی را در جهت پاسداشت آن امانت گرانبها بر دوش ما می گذارد. در پایان از مخاطبین گرامی و بویژه همتباران عزیز خواهشمند نظرات «مخاطب منصوره» را پایان یافته تلقی نمایند. با احترام و تشکر.
زنده باد تمام اقوام ایرانی
پاینده باد ایران عزیز
منظور این نیست که لهجه دزفولی وجود ندارد.بلکه ما فقط گفتیم که دزفول هم لر دارد و خوزستان لر خیلی زیاد دارد.
بعلههه کله ایران لر
سلام
از مخاطبین گرامی و بویژه همتباران عزیز خواهشمند است اظهارات مخاطب منصوره را خاتمه یافته تلقی نمایند.
با سپاس
سلام خدمت شما چیزی که عیان هست چه حاجت به بیان است
سلام خواهرم
وقتی غالب جمعیت استان خوزستان نه تنها دزفول لر میباشند به نظرشما این شما نیستید که تشریف آوردید اونجا , البته مهمان حبیب خداست …. حتی گویش دزفولی هم برگرفته از لری ست چرا خود را غریبه میشمارید…… بدون سند که نویسنده صحبت نکرده . فقط من گله از ایشان دارم چرا استان اصفهان و لرهای آنجا را مورد رصد قرارنداده اند چرا که 90درصد استان اصفهان هم لر میباشد
سلام
پست فوق در واقع مقدمه ای جهت شناخت کلی از شاکله ی قوم لر می باشد و در زمینه ی پراکندگی لرها به جزئیات ورود ننموده است. امّا پرداختن موشکافانه تر به لرهای مناطق مختلف در قالب «پُستهای مستقل» مدنظر قرار خواهد داشت. تا خداوند چه خواهد. ضمناً از مخاطبین گرامی و بویژه همتباران عزیز خواهشمند است اظهارات مخاطب منصوره را پایان یافته تلقی نمایند.
پاینده باد ایران
با تشکر
سلام برتمام طوایف لر . چو لرستان نباد ایران نبود
تلاش برای ب اوج رسیدن کرزبر پدر بیرانوند
زنده باد لر زنده باد بختیاری زنده باد ایذه
شما زحمت كشيدين ولي دودمان وتقسيم بندي تون اشتباه است….
سلام
با تشکر از ابراز قدردانیِ شما، بهمئی دات کام پذیرای نقطه نظرات مخاطبین گرامی درباره اشکالات احتمالی در مطلب فوق است. بر همین اساس تقاضا می شود که ایرادات مورد نظر خویش را بصورت آشکار و دقیق بیان نموده و از کلی گویی بپرهیزید.
بر قرار باشید
ببینیدلرمرزنشین نبوده ولی اینقداین مرزعقب نشسته تاتکیه زده برکوهی غیرتی بنام لرپس لرمرزنشین نبوده مرزهاعقب نشستن وبرغیرت لرتکیه داده اند
سلام من شیروانی هستم خاستم اگه اطلاعاتی در مورد طایفه شیرون دارید در اختیارم بزارید
سلام درزمان نادر شاه برای کم کردن قدرت بختیاری از روستای شیرون لردگان تعدادی از خانواده این روستا به اصفهان کوچ داده شدند که انسانهایی نترس بودند که به مرور زمان زیاد گردیدند وفامیل شیرانی وشیروانی هم ازنام این روستامیباشد
سلام.
کى گفته لکها لر اند يا کرد اند??!لک خودش يک قوم جداست ولى متأسفانه انقدر زير فشار فرهنگى و زبانى قومهاى لر کرد قرار گرفته که بخشى از انها خودشانرا کرد وبخش ديگر لر معرفى ميکنند.اصلا تا قبل از صفويه قوم لک را يك قوم جدا خوانده اند .اصلا يك دليل محكم و قانع كننده انست كه انها به زباني صحبت ميكنند به نام لكي كه از لحاظ زبانشناسي(با وجود انكه برخي از كلماتش و افعالش دخيل شده لري وكردي است)هيچ شباهتى با لرى وکردى ندارد.پس لک لکه کرد کرده لر لره.کريم خان زند هم با وجود اينکه خودش را به ديگران لر معرفى ميکرده اما به لک بودن خودش افتخار ميکرده.
سلام
اصولاً ملاک قابل قبول برای تعیین هویت طوایف لک گفته های افراد سرشناسی همچون کریم خان زند می باشد که خود را از تبار لر می نامیده اند.
لک ها و کلهر ها و اصولاً مردم جنوبی کرمانشاه و تمام استان ایلام،لر هستند،واز اسناد تاریخی اینطور به دست می آید که لک ها،طایفه ای از لرها هستند
ماهم لکیم وبه لک بودن خودافتخارمیکنیم لک کرمان اماته فامیلمان لری هست لک نژادی بین لروکرداست ل اول لک یعنی لر.ک دوم آن یعنی کرد..چون ل اول امده یعنی بوه لر دا کرد.امالک هابخشی ازلرندمانندبختیاریا.
برادر گرامی لک هیچ ربطی به این چیزی که شما گفتی نداره
مگه ترکیب شیمیاییه که از ترکیب دو قوم یک قوم با نامی جدید و ترکیبی به وجود بیاد؟
با سلام به همه همتباران عزيز
بنده خودم از قوم لك و ساكن كوهدشت هستم. در خصوص نژاد لك هم تحقيقات زيادي داشتم. با قبول هويت مستقل و زبان مستقل لكي، اما به هيچ نميشه خط جدايش و مرزي بين لر و لك تعريف كرد. بنابراين ما از يك نژاد واحد و داراي خصوصيات و منش واحدي هستيم كه من با اجازه همگي از اون به عنوان مرام لرياتي ياد ميكنم.
نكته اي كه متاسفانه در دوران معاصر موجب تضعيف لرستان بزرگ ( جنوب الوند تا كران خليج فارس) شده ميل به تجزيه بوده كه اميدوارم با درك اين موضوع در حفظ اتحاد و همبستگيمون دقت بيشتري به خرج بديم.
در پايان از مسئول سايت بهمئي به جهت تلاش در معرفي قوم لر سپاسگزارم.
زنده باد بختياري
زنده باد بويراحمدي
زنده باد بهمئي
زنده باد ممسني
زنده باد لرستان
زنده باد ايلام
زنده باد لكستان
و در يك كلام زنده باد لرستان بزرگ
زنده باد ايران
سلام
ضمن تشکر از نظر لطف شما نسبت به نگارنده، نوشتن از «لر» موجب افتخار می باشد زیرا که همواره ذات لر سرشار از صفا، صمیمت و صداقت بوده است
معین الدین نطنزی 100 قبل از صفویه مینویسه لک ها لر هستند.
سلام به همه ی دوستان مخصوصا،هم خون هم زبانان خودم لر های جسور با غیرت با اصالت،و یک دست یک پاجی شون درود هزاران هزا. درود بر لرهای کل دنیا،،،زنده باد بختیاری،زنده باد لرستان،زنده باد لکستان زنده با د بویر احمد زنده با کهگیلویه،،زنده ثلاثی،زنده باد فیلی،زنده باد ممسنی،زنده باد،لرهایی که درعراق وتمام نقات دور از ایران هستن،زنده باد دشمن زیاری،زنده با جاوید،زنده باد بکش،زنده باد شهرستان رستم زنده باد اون لرهایی که خیلی وقت پیش از ایران رفتن وهنوز اصالت لری خودشونو حفظ کردن ،و ارزو از خدا دارم که اون طایفه بزرگ برگرده به ایران ،ارزو دارم اون لرهایی که در عراق ساکن شدند والان جلوی داعش ایسادن و مبارزه میکنن بیان به کشور خودشون به خاک پاک ومقدس ایران،بزرگ با عظمت بیان به کشورخودشون که هیچ کشوری تاریخ و تمدن پیروزی و فرهنگ و شیر مردان شیر زنان. ایران رو نداره،،،از برادران وخواهران لر،میخوام که اینو جدی بگیرن واگر امکانش هست برادران لری که قبلا از ایران رفته باز کردانیم،،خواسته هایمونو براورده کنیم من لرم بچه ی دشمن زیاری ممسنی،،عزیزم لر لراست مسعله این است فهمیدی،هر جا میخواد باشه چون هم خون هم پیمان و از یک نژاد یک رگ ریشه هستیم ،،خدا پشت پنا هتان،،زنده باد لر،افتخار میکنم که لرم لر به دنیا اومدم ،،منم بچه لر منم مرد جنگ بمیرم به نمام و نمیرم به ننگ
با سلام من حسنوند هستم و لک زبان ولی با افتخار میگویم که لک یکی ازاصلی ترین بخش های لر است
اگه کریم خان لک بود چرا خودش لر معرفی کرد ..
لطفا طایفه کاویانی را در عکس برای قلاوند بزنید
سلام
در زیرشاخه های قَلاوند به دلیل تعداد زیاد طوایف وابسته، از ذکر نام آنها خودداری شده است.
با سلام
از اینکه به معرفی و شناخت ایل پداخته اید بسی جای تشکر دارد.کتاب های تاریخ جمع آوری نقل قول ها و نوشته های متفرقه می باشد.بدون شک در هیچ کتابی تاریخ آن گونه که بود به قلم نیامده است و با مقایسه این کتب می توان تا حدودی به واقعیت نزدیک شد.بنابراین شاید مطالب متفرقه شما هم روزی تبدیل به یک کتاب تاریخی گردد.به همین علت تقاضا دارم یک بار دیگر مطالبی که مربوط به چگونگی پیدایش و تقسیمات ایل می باشد و اینکه نسل امروز بتواند شفاف و راحت گذشته خود و دودمانش را بشناسد،تجدید نظر کرده و مستند ارائه دهید تا قابل دفاع باشد.در بیشتر مقالات سر منشا ایل و اینکه چه رابطه ای با ایل بزرگ بختیاری دارند به وضوح بیان نگردیده است. موفق و سربلند باشید.
سلام
با تشکر از ابراز محبت شما، به اطلاع می رساند همانگونه که در بخش منابع ما اشاره شده است؛ شالوده مطالب بهمئی دات کام بر اساس گفته های پیران و بزرگان و همچنین پژوهش های مردم شناس بزرگ ایرانی دکتر نادر افشار نادری بنا گردیده است. در کنار این دو منبع باارزش، از منابع مکتوب دیگری همچون فارسنامه ناصری، سفرنامه لایارد، سفرنامه لرستان و خوزستان و … نیز استفاده شده است. امّا درباره ارتباط نژادی و طایفه ای میان ایل بهمئی و ایل بختیاری، بهمئی دات کام در آینده با پرداختن به شجره نامه ایل بهمئی در یک پُست جداگانه و بررسی دقیق ترِ تاریخ ایل بهمئی و ارتباط آن با ایل بختیاری به موضوعات مورد اشاره شما پاسخ های کامل تری ارائه خواهد نمود.
به هر حال بصورت کوتاه می توان گفت در زمینه ارتباط بهمئی ها و بختیاری ها، مسائل نژادی و تقسیمات ایلیاتی و طایفه ای باید از یکدیگر تفکیک گردند. در غیر این صورت درک درستی از واقعیت بدست نخواهد آمد. به بیان دیگر همانطور که در پُست تاریخ ایل بهمئی اشاره گردیده است؛ هرچند بر اساس برخی از روایات شفاهی بایوجمان (نیای مشترک ایلات لیراوی کوه) یک فرد بختیاری از تبار بهداروند بوده است امّا باگذشت زمان و بویژه پس از دوره حکومت زندیه، به یقین ایل بهمئی از نظر تقسیمات ایلیاتی در حوزه ایلات کهگیلویه قرار گرفته است. علاوه بر این عنایت داشته باشید برخی از روایات بایوجمان را از بازماندگان ساکنان قدیم کهگیلویه می دانند. بهمئی دات کام در آینده به واکاوی این موضوع در قالب شجره نامه ایل بهمئی خواهد پرداخت.
پایدار باشید
با سلام خدمت شما و تشکر از زحمات شما برای جمع آونری این متن زیبا..طوایف لر اعم از لر کوچک و بزرگ که ساکن در شهرستان جم استان بوشهر زندگی میکنند شمامل طایفه مدگماری و قاید هستند.طایفه ی مدگماری شامل تیره های شاه حسینی و زایرشاه علی و کایوسفی و مشهدی هستند از ایل بختیاری میباشند که از در حدود 370 سال قبل به جم وارد شده اند.و طایفه قاید جم هم از منطقه حیات داوود به جم وارد شده اند که از لر کوچک هستند ولی طایفه شیخ حیات جم و طایفه خواجه جم هیچ گونه ارتباطی با لر کوچک و لر بزرگ ندارند.
سلام
با تشکر از ابراز محبت شما و همچنین اطلاعاتی که درج نموده اید.
پیروز باشید
بسیار عالی است. فقط یک سوال دارم از چه کتابی اطلاعات استانها را استخراج کرده اید ؟ موفق باشید.
سلام
بخش زیادی از اطلاعات این پُست از کتاب قوم لُر نوشته دکتر سکندر امان اللهی بهاروند استخراج شده است.
پیروز باشید
با عرض پوزش چگنی ها زبان لری صحبت می کنند اما برادر ایل زنگنه وسیاه منصور می باشند
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای علی
ضمن تشکر از توجه آن برادر محترم، بله! شرفالدینخان بدلیسی از بزرگان کرد در زمان صفویه در کتاب شرفنامه بدلیسی در قامت قدیمیترین مرجع تاریخی کرد نیز چگنی، زنگنه و سیاهمنصور را سه برادر نوشته که از ولایت لرستان [فیلی] برخاسته و در دستگاه سلاطین کشور پیشرفت و ترقی نمودهاند.
ناگفته نماند این بیان خان بدلیسی همانا ریشه و تأیید تاریخی نظر شیخ محمد مردوخ کردستانی در کتاب تاریخ مردوخ میباشد که زنگنهها را از تبار لر دانسته است (در پست شناخت لرهای استان کرمانشاه بدان اشاره گشته).
سلام ممنون از اطلاعاتتون واینکه چقدر جالب وزیبا وبا خونسردی توضیح دادین!!!خودم لرو از شاخه ی بهمئی…از شهرلر…
سلام
با سپاس از ابراز محبت شما، نوشتن درباره لُر و بهمئی، توفیقی است که خداوند عنایت فرموده زیرا ذات لُر همواره سرشار از صفا، صمیمیت، صداقت و شجاعت بوده است.
بادرود وخسته نباشيد خدمت شمابرادر بزرگوار:يكي از همتباران لك ، نوشته است ما لك نه كرديم ونه لر ، خدمت اين هم تبار عزيز بايد گفته شود،
1- تفاوت گويش لكي باساير گويش هاي قوم لر دليل قانع كننده اي براي جدايي از قوم لر نيست ،مگركردهاجنوب كرمانشاه واستان ايلام زبان كردهاي كردستان وعراق وسوريه را به درستي مي فهمند؟خير ولي خودرا كرد مي نامند
2- مگر گويشهاي بختياري -بويراحمدي -بهمئي-ممسني و…باهم تفاوت ندارند؟
دوست همتبار ،گويش لكي با لري فيلي بالاي 75% مشترك هستند، اين را من نمي گويم بلكه جناب ايزدپناه كه فرهنگ لغت لكي را گرد اوري كرده است گفته است.
د راخر خدمت دوست بزرگوار لك بايد بگويم در يك سند از زمان صفويه(امار مالي ونظامي )لرها به چهار شاخه بزرگ تقسيم شده اند.
1- لك
2-فيلي
3-بختياري
4-ممسني
مگر مي شود گفت گذشته گان اشتباه كرده اند،شگ نكنيد ان زمان مردم غيور لك خودرا لر مي دانسته اند كه انهاراشاخه اي از قوم لر ناميده اند .
سلام
با تشکر از توجه جنابعالی به مطالب و نظرات مطرح شده در بهمئی دات کام.
پایدار باشید
از کی تا حالا مردم جنوب کرمانشاه کرد هستند و ایلا از کی تا حالا کرد داره؟اگر حرفی میزنید سند آن را نیز بیاورید.لطفا
به هیچوجه لکی با لری ۷۵%یکی نیست.دونه أ سر کأنی ئاگرم گیرسان،براکه م هأت وت:چه ت گره که؟وتم براگیان له شت ساق، دست نیژی،هیوچم گره ک نیه..بخدا اشتباه میکنید.آقای بهمئ بدرج لطفا
سلام
مخاطب گرامی
چگونه است که شما خود را « لک » معرفی می نمایید امّا با زبان کُردی به لهجه ی سورانی نظر خود را بیان داشته اید!!!؟… از نحوه ی بیان شما بر می آید که از برادران کُردتبار می باشید. بهمئی دات کام به شما توصیه می کند که نام و آوازه ی خویش را با صداقت، بلند گردانید.
موفق باشید
برادر عزیز وقتی به نحوه جواب دادنت به خوانندگان سایت و همچنین متانت در پاسخگویی را دیدم ازت خوشم آمد و خواستم بدانی که لکی و لری چقدر باهم متفاوتند.بقران محمد قسم نوشته من به زبان لکی لهجه ایوه تیه ن نوشتم.و بقرآن قسم من لکم اهل روستای پینه بر نورآباد.
سلام
مخاطب گرامی
بله! می توان گفت زبان لری و لکی تفاوتهایی با یکدیگر دارند. چنانکه بهمئی دات کام نیز در « نمودار درختی زبانهای ایرانی » اشاره کرده است؛ زبان لری در حوزه ی زبانهای جنوب غربی و زبان لکی در دایره زبانهای شمالغربی جای می گیرند. البته عنایت داشته باشید که جناب آقای حمید ایزدپناه پژوهشگر لرتبار در پیشگفتار کتاب فرهنگ لری می نویسند: « در لرستان فیلی به جز زبان لری، ساکنان بخش شمالی لرستان در مناطق هّرو، الشتر و دلفان به لکی گفتگو می کنند که با لری زمینه های دستور زبانی و واژه مشترک دارند که تنها تفاوت آنها آوایی است ». به هر حال، نظرات گوناگونی درخصوص ارتباط زبان لری و لکی ابراز گردیده، گویی که وجود یک پژوهش جامع و کامل در این باره از سوی آگاهان امر ضروری جلوه می نماید.
آقای بهمئی
این مخاطب که خود را لکی معرفی کرده دقیقا از کلمات و واژگانی که در مناطق لک نشین همچنان کاربرد داره استفاده کرده ، شما متوجه نمیشوید .
شمایی که زبان قوم لک را متوجه نمیشوید و حتی فرق آن با سورانی را درک نکرده و حتی از شباهت آن با سورانی تعجب کردید صد در صد با سایر ویژگیهای قوم لک (فرهنگ،طرز فکر و ….) هم بیگانه خواهید بود.این نشان دهندهی اینست که شما نمیتوانید قوم لک را جزوی از لرزبانان بدانید
وقتی اینقدر دانش شما نسبت به زبان لکی پایین است لطفا درمورد هیچ یک از ویژگی های قوم لک (زبان ، فرهنگ ، رفتار و …) نظر ندهید
شما گفتید که زبان لکی با گویش یا لهجه لری از لحاظ دستوری یکیست یا نزدیک اند!!!!! وقتی در موضوعی جاهل هستید نیاز نیست اظهار نظر کرده و خود را بدنام کنید.
از لحاظ دستوری کردی کرمانشاه و ایلام به لری خرم آباد نزدیک ترند، زبان لکی از لحاظ دستوری تقریبا با کردی سورانی و زبان گورانی یکی است.
شباهت واژگانی هم در گویش لری هم زبانهای کردی و لکی و هم چنین در تمام زبانهای ایرانی وجود دارد و امری بدیهی است .
دو قومی که زبان هم را نمیفهمند هرگز نمیتوانند یکی باشند بلکه ممکن است بدلیل اشتباهات مورخان و حتی نویسندگان و بزرگان قوم یکی دانسته شده باشند. ملاکتان را منابع تاریخی یا نویسندگان اقوام قرار ندهید چون نویسندگان و تاریخ نویسان معصوم نبوده و مانند تمام انسانها ممکن بوده است که نظراتشان از روی تعصب ، جهالت و عدم آگاهی ، تنفر و کینه و ….
همانطور که برخی شاعران و نویسندگان قوم لک را جزوی از لرزبانان دانسته اند تاریخ دانان ، نویسندگان و شاعران زیادی هم قوم لک را جزوی از قوم کرد یا قومی مستقل دانسته اگر بخواهید به این منابع مراجعه کنید دچار سردرگمی بیشتری خواهید شد.
بیایید به جای تعصبات جاهلی و قدیمی به ویژگی ها و خواسته های امروزه مردم توجه کنید ویژگی های متفاوت قوم لک با لرزبانان را که با چشم خود دیدید و خود شماهم دچار آن شدید و خواهید شد را کتمان نکنید.
لطفا در نشر مطالب خود صداقت داشته باشید و بدون دانش و آگاهی و از سر تجاهل و تعصب مطلب کذبی را پخش نکنید.
باتشکر🙏
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای ساعدی
1- درباره اینکه آن مخاطب محترم نوشته است «شمایی که زبان قوم لک را متوجه نمیشوید و حتی فرق آن با سورانی را درک نکرده»، بایستی گفت آیا گمان میرود که شیوه برخورد ادمین سایت با چنین موضوعاتی مثلاً اللهبختکی میباشد!؟
خیر! نگارنده علیرغم آشنایی مختصری که با زبان لکی دارد، امّا در اینطور مسائلی نظر همتباران لکزبان و دوستان کردتبار را نیز جویا میشود. در همین راستا پاسخ به کامنت مذکور درباره سورانی بودن جملهی مورد بحث، با مشورت برادران کرد صورت گرفته بود. ضمناً برای اطمینان بیشتر، از مشورت همتباران لک هم بهره برده شد که آنان ایضاً معتقد بودند جملهی مذکور به زبان کردی بوده اما واژههایی از زبان لکی را نیز در بر دارد.
2- درباره اینکه آن مخاطب محترم نوشته «صد در صد با سایر ویژگیهای قوم لک (فرهنگ،طرز فکر و ….) هم بیگانه خواهید بود» میبایست گفت گویا واقعاً آن مخاطب محترم گمان برده است نگارنده ارتباطی با همتباران لک ندارد!؟ خیر! ارتباط با همتباران لک هم وجود دارد و بر اساس همین روابط و نیز بالاتر از آن تأکید پیران و بزرگان است که درک میشود لکزبانان از نظر خصلتها، نگرشها، مرام و معرفت همانند سایر شاخههای لرتبار میباشند.
3- اینکه گفته شد زبانهای لکی و لری زمینههای دستور زبانی و واژه مشترک دارند که تنها تفاوت آنها آوایی است به نقل شادروان حمید ایزدپناه بوده است و نه ادمین سایت.
4- درباره اینکه آن مخاطب محترم نوشته است «دو قومی که زبان هم را نمیفهمند هرگز نمیتوانند یکی باشند بلکه ممکن است بدلیل اشتباهات مورخان و حتی نویسندگان و بزرگان قوم یکی دانسته شده باشند» موارد زیر خاطرنشان میگردد:
اول: اگر نظر آن مخاطب محترم را درست فرض نمود که نوشته است مردمی که زبان یکدیگر را درک نمیکنند هرگز نمیتوانند یکی باشند، پس بنابراین نه تنها زازاها، هورامیها و گورانها نمیتوانند کرد باشند؛ بلکه ترکها، ترکمنها، عربها، کردها و لرها که زبانی متفاوت دارند نیز نمیتوانند با فارسها یکی باشند و بنابراین موجودیت قوم کرد و ملت ایران به شکل فعلی موضوعیتی نخواهد داشت.
دوم: درباره نظر آن مخاطب محترم که نوشته است ممکن است مورخان و نویسندگان اشتباه کنند، میبایست گفت بله! ممکن است دچار اشتباه گردند کمااینکه ممکن است مطالب درستی را آورده باشند. در همین راستا بهمئی دات کام بارها متذکر شده منابع مکتوب تاریخی اگرچه میتوانند مطالب و آگاهیهای خوبی به دست دهند امّا از آنجاییکه کلام انسان میتواند دچار کمی، کاستی و نقصان باشد، همواره بایستی از بابت رعایت احتیاط، قدری احتمال خطا و اشتباه را در آنها مدنظر قرار داد.
سوم: درباره نظر آن مخاطب محترم که نوشته است ممکن است بزرگان اشتباه کنند، بایستی خاطرنشان کرد که خیر! بزرگان در موضوع کلی و بنیادینی چون اصالت لری اشتباه نکرده و پیران و بزرگان لر از هر شاخهای به اصالت لری خویش به درستی آگاه بوده و آن را به نسلهای بعد نیز منتقل میکردهاند.
5- درباره اینکه آن مخاطب محترم نوشته است «نویسندگان و شاعران زیادی هم قوم لک را جزوی از قوم کرد یا قومی مستقل دانسته»، بایستی گفت جدا دانستن لکها از لرها عموماً مربوط به گروههای زیر بوده است:
برخی نویسندگان خارجی: که ممکن است سهواً و یا عمداً آن را ابراز کرده باشند.
برخی نویسندگان و شعرای جدید: درباره ایندسته، شاید ریشههای نظراتشان را بایستی در مشکلات داخلی (عمدتاً تبعیض) و خارجی (عمدتاً عملکرد برخی جریانات و فعالین منتسب به کرد و مرکزگرا) قوم لر دانست که بدان در کامنت قبلی ادمین سایت در پاسخ به دیدگاه آن مخاطب محترم در بخش نظرات شناخت لرهای استان کرمانشاه پرداخته شد.
در هر دو مورد فوق (نویسندگان و شعرا)، ملاک همانا مطابقت با بیانات پیران و بزرگان میباشد زیرا همانطور که گفته شد آن بزرگواران در چنین موضوع کلی و بنیادینی (اصالت لری) اشتباه نمیکنند.
6- اگر نظر آن مخاطب محترم مبنا قرار گیرد که نوشته است «بیایید به جای تعصبات جاهلی و قدیمی به ویژگی ها و خواسته های امروزه مردم توجه کنید»، پس بایستی گفت که شما هم بیایید به خواستههای امروز برخی از مردم زازا که خواهان جدایی از کرد هستند توجه کنید؛ همچنین به خواستههای برخی از مردم کرد، ترک، عرب و بلوچ که آشکارا خواهان اجرای اصل حق تعیین سرنوشت و استقلال از ایران میباشند نیز توجه کنید. ضمناً بهمئی دات کام به خواست امروز برخی از همتباران لک که به هر دلیل و با هر نیّتی خواستار جدایی لک از لر میباشند توجه میکند امّا نه از آن جهت که تأیید کنندهاش باشد بلکه از این زاویه که با گفتگو درباره شیوه مقابله با مشکلات داخلی (مثلاً برخی تبعیضها) و خارجی (عملکرد برخی جریانات منتسب به کرد و مرکزگرایان) به راهبردی درست که همانا چیزی جز اتحاد و قویتر شدن نیست، دست یابد؛ درباره ایران هم، نظر همین است.
مخاطب گرامی
جناب آقای ساعدی
جهت اطلاع، دورانی که برخی افراد و گروهها اصطلاحاً خطکش برداشته و با سوءاستفاده از بعضی مشکلات داخلی مردم لر، میانشان اختلافافکنی کرده تا در جهت ضعیفتر کردن و بلکه جذبشان در سایرین، آنان را تکهتکه نمایند، به سر آمده است.
پاسخ سیاستورزیها و تفرقهافکنیها میان شاخههای لرتبار که زمانی متوجه بختیاری بود و اکنون بر لکها متمرکز گشته را همتباران لک در استان لرستان داده و خواهند داد.
همچنین ازنو به یاد میآورد که عمده مشکلات از آنجا آغاز گشت که به نظر میرسد در خانوادهی ایرانی، برادر یا برادرانی با سیاستورزی و اختلافافکنی میان سایر برادران، برای از بین بردن هویت و نیز جذب و هضمشان، سعی در ایجاد و حفظ سلطه و در نتیجه تصاحب امکانات و سرمایه بیشتر داشتهاند؛ تبعیض موجود در صدسال اخیر خود گواهی بر این امر است.
در پایان و از برای حسن ختام یادآور میشود نگارنده و بلکه تمام لرتباران به نسل رشیدی از بختیاری که در سالیان گذشته در برابر جدایی بختیاری از لر ایستادند و همچنین به نسل سلحشوری از لک که در مقابل جدایی لک از لر ایستادگی کردند، مباهات میکنند.
دوست کورد که میگیرم لک.کلمه گره ک لکیه؟!! داری کردی مینویسی یکی دو کلمه هم لکی انداختی توش بعد میگی بخدا من ….هیمه لک زونیل لریمن نه کورد
آقای فرزند بهمئی ایشان واقعا لکی نوشته اند اما کلماتی را انتخاب کرده اند که با کردیه سورانی مشترک باشد. من لر لرستان (مینجایی) هستم و اکثر نوشته های ایشان را متوجه شدم. همانطور که گفتند تقریبا 70 درصد کلمات لکی با لری مینجایی مشترک است یا ریشه مشترک دارند به گونه ای که ما متوجه آن می شویم.
عزیزم من لر لک زبانم و در هیچ برهه ای از تاریخ لک زبانها خود را کرد یا لک نخوانده اند.
اگر توی کوچک خودت را کرد یا لک میدانی خرده ای نیست.
مرحوم عباسعلی بزرگ ایل کاکاوند از تیره های دلفان ک لک زبان هستند و فاتح هرسین و پدر در پدر نام و نشان تبارش را می داند همیشه تاکید کرده ما لرییم.
کریم خان زند لر ک لک زبان بوده و تنها شاهیست ک نامش زیبنده خیابانهاست خود را لر دانسته.
طوایف بیرانوند ک در زمان بارها بغداد را در زمان عثمانی غارت کرده اند میگویند ما لرییم
بزرگان دلفان مانند غضنفری عا و نظرعلی خان خود را لر خوانده اند
حتی ابوقداره لک زبان ک در زمان انحطاط قاجار جلوی نفوذ عثمانی را گرفت و سپاه عثمانی را در هم کوبید خود را لر نامیده.
اگر امثال جنابعالی ادعای کرد بودن میکنی بخاطر اقسیمات کشوری و نفوذ موسیقیایی قوم کرد در حوزه های لک زبان است
جناب شما واسه چی اینقدر اسرار داری که لک لر نیست،به چه دلیل این حرفو میزنید،،به همون طور که لر محبوب ترین با نجابت ترین،با غیرت ترین پر افتخارترین قوم بوده هست وخواهد بود،،من در شیراز ساکنم نه فقط من درصد قابل توجهی از مردم شیراز لر هستن،،از همه شهر ها و مناطق لر نشین،،،،حالا این بنده خدا ها لر هستن میخوان قوم لر اجداد لر را به بقیه ملت بشناسن،منم و دیگر هم شهری ها وهم زبانان،به دست اندر کارای عزیز با غیرت با تعصب که نشانه ای از اصیل بودن و با اصالت بودنشون هست،تشکرو فراوان وخسته نباشید میگویم،کسی هم با توپ تفنگ نیومده جلو که اگر بگی لر نیستی میکشیمت،،دضمن چرا بیشتر بیشترین،لک ها میگویند لر هستیم و مردم چه فارس زبان ،چه ترک وچه کرد،و بلوچ وعربو،غیره لک هار لر میدونند و مینامند اما جناب عالی میگی نه،،حتی لک هایی که قدیمی هستن و بنده به خوبی میشنا سمشون در شیراز ساکن هستن و کاملا هم گویش شان لری هست،اون دروغ میگه شما راست میگین،و از قدیم تا حلا من به شخصه علاقه زیادی به تاریخ،دارم،مخصوصا تاریخ لر،،،،و برای من حقیر ،،از مهم مهمتر،لر بودن هست،،و اعتقادم اینه که لر لراست مهم با تشکر ودرود فراوان بر تمام دوستان زحمت کش این سایت،،و نظر من اینه که فقط تاریخ لر راذبیان کنید تا بعضی ها سو استفاده نکنن ،واگر لر نباشه بگه من مال فلان جا هستم،ورا اسم فلان جا رو نیاوردی،وه غیره که خودتون بیشتر میفهمید ومیدونید چه میگم ،درود برشما دوستان بزرگوار ،خیلی ها هستن که با نام ونشان لر میخواهند از هم جدامون کنن ،مواظب باشید،فقط بگوید لرها،نگید کجا کدوم منطقه از نام استفاده کنید،وسلام پایدار و سرافراز باشید زنده باد،لر،،با هر لهجه و در هر مکانی،که هست مهم لر بودن است،،
سلام
با سپاس از ابراز محبت شما، نگارنده نیز صرفاً فرزندی کوچک از فرزندان قوم لر می باشد. فرزندی که همچون دیگر فرزندان راستین این قوم و تبار سترگ با افتخار در دامان پُر مهر و محبت آن پرورش یافته است.
پاینده باد ایران عزیز
موفق باشید
تو کارت اختلاف افکنی بین اقوام ایرانی هست.
من از ایل بیرانوند و لرلک زبانم افتخار میکنم لرم چیزی ک شما گفتی اصلا لکی نیست بیشترش کردیه..بزرگان ما همه پسوند لرستانی داشتن..هرگز کرد نبودیم نیستیم و نخواهیم بود..درود بر لرستان بزرگ و ایل بیرانوند
سلام.
ببخشید یه سوال ازتون داشتم
ایا ایل باستانی شول (شولستان)اجداد ممسنی های کنونی هستند ؟یا اینکه اصلا ربطی به ممسنی ها ندارند و خودشان قبلا نواحی بوشهر و ممسنی کنونی را در دست داشتند و لرها و ترک ها انها را نابود کردند و دیگر نامی از انها باقی نماند؟؟؟اقای مستوفی هم مماسنی و شولها را دو قوم جدا از هم میداند و نام چند طایفه را ذکر کرده که با شولها درگیر شدند.
سلام
بر اساس نوشته های حمدالله مستوفی؛ در زمان اتابک هزاراسپ (دوّمین اتابک حکومت اتابکان لُر بزرگ) تعدادی از طوایف مهاجر لُر بزرگ به وی پیوستند و شولان را از سرزمین لُر بزرگ بیرون راندند. بر پایه گفته های مستوفی می توان گفت شولان مردمانی جدا از ممسنی ها بوده اند زیرا یکی از قبایلی که جزو لرهای مهاجر مذکور بوده است، مماسنی نام داشته و احتمالاً همان ایل ممسنی امروزی می باشد.
هم اکنون طوایف و تیره هایی با نام شول در میان ایلات بویراحمد، قشقایی وجود دارند که بعید نیست از بازماندگان شولان باشند.
و اینکه ایا طایفه شبانکاره لر هستند؟؟ جزو لر بزرگ یا کوچک؟ایا ارتباطی با شول ها دارند؟؟از کجا به فارس و بوشهر رفتند؟؟
سلام
بنابه گفته دکتر سکندر امان الهی در کتاب قوم لر؛ شبانکاره ها جزوی از قوم لر (شاخه لر بزرگ) می باشند. گفته می شود شبانکاره ها از بازماندگان اسپهبدان سلاطین ساسانی بوده اند و روابطی با شولان داشته اند که بهمئی دات کام از کَم و کیف آن بی اطلاع است.
مخاطب گرامی
در همین راستا عنایت داشته باشید تا جاییکه دانسته ها یاری می کند کلمه ی لُر از قرن چهارم ببعد مورد استفاده قرار گرفته است. در واقع، واژه ی لُر یک نام است که برای شناساندن مجموعه ای از ایلات و طوایف که دارای اشتراکات متعددی با یکدیگر می باشند، بکار می رود.
سلام دوستان ایل شبانکاره کرد است وخودرا کردجنوبی می دانند ودر کرمانشاه چندین روستا دارند وبه کردی نیز شوان کاره گفته می شود
سلام
منظور بهمئی دات کام شبانکاره های استان بوشهر می باشد و نَه مردمانی که شما اشاره نموده اید.
آخه شبانکاره همه میدونن لر هستن.مرکز ایلات شبانکاره بوشهر و فارس هست.آخه بوشهر یا استان فارس کرد ندارن و این استانهای جنوبی اکثرا محل تمرکز جمعیت قوم شریف و غیور لر هستند.حتی خود سنجابی های کرمانشاه اصالتا لر و اهل یاسوج در استان کهگیلویه و بویر احمد هستند که بر اثر تبعید و…به کرمانشاه رفته اند و پانکردها آنها را کرد معرفی میکنند.هنوز هم تو بوشهر و شیراز و… شبانکاره ها خودشونو با قاطعیت لر معرفی میکنند.به هر حال واقعیت چیزی نیست که بتوانی تغیرش دهی.
سلام وقت بخیر ببخشید من لرم و مامان بزرگم و اینا تو سروستان یعنی ما لریم بدنیا اومدن نمیدونم
از نسل کدوم هستیم
ببخشید در سوال اول این را جا گذاشتم که ایا خود شول ها هم از طوایف لر بوده یا خیر؟
سلام
بهمئی دات کام اطلاع دقیقی در این رابطه در دست ندارد ولی گفته میشود شول ها قبل از مهاجرت به ناحیه زاگرس جنوبی، در سرزمین لُر کوچک سکونت داشته اند.
تکمله: برای کسب اطلاعات جدید درباره شولها و ارتباط آنها با لرها میتوان به پست خوی و منش لرها که اخیراً منتشر شده است مراجعه نمود.
با سلام و تشکر از شما اقوام بنده از حدود 300 سال قبل در منطقه شرا در استان مرکزی ساکن شده اند بزرگان فامیل میگویند اجداد ما از ایل بختیاری جدا شده و به این منطقه کوچ کرده اند بر اساس سنگ قبری که در روستای محل سکونت اجداد من وجود داره اولین شخص وارد شده به منطقه که جد هشتم من میباشد فردیست بنام قادر بگ که در حال حاضر قسمتی از فامیل ما نام خانوادگی قادری دارند لطفا من را راهنمایی بفرمایید چگونه میتوانم صحت و سقم این مسئله را مشخص کنم و در صورت صحت ارتباط طایفه خود با ایل بختیاری را پیدا نمایم با درود فراوان برشما
سلام
جنابعالی می توانید با پُرس و جو از پیران و بزرگانِ فامیل و خاندان، در پی مشخص نمودن این موضوع باشید که اجداد شما از کدام ناحیه جغرافیایی به محل فعلی مهاجرت نموده اند. اگر بتوانید جوابی برای این سؤال پیدا نمایید، آنگاه خواهید توانست در قدم بعد به دنبال این امر باشید که در حدود 300 سال پیش کدامیک از طوایف بختیاری در آن ناحیه سکونت داشته اند. چراکه هر کدام از طوایف بختیاری در طول زمانها و اعصار گذشته، در یک منطقه جغرافیایی ساکن بوده اند. هنگامیکه توانستید جواب این پرسش را نیز مشخص نمایید، آنگاه می توانید سرگذشت اجدادتان را در نزد آگاهان طوایف مذکور پیگیری نمایید.
جستجو در میان کتابها و مجلات نیز می تواند در رساندن شما به هدف، سودمند باشد.
موفق باشید
لطفا در خصوص لر های اطراف تهران و تاریخ آنها و دقیقا از کجای لرستان کوچ کرده اند و چرا توضیح بیشتری بدهید
سلام
دکتر سکندر امان اللهی بهاروند در کتاب قوم لُر درباره لرهای اطراف تهران (ورامین) می نویسد:
حداقل از زمان صفویه تا اوایل حکومت رضاشاه پهلوی برخی طوایف لر به نواحی خوار ورامین تبعید شده اند. بنابه گزارش محمود بن هدایت الله افوشته ای نطنزی، شاه عباس صفوی به هنگام قشون کشی علیه شاهوردیخان (اتابک لرستان) که به سال 1001 ه.ق صورت گرفت، تعداد 200 خانوار لر را به ناحیه « خوار » در منطقه « رِی » تبعید کرد. همچنین رضاشاه پهلوی برخی طوایف لرستان همچون سادات، میر و … را به خوار ورامین و همچنین خراسان تبعید کرد.
دکتر امان اللهی در ادامه بیان می دارد: شناخته شده ترین طایفه لر در ورامین، « هداوند » نام دارد که از چگونگی تبعید آنها اطلاعی در دست نیست. همچنین مشخص نمی باشد تیره هایی که هداوند را تشکیل می دهند، در اصل جزو آن بوده اند یا اینکه از دیگر طوایف منشعب شده و به این طایفه پیوسته اند. علاوه بر هداوندها گروهی از بختیاری ها در ناحیه ورامین پراکنده اند. مثلاً: شعبه ای از بوربورها که به اصفهانی معروفند در اصل از بختیاری ها هستند که ظاهراً بوسیله نادرشاه افشار همراه بوربورها به این سرزمین تبعید شده اند.
موفق باشید
با سلام.اگه بگید از کدوم طایفه لرهای تعبیدی لرستان هستید شاید بتونیم کمکی بهتون بکنیم
سلام
ممنون میشم اگه بتونید کمک کنید
من از لرهای استان کرمان هستم و چون خیلی سال از کوچ ما میگذره و بزرگان فوت کردند متاسفانه اطلاع دقیقی در این زمینه ندارم علاقه مندم بدونم از کدوم طایفه هستم اینجور ک پدرم میگه چندتا برادر بودن ک حالا بنا بدلایلی به ساردو از توابع شهرستان جیرفت مهاجرت کردن بنامهای یوسف بیگ .محمدعلی بیگ .لطفعلی بیگ و رضاعلی بیگ البت بعضی هام میگن هفت نفر بودن . اینم بگم ک جز طایفه هفت لنگ هستیم بنا ب گفته یکی از آشناها
اگه لطف کنین ی اطلاعاتی ب من بدید ممنون میشم
سلام دوستان من خودم از لرهای ساکن زنجان-شهر ابهر هستم.ما در ابهر در چندین روستا زندگی میکنیم و اصالتا از شیراز و این نواحی همراه دیگر طوایف لر به قزوین تبعید شدیم ولی برخی نسب ما را از ایل بختیاری گفته اند.ترکها و مردم ابهر گویش لری ما را دودانگه مینامند و ما به دودانگه زبانان معروف هستیم.
با سلام دوست عزیز نوراباد ممسنی که اکثریت لر هستند طایفه ای به اسم دودانگه دارند
با سلام
من از لرهای سیرجان(استان کرمان)هستم که احتمالا جد ما یعنی علی خان و پسرش غلامرضا خان و شاید پدرش امان ا… خان (احتمالا این اسمش بوده)در زمان شکست لطفعلی خان از ممسنی به سیرجان امده اند اطلاعات دقیقی در اینباره میخاستم در ضمن بین سالهای 1338-1342ق شخصی به اسم شهباز خان که از لرهای فارس بوده برای مدتی به دلیل اختلاف با دولت به این منطقه پناه اورده بوده که بعد از اصلاح کارش به فارس باز گشته است اطلاعاتی ا از کدام قسمت فارس؟کدام طایفه ممسنی؟و چه شجره ای ؟ ما داریم و ….. لطفا هر کس هر چه میداند به من ایمیل کند با تشکر منتطر خبر های خوبتان هستم
سلام آقا سجاد خوب شما از چه جدیش هستید تا ما بتونیم کمکتون کنیم
سلام
امان الله خان پسرش علی خان هست و علی خان پسرش غلامرضا خان است .خب نتیجه میگیریم جد ما هر3تا هستن.یعنی ما از نوادگان غلامرضا خان هستیم. اگه اطلاعاتتون را در اختیارم بگذارید سپاسگذارم
سلام من فامیلم شمس الدینی لری هستم ازلرای رابرکرمان .جدلرهای کرمان فخرالدین وبدرالدین بوده اندکه بدرالدین جدلرای رابروفخرالدین جدلرای سیرجان .آنهاازطایفه بیرانوندازطوایف لک بوده اند که پدرفخرالدین وبدرالدین شمس الدین بوده که بدین سبب فامیل اکثرلرای رابرشمس الدینی لری است هم چنین این فامیل درلرستان وشیرازبسیارزیاداست حتی بیرانوندهای ساکن لرستان نیزاین مطلب راتاییدمیکندسایت ایل لری استان کرمان که مختص ایل لری رابراست میتونه شما راکمک کنه درضمن اگه بتونیم لرای رابروسیرجان یه سایت باهم تشکیل بدیم بهتره درضمن امیدواریم سیرجان یک استان بشه .
عضو فیس بوک شوید و فامیلی شمس و شمس بیرانوند و شمس الدینی را جستجو کنید میتوانید با طایفه شمس بیرانوند لرستان ارتباط برقرار کنید.
Armin shams
Hamid shams
ممنون.ولی هیچ منبعی وجود ندارد ک حتی اسم فرزندان شمس یا فرزندان بدرالدین یا فخرالدین در ان باشد
سلام بااطلاعاتی که ازروی قبرجدم دررابربه دست آوردم نشان می دهدکه بدرالدین وفخرالدین درکارنبوده بلکه جدایل لری دررابرشیرزادپسرشمس الدین ،شمس الدین پسر باران ،ووباران بیرانوندی بوده وآنچه که نسل به نسل منتقل شده دررابر،می گویندجدلرهای سیرجان برادرجدمابوده است اگه روی قبرجدتان بخوانیدونام پدرش احتمالاشمس الدین است.
من جد لرهای سیرجان از حدود 250 سال پیش را میگم ک هیچ کدام از اینای گفتین نیست.از 250 زسال پیش بیاییم به جلو.علی خان_غلامرضا خان_ملا اسمی خان _سهراب خان_دران خان_محمد علی خان و فرزندش ایرج خان و فرزندان امروزی وی……
من هم از شمس الدینی های رابرهستم وجدم شیرزاد میباشدبه گفته بزرگان که به ما رسیده شیرزادفرزند باران ….باران فرزندبدرالدین….بدرالدین فرزند شمس الدین هست
سلام خدمت شما برادر لر وتشکر فراوان بابت اطلاعاتتون بنده نام خانوادگیم اتابکی است و الان طایفه من در الیگودرزه خواستم ببینم امکان داره ک ما از بازماندگان اتابکان لر بزرگ باشیم جد بزرگمان هم حاتم نام داره با تشکر
سلام.اگه.شمااصالتا.الیگودرزی.باشین.ازایل.چهارلنگ.ایل.میوند.طایفه.بساک.هستین
دو طایفه برادرانی بنام های ماضی و ماریف از طایفه کر بیرانوند سالها پیش احتمالا به سمت کرمان کوچ یا تبعید شده اند ( طایفه کر طلایه دار و سرسواران ایل بیرانوند بوده اند )
باسلام من هم لر ممسنی هستم ونشانهایی کدادید مربوط به میری خان طایفه عالیوند بکش میباشد
ایمیل من درباره لر سیرجان alipour_sajjad@yahoo.com
سلام.شماازطایفه.بساک.چهارلنگ.هستین
با عرض سلام چرا از طایفه ساکی نامی نبرده اید؟
سلام
عنایت داشته باشید که مطلب بالا در واقع یک مقدمه کُلی و کوتاه درباره ی قوم لُر و زیرشاخه های آن می باشد. بر همین اساس ممکن است به برخی از ایلات و یا طوایف لر اشاره نگردیده باشد. ضمناً با توجه به اینکه غالب مطالب پست فوق از کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان الهی بهاروند برداشت گردیده، ایشان در آن مجال ساکی را جزو طوایف وابسته به قلاوند بشرح زیر ذکر نموده اند:
چونی
هیکی
ساکی
هوتاون
سیراون
درتنگی
کاونی
کول چپی
شیخ پیرمار
رهدارون
کلاوه ای
طافی
هلدی
ماکنالی
لوتی
در پایان بیان میدارد از مطالعه منابع تاریخی بر می آید در گذشته ساکی خود دارای ساختار مستقل عشایری بوده که بعداز تغییر و تحولاتی دچار پراکندگی گشته و بعضاً بعنوان شاخه های وابسته به سایر طوایف نمود پیدا کرده است. در هر صورت با توجه به اینکه بهمئی دات کام در اندیشه بازبینی نمودار فوق می باشد در آن مجال تلاش خواهد شد ساختار مستقل ساکی در ازمنه ی قبل مورد توجه قرار گیرد.
باسلام
ایل جودکی اگه از بهاروندها بیشتر و سرشناس تر نباشند کمتر نیستند و جناب امان الهی از تز دیگ خیلی از آنان رو میشناسن و مرکز سکونتشان شهرستان پلدختر وشهر معمولان میباشد نمیدانم چرا از قلم انداخته بنظرم صحیح تر این بود که می نوشتند ایل بالا گریوه وزیر مجموعه ها را جودکی .دریکوند و پاپی سپس زیر شاخه هارا اگه لازم بود ذکر میکردند
سلام
همانگونه که پیشتر نیز اشاره گردید؛ متأسفانه جودکی ها در نمودار بالا از قلم افتاده اند هرچند که پُست فوق در واقع یک مقدمه ی کُلی و کوتاه از ایلات و طوایف لُر می باشد. در ضمن اگرچه دکتر بهاروند در کتاب قوم لر ذیل ارائه تقسیم بندی ایلات و طوایف لرکوچک(فیلی) اشاره ای به بالاگریوه ننموده اند امّا در سایر آثار از جمله کتاب جغرافیای لرستان در تقسیم بندی لر کوچک، ایلات بالاگریوه را بشرح زیر بیان می کنند:
الف- درکوند
ب- پاپی
ج- جودکی
ایشان در کتاب قوم لُر، جودکی ها را اینچنین شرح می دهد:
شعبه آقامیرزایی شامل:
۱- حیدر وند
۲- بخشی وند
۳- لَتَه وند
۴- مَمیوند
۵- شهسواروند
۶- براواسی
۷- اَنارویی
۸- هفت تخم
شعبه آقارضایی شامل:
۱- کَرم وند
۲- دیناروند
۳- باوه
۴- حیدر وند
۵- کاید
۶- اُوسری
۷- لوتی
ضمناً احدی از مخاطبین که ظاهراً خود از جودکی است لوتی را زیرمجموعه جودکی ندانسته اند که باب پژوهش در این باره با توجه به مستندات می تواند باز باشد. البته ناگفته نماند همانگونه که پیشتر نیز گفته شد بهمئی دات کام در تدارک تکمیل تر نمودن نمودار فوق می باشد تا بلکه با استفاده از منابع دیگر، به امید خدا در آینده بطور کامل تر بازبینی و تنظیم گردد.
موفق باشید
با سلام.مردم اچمی در جنوب استان فارس و غرب هرمزگان و قسمتی از بوشهر زندگی میکنن.آیا اچمی ها لر هستند؟اگر بله زیر مجموعه ی بختیاری هستند؟شخصا چند اچمی را دیده ام که به نظر من چهره هایشان واقعا لری بود.زبانشان هم شبیه لری است.اگر میشود مقاله ای در خصوص اچمی ها در سایتتان قرار دهید.
با تشکر
سلام
با عرض پوزش، هم اکنون بهمئی دات کام اطلاعاتی درباره ی موضوع مورد اشاره جنابعالی در دست ندارد امّا در صورت کسب آگاهی مفید و موثق در این رابطه، آن را به پُست بالا اضافه خواهد نمود.
پیروز باشید
سلـــام ممنون از اطلاعات مفیدتون
فقط یک خواهش اسم کرد زبانان رو تو قومیت های لور نیارین اوناهم شدن جز لور
و از لکها یی ک خودشونو لور نمیدونن خواهش دارم نگن اصن لک هستیم هرچی دلشون میخاد بگن. من لور لکم و افتخار میکنم
در ضمن دزفولی و شوشتری جز لوری محسوب میشن
سلام
با سپاس از ابراز محبت شما، جهت اطلاع به عرض می رساند بهمئی دات کام قوم لُر و کُرد را مستقل از یکدیگر می داند. در خصوص ریشه ی اقوام شوشتری و دزفولی نیز نظرات مختلفی ابراز شده و می شود امّا غالباً آنها را زیرمجموعه قوم لُر بحساب نمی آورند هرچند حضور لُرها (بویژه طوایف بختیاری و شاخه هایی از لرهای لرستانی) در این دو منطقه پر رنگ و قابل توجه بوده و می باشد. به هر حال آنچه باید در وهله ی نخست مورد تأکید قرار بگیرد همانا « هویت ایرانی » ما می باشد که تمام هویت های دیگر از قبیل لُر، کُرد، بلوچ، تُرک و… در طول آن قرار دارند.
با سلام و تشکر
من از لران ممسنی هستم و نمی دانستم که ممسنی جزو لر بزرگ هست و با توجه به لهجه ثقیل همزبانان لرستانی خود را لر نمی دانستم . فقط می گفتم ما در فارس به لر معروفیمو در واقع فارسیم!
به نطرم کازرون ، فیروزآباد و بخش هایی از فسا ، داراب ، سروستان، خرم بید و بخش هایی از فارس مثل لار و گله دار لر هستن
سلام
با سپاس از ابراز محبت شما، بله! در ساختارهای سنتی قوم لُر، لُرهای ممسنی جزو زیرشاخه های لر بزرگ بوده اند. البته نمیتوان گفت تمام ساکنین مناطقی که بیان نموده اید لر می باشند امّا حضور لُرها در آن نواحی و بویژه شهرستان کازرون و بخش گله دار قابل توجه می باشد.
درقزوین درویشوندها یم زندگی می کنند که به3 دسته تقسیم می شوند ولی بیگی یابیگی زنگیوند پیربیگی ودرویشوند
سلام
با تشکر از اطلاع رسانی شما.
پس جودکی؟؟؟
سلام
متأسفانه جودکی ها در نمودار بالا از قلم افتاده اند هرچند که پُست فوق در واقع یک مقدمه ی کُلی و کوتاه از ایلات و طوایف لُر می باشد. به هر حال دکتر سکندر امان اللهی در کتاب قوم لُر، جودکی ها را اینچنین شرح می دهد:
شعبه آقامیرزایی شامل:
1- حیدر وند
2- بخشی وند
3- لَتَه وند
4- مَمیوند
5- شهسواروند
6- براواسی
7- اَنارویی
8- هفت تخم
شعبه آقارضایی شامل:
1- کَرم وند
2- دیناروند
3- باوه
4- حیدر وند
5- کاید
6- اُوسری
7- لوتی
سلام
باسپاس از اطلاعات مفید وسایت پر محتوای شما
من ازایل بابادی طایفه تاسمالی هستم اجداد ما سالها پیش به سمت لرستان کوچ کردنند والان حدود 900خانوارهستیم که اکثرادر درودلرستان زندگی میکنیم علت مهاجرت وترک بستگان پیشنیان ما هنوز کاملا برای ما مشخص نمیباشد ممنون میشوم اگر کسی اطلاعاتی دراین مورد دارد با من درمیان بگذارد.
سلام
با تشکر از ابراز محبت شما، اگر بهمئی دات کام در این رابطه اطلاعاتی بدست آورد به آگاهی شما رسانده خواهد شد.
پیروز باشید
به نام خداوندی که انسان را خلق کرد و وی را خلیفه خود در روی زمین قرار داد شاید بحث در مورد قومیت که حالا به نوعی نژاد پرستی تبدیل شده است زیاد درست نباشد . اما متاسفانه چند وقتیست هجمه ای ناجوانمردانه نسبت به قوم اصیل وپاک آریایی لر (پارس) شروع شده است قومی که سرتا سر شجاعت , غیرت , مردانگی وتعصب به خاک پاکش ایران بزرگ است سرزمینی که با دار بودن بیش از 70 درصد از منابع خدادای از قبیل نفت و گاز و طبیعت و معادن و کشاورزی باید در بدترین شرایط ممکن اقتصادی به سر ببرند وهر روز برای این مردم پاک وباصفا جک بسازند واین قوم بزرگ واصیل پارسی مجبور به مهاجرت به شهرهایی دیگر شده که در بدترین شرایط زندگی کنند . امروزه وظیفه ما بردران وخواهران لر تبار اعم از ( لک و پهلوی وثلاثی و بختیاری و ممسنی وبویر احمدی در یک غالب پارس ) است که هویت خود راه نگهداری کنیم به لر بودن خود افتخار کنیم وظیفه ما تحصیل کردگان لر است که هویت واقعی غیرت و مردانگی و پاکی قوم لر را به همه بفهمانیم لر را در یک کلام میتوان کوروش بزرگ معرفی کرد یا داریوش بزرگ یا کریم خان زند یا محمد مصدق یا آیت الله بروجردی یا شیرمرد تارخ لر قلب شجاعت و مردانگی ایران شهید همیشه جاوید لطفعلی خان زند نامید و یا هزاران هزار دیگر به امید روزی که ما لرها به چنان سطحی از معلومات برسیم که باافتخار بگوییم من کر لرم . عرایضم را با یک سخن از مرحوم امیر کبیر به پایان می رسانم که گفت (ای کاش هرچند وقت یکبار لر بچه ای زمام حکومت را در دست میگرفت تا مردم طعم واقعی عدالت را بچشانند)
یحیی ساکی دانشجوی کارشناسی ارشدمهندسی انرژی دانشگاه تهران جنوب
درود بر خاک پاک واهورایی ایران زمین
مخلص تمام لرهای عزیزیم
تو نمودار اصلا اسمی از ساکی که جزو طایفه اصلی لر کوچکه نیست
سلام
زیرشاخه های لُر کوچک در نمودار مذکور بر اساس مطالب کتاب قوم لُر اثر دکتر سکندر امان اللهی بهاروند صورت گرفته است. دکتر بهاروند در کتاب خود، طایفه ساکی را جزو طوایف وابسته به قلاوند بیان کرده است؛ طوایف وابسته به قلاوند شامل:
1- ساکی
2- هیکی
3- چَوَنی
4- کاوَنی
5- رهدار وند
6- سیراوند
7- هوتاوند
8- دَرتَنگی
9- کول چپی
10- شیخ پیرمار
11- کلاوه ای
۱۲- آدینه وند
۱۳- طافی
۱۴- هَلدی
۱۵- دالوند
۱۶- ماکنالی
۱۷- لوتی
سلام خواستم به این اقا رضای عزیز بگویم که شما اصلا تبار وریشه های طوایف لرستان را نمی شناسید چون اگه میشناختید اینطوری صحبت نمیکردید ساکی ها از قدیمی ترین وبا اصالت ترین اقوام لر پهلوی (به قول شما ها فیلی ) هستند که در اتحادیه لرهای بالا گریوه بودهاند وبزرگ این قوم حسین خان ساکی بزرگ مرد تاریخ ساکی بوده است که پنجاه سال بر کل غرب ایران حکمرانی کرده است .اگر چه باید بگویم که ساکی ها از نقطهای دیگر به زاگرس امده اند مثل بقیه طوایف لر مانند بیرانوند و حسنوند وباجلوند وبقیه طوایف لر .اما تاریخی که ما ساکی ها به زاگرس امده ایم خیلی بیشتر از بقیه طوایف لر است. ایل ساکی که بدون شک وتردید بازمانده اصیل سکاها میباشند بازمانده اقوام داهه های پارتی سکایی میباشند که حدود دوهزار ودویست سال پیش وقتی اسکندر مقدونیه ایران را گرفته وبازماندگاهن وی در این سرزمین حکومت بیگتانه سلوکیان را تشکیل دادن . این ما ساکی ها (سکا) بودیم که لشکر بزرگی از قوم سکایی خود تشکیل دادیم وبه سمت سرزمین های غربی حرکت کرده وحکومت بیگانه سلوکی را برانداختیم وپدذان ما ساکی ها توانستن امپراتوری بزرگ اشکانیان را تاسیس کنند این ما ساکی ها بودیم که ملت ایران را به مدت پانصد سال باتاسیس امپراتوری اشکانیان بر تمام ملت های دنیا سروری دادیم . خواستم به این دوستم بگویم که لر یک نژاد نیست لر همان پارس است بهتر است که مطالعات خود رابالا برده و بتوانی به این قوم بزرگ خدمت کنی . ما ساکی ها تاریخی به عظمت تاریخ ایران وآریا یی ها داریم . بزگان تاریخی ما از رستم دستان گرفته تا امپراتوران اشکانی تا حسین خان ساکی هستند ما به دنبال اتحاد در مرحله اول بین قوم لر ودر مرحله باللاتر بین تمامی اقوام ایرانی نژاد هستیم امید هست که این دوستان دیگر این حرف های بدور از مطالعه وتحقیق خود را کنار بگذارند وبه حرف بزرگانی مثل ما که قلب تاریخ ایران هستیم گوش دهند . یه مطالعه دقیق از قوم ساکی ها داشته باشید تا بفهمید که شجاعت وسلابتی که داخل این قوم اریایی هست داخل هیچ قومی دیگر نیست . در ضمن بایک مطالعه ساده خواهید فهمید که تنها طایفه ای که در سرتاسر ایران و خاور میانه و قفقاز و اروپا و امریکا وجود دارد قوم ساکی هست وان هم دلیلش پزاکندگی قوم رویایی سکاها (ساکی ها ) در تمام دنیا میباشد ودر آخر کلام هم از دوستان خواهش میکنن به هیچ عنوان ساکی را زیر مجموعه طوایف بیرانوند و حسنوند و قلاوند وسگوند قرار ندهید چون واقعا چنین چیزی وجود نداد
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای یحیی ساکی
ضمن تشکر از توجه جنابعالی نسبت به مطالب و نظرات مطرح شده در بهمئی دات کام، قرار داشتن طایفه ساکی در شمار طوایف وابسته به قلاوند بر اساس کتاب قوم لُر نوشته دکتر سکندر امان اللهی بهاروند بیان گردیده است. هرچند ممکن است هر کتاب و کلامی دارای کمی و کاستی باشد (بجز کلام خدا) امّا عنایت داشته باشید در حال حاضر کتاب دکتر بهاروند، یکی از منابع معتبر درباره ی شاخه بندی ایلات و طوایف لُر می باشد و بنابراین بهمئی دات کام بدان استناد کرده است. به هر حال می توان گفت ساختار سنتی ایلات و طوایف لُر از دوره قاجاریه ببعد هویدا بوده و اثبات این امر که طایفه ساکی در قرون معاصر مستقل بوده و یا وابسته به قلاوند، امکان پذیر می باشد.
سلام بر همه جناب یحیی ساکی ما درکتاب های تاریخی که تاکنون درلرستان به چاپ رسیده چنین چیزی درهیچ یک آنها دیده نشده است باتوجه به حضور بزرگانی ازآن طایفه مانند استاد گرامی جناب آقای علی محمد ساکی وجناب اقای ایزدپناه که خود اسناد تاریخ در لرستان بوده وهستند وهردواستاد ازخود کتاب های تاریخی دربار لرستان به یادگار گذاشته اند وچنین چیزی هرگزبیان نکرده اند وتوجه شمارا به تار یخ روزگار قاجار جناب استاد والی زاده عزیزجلد اول جلب می نمایم که درباره حسین خان ساکی توضیح لازم داده ودرهیچ کتابی نیا آمده که حسین خا ن ساکی درلرستان حاکم بوده وفقط در زمان شازاده محمدعلی میر زا دولتشاه فرزند ارشد فتحعلی شاه قاجار حاکم غرب ایران بوده که ازجانب این شاه زاده حسین خان ساکی مدتی پیشکارش درلرستان بودند آن هم به علت اینکه شاهزاداز یکی از روستاهای اطراف خرم اباد بنام زرین چقا دربین خرم آباد والشتر از آن روستا دختری بنام جواهرخانم فرزند کربلایی عوض علی به همسری می گیرد واین شازاده این دختر خانم لرستانی را خیلی دوست می دارد وروی این حساب به لرستان دل بستگی پیدا می کند وتازمان مرگش با این مردم دوست است که بعداز مرگ شاه زاده خواهر خانم به همسری حسین خان ساکی درمی آید ومی بینیم مدتی کوتا حسین خان ساکی نیز توسط اقوامش با آن وضع کشته می شود مردم لرستان همه از تاریخ گذشته خود به خوبی آگاه هستند وجای این گفتارهانیست باتشکر از مدیریت محترم
با سلام خدمت اقای ساکی . از کی تا حالا حسین خان ساکی بنجاه سال به لرستان و غرب ایران حکومت کرده ما خبر نداریم تو کدوم کتاب تاریخی این رو نوشته نه تو کتاب شورش لرستان اینرو نوشته نه تو کتاب قوم لر نه تو کتاب لرستان در اینه تاریخ نه تو کتاب لرستان در دوره مشروطیت .
درموردلرهای کرمان بایدگفت که طوایف لک دربافت وشولی درسیرجان.طایفه لری دررابر.طایفه لری درسیرجان .طایفه بیگی هاوشریفی درجیرفت شکی درلربودن آنهانیست چون بعضی آنهابه زبان لری بعضی فارسی آمیخته با کلمات لری بعضی ته لهجه لری دارندوخصوصیات لرهاکاملا بارزوآنهاحتی به لری معروف اندامادرموردطایفه سلیمانی اطلاعاتی ندارم واماطایفه ای غیوروشجاعندوازشیرازتبعیدشده اندوسردارقاسم سلیمانی نیزازمردان این طایفه است اگه اطلاعاتی درموردلربودنشان داریددراختیاربگذاریدچون اگه لرباشن بایدسردارسلیمانی رالرمحسوب وتبلیغ کرد.من هم شهری سردارسلیمانی ام .ازلرهای شمس الدینی طایفه بیرانوند
سلام دوست عزیز .این مطلب رو جایی دیدم براتون گذاشتم شماهم ببینید
*حاج قاسم سلیمانی*
افتخار ایران و جهان اسلام هستند وی از لرهای بختیاری ،ایل هفت لنگ طایفه بابادی هم طایفه حاج محسن رضایی ، از اولاد شیخ ویس خان فرزند جهانگیرخان بابادی عالی انور ، و نبیره باباجان ، هستند ، مرحوم باباجان حاکم کرمان بودند .اجداد حاج قاسم از منطقه چهارمحال بختیاری و روستای قلعه تک در قدیم الایام به کرمان مهاجرت کردند ،حاج قاسم در مجله سبز مصاحبه کرد و فرمودند از لرهای بختیاری بودیم که از سرزمینهای بختیاری ابتدا به فارس و سپس به کرمان مهاجرت کردیم .خانواده های شیخ ویسی در جم زندگی میکنند و خانواده های سلیمانی در کرمان و از شیخ محمد ، علی میرزا و مصطفی شیخ ویسی میباشند و محل زندگیشان ملک قنات از توابع رابر کرمان است. این تحقیق را برادران ایل بختیاری در رابطه با اجداد شیخ قاسم سلیمانی انجام داده اند …
سلام حالا به هر حال اینم حرفیه برا خودش ولی کاملا اشتباه است . بهتره از این حرفا دور شویم وبه فکر این باشیم که چطور می توانیم در عصر جهانی شدن فرهنگ اصیل آریایی و ایرانی خود را حفظ کنیم . اولا باید تبلیغات ما به گونه ای باشد که حتی در میان خوانند گانمان کوچکترین شبهه ای در مورد اینکه ما با ایرانیت خود مخالفیم به وجود نیاید به قول مرحوم فردوسی چو ایران نباشد تن من نباد . دوم اینکه عزیزان ما باید بدانند که هدف ما از ترویج فرهنگ لری همان فرهنگ اصیل پارسی با محوریت مذهب تشیع است چرا که اگر ما نتوانیم فرهنگ اصیل خود را باز نشانی کنیم در آینده ای نه چندان دور پان ترکیسم ها تمامی فرهنگ های اصیل ایرانی را بلعیده وان روز . روز مرگ ماست . سوم اینکه ماباید در تبلیغات خود اقوام ایرانی الاصل لر(پارس) وکرد وفارس وآذری های اصل وبلوچ ها وتاجیک ها وپشتوها را برادران خونی ونسبی خود بدانیم نه به دنبال درگیری باشیم هدف ما از فرهنگ لری شروع می شود وبا فرهنگ ایران بزرگ خاتمه پیدا خواهد کرد . به هر حال ما لرها باید بتوانیم تشکل های مخصوص به خود را تشکیل داده ومبادرت به تشکیل حزب کتنیم تا بتوانیم مدافعه فرهنگ قومی وملی خود باشیم . امید هست که ما بچه های لر بتوانیم در کنار هم یک زبان شویم تا بتوانیم به قوم شجاع وهمیشه مظلوم خود و ایران بزرگ خدمتی شایسته انجام دهیم
بادرود فرزند ایران بزرگ
سلام
با تشکر از دقت و شکیبایی جنابعالی، در راستای نظر شما و همانگونه که در نظرات پیشین نیز اشاره گردیده، به اطلاع می رساند؛ بهمئی دات کام نیز ابتدا خود را ایرانی، سپس لُر و در انتها بهمئی می داند. به بیان ساده تر باید گفت هویت بهمئی و هویت لُر در طول هویت ایرانی قرار داشته و زیرمجموعه آن به شمار می روند. در همین راستا به جرأت می توان گفت قوم سلحشور لُر از وفادار ترین و سربلند ترین اقوام ایرانی در میهن دوستی و عِرق به سرزمین کهن ایران است.
پیروز باشید
درود برتو دوست عزیز ،،،دقیقا حرف دل همه رو زدی مخصوصا من،،،،ومن از همه ی لرها،،میخواهم مثل همیشه یک پارچه و یک دست باشیم که هستیم مخواهیم بیشتر با هم ارتبات برقرار کنیم ما نباید،،از این که اسم لرها ی فلان جا باید اول باشد یا چرا باید اخر باشد،لر لر است بزارید که فرهنگ و قوم دلیری و غیرت و جسوری،خودمان را به انهایی که نمیدانند بشناسیم،،دوستان و هم زبانان وهم خون های من منم لر هستم از طایفه دشمن زیاری،،،ممسنی،،،من به هیچ عنوان همچین حرفی نمیزنم چون عقیده دارم ،حرفم و کلامم این است که لر لراست،مهم اینه،،،نه چیز دیگه. لر غیرت داره شرف داره،،ابهت داره با عظمته،،از برادران وخواهران لرم میخوام کاری کنند که قوم بزرگ لر را مردم و بیشتر بشناسن چون،بیشتر جا ها دریغ از این که بدونن کیا حکومت کردن ،کیا چه زمانی به حکومت رسیدند کدوم قوم بیشتر حکومت کردن پایدارتر بودن،افتخار افرین تر بودن ،نمیدونن که لر بودن،،کلی حرف دارم،،با برادران خواهرای لرم که فقط اینو میتونم بگم،،لر لر است،هرجا که میخواد باشه و ماهمه پشت هم و خون مون به پای هم است،،نگید چرا اسم لر های فلان جا اخر یا اول اومده،،مهم لر بودن و شناختن لر است،،به بقیه مردم ،که از نظر من مردم اقوام دیگه کاملا لر ها رو میشناسن حتی به اسم ،یعنی فقط اسم لر بیاد،،،،دلیل دیگه هم اینه که لرها تو تمام نقاط هستن ،،و مردم کاملا میشناسنشون،و اون منطقه چه شهر باشه چه استان،،چه شهرستان و……..به دست لر ها اداره میشه،،لر هم تاریخ داره هم نام ابهت داره،،کسی از دست من ناراحت نشه من نوکر کوچک همه ی لرها هستم ،به خدا سپر دمتون،و زحمت دوستانی که واسه این مطالب کشیدن قابل ستایش است،،و از این سایت میخوام فقط از اسم لر،ها،استفاده کنن اینجوری بهتره البطه نظر منه ،زنده باد لر ،لر لراست مهم لر بودنه مال هرجا که باشه حتی جهنم ،یا بهشت هم که لر باشه اجداد من هم خون هم نیا کان من است وسلام ،دوست عزیز لر،،اقای ساکی،هم زبون هم خون من زنده باشی وسر بلند،،دوست دارم به خدا قسم،به کلام خدا چون لری،هم زبونمی،هم خونمی،یه نژاد هستیم،،پسر باید لر،باشه ،دختر باید،لر باشه تا معنی خوشبختی،،و عزت نجابت،جسور بودن،،غیرتی بودن،و بفهمی،ها یا نه کاکا،یکلام لر،سالاری،وسلام
درود فراوان بر شما و دیگر دوستان.
بنده اهل شهرستان هندیجان هستم.جنوبی ترین شهر استان خوزستان که بعد از اون استان بوشهر با شهر دیلم شروع میشه.
خواستم بپرسم چه اطلاعاتی درباره نژاد مردم اینجا دارید.چون عرب نیستیم و لهجه و کلماتی که به کار میبریم شبیه لرهاست.با اینحال خیلی از رسم و رسومات آنها را نیز نداریم.با چنتا از دوستان اهوازی ام که لر بختیاری و خرم آبادی هستن که معاشرت دارم میگن شما لرین.یکی میگه شبانکاره یکی میگه حیات داوودی و دهها نظر دیگه میدن.
از طرفی خود مردم اینجا میگن ما بندری هستیم.
خلاصه نفهمیدم جریان ما چه جور هستش.لطفا اگر اطلاعات موثقی دارد راهنمایی بفرمایید،ممنونم.
سلام
با تشکر از ابراز محبت شما، بهمئی دات کام اطلاعاتی درباره ی بومیان قدیم هندیجان در دست ندارد امّا به استناد کتاب قوم لُر نوشته دکتر سکندر امان اللهی بهاروند، تعدادی از لُرها در منطقه هندیجان از توابع استان خوزستان ساکن می باشند که در ادامه بدانها اشاره می گردد:
1- بهمئی ها: که در سورمغداد سکونت دارند. [گفته های پیران نیز کلام دکتر بهاروند را در این باره تأیید می نماید]
2- حیات داودی ها: شاخه ای از لُرهای حیات داود هستند که از دهستان حیات داود از توابع شهرستان گناوه واقع در استان بوشهر به محل کنونی مهاجرت کرده اند. حیات داودی های هندیجان شامل تیره های: حیاتی، حیاتی هندیجانی و رحمانی می باشند و در مناطق چم رحمن، چم کلگه، چم شعبان و تعدادی هم در شهر هندیجان اقامت دارند.
3- شعبانی ها: از لُرهای منطقه شبانکاره می باشند که در گذشته دور به هندیجان مهاجرت کرده اند و از تیره های شکاری، شعبانی، سلیچ، داغری و تلحان تشکیل شده اند. این تیره ها در مناطق گزالی، چم شعبان، غرابی، چهل منی، بدرانی و شهر هندیجان سکونت دارند.
4- خدری ها: گفته می شود بالغ بر یک قرن پیش به هندیجان مهاجرت کرده اند و در مناطق چم مراد و دهنو بسر می برند.
باسلام حضور شما مدیریت گرامی وهمه خوانندگان بزرگوار این سایت دوستان من از آزادبخت های لرستان ساکن در کوهدشت میباشم ودرگذشته جه در زمان شاه عباس صفوی وچه درزمان زندیه وچه بعدأ تعدادی از بزرگان خاندان آزادبخت ها درزمان شاه عباس به علت نزدیکی آنان به اتابک شاوردی خان که توسط شاه صفوی خود وتمام خاندانش به قتل رسیدندبا دیگر اقوام ساکن دراین منطقه ازجمله قسمتی از بزرگان ایل مافی چگنی از ترس سپاه قزلباش و ازطریق خاک بختیاری به استان فارس فراری می شوند که بعدا با اختلافی که بین اسماعیل خان والی لرکوچک باکریم خان زند پیش می آید تعدادی از آنها همراه فرزندان والی به لرستان برمی گردند وتعدادی از آنها درآن استان ماندگار می شوند که پس از گذشت زمان ازحال هم بی خبر مانده وتعدادی دیگر ازاین خاندان که من یکی از بازماندگان آنها هستم درزمان قاجارها باز تعبید شدن به استان تهران ودیگراستانها که نیز از حال آنها هم خبری نداریم از شما وهمه عزیزان تقاضا دارم با پرسش از افرادی که با این اسم شهرت دارندشاید در آن استانها کسی ازآنها باشند با تشکر ازهمه
سلام
بهمئی دات کام درخواست جنابعالی را مدنظر قرار خواهد داد و در صورت کسب هرگونه آگاهی، آنرا به اطلاع خواهد رساند.
موفق باشید
افرین ازاد بخت ، شماره وایبرتو بفرست واسم تا توجیهت کنم ،چگنی ،
باسلام وتشکر از جنابعالی آقای چگنی بنده وایبر دردست رس ندارم اگر امکان دارد به وبسایت یاران مومه وند رفته وهر آنچه می دانید درآن سایت عنایت کنید بنویسید ازلطف شما سپاسگزارم
با سلام.در قسمت لرستان شناسی.قسمت ج که درج کردید.طوایف معروف بهاروند و قلاوند وچگنی.خدمت شما عرض کنم طایفه بهاروند و قلاوند طوایف معروف نیستن نه ازلحاظ جمعیت نه از لحاظ علمی و نه از لحاز براکندگی جمعیت .چون نویسنده کتاب قوم لر اقای بهاروند هستن طایفه بهاروند رو طایفه معروف معرفی میکنن .همچنین طایغه قلاوند که به هیج وج از طایفه های معروف لرستان نمی باشند حالا طایفه چگنی بگی بله درسته معروفه.بزرگترین و معروف ترین طایفه لرستان طایفه بیرانوند هست از لحاظ براکندگی جمعیت در قسمتهای کاشان.ورامین.ساوه.قم.گرگان.خراسان.کرمان.خوزستان تعبید شده و ساکن هستند از لحاط علمی صاحب مشاهیری همچون دکتر اوستا شاعر بزرگ ایران .دکتر ربیعا اسکینی دکترای حقوق تجارت از فرانسه ونویسنده کتابهای حقوق تجارت که الان در مقطع کارشناسی حقوق .ومنابع ارشد حقوق در کل دانشگاهای کشور تدریس میشن.دکتر شیرکوند دکترای اقتصاد هیت علمی دانشگاه تهران.مرحوم فیلسوف دکتر امیر حسین اریانبور نویسنده اولین دیکشنری زبان خارجه کشور و صاحب دو دکترا و دو لیسانس که ازتعبیدیهای بیرانوند به کاشان هستن که از مفاخر کشور می باشند.دکتر مرادی ریس اکادمی چشم امریکا وهمچنین برادر ایشان معاون دانشگاه تگزاس امریکا که دو سال بیش به رحمت خدا رفتن وخواهرشان خانم مرادی جراح مغز ساکن امریکا.دکتر یاسینی جراح قلب ساکن میلان ایتالیا وبرادرش دکتر جراح مغز و اعصاب ساکن لندن و مفاخر دیگر طایفه بیرانوند که وقت زیادی میبره برا توضیحشان .خدمت مدیر سایت
سلام
با سپاس از توجه جنابعالی نسبت به مطالب مطرح شده به اطلاع می رساند اگر با دقت بیشتری مطالب ارائه شده را مطالعه نمایید متوجه خواهید گشت که:
1- ایلات و طوایف لرستان در 3 دسته ی بختیاری، لک و لُر (در معنای خاص) بیان گردیده اند.
2- واژه ی «لُر» و «لرستان» در دو معنای عام و خاص بکار برده شده اند:
الف- لر به معنی عام، مشتمل بر بختیاری، لک و لر
ب- لر به معنی خاص، مشتمل بر ایلاتی همچون بهاروند، قلاوند، چگینی و …
ج- لرستان به معنی عام، شامل تمام استان لرستان امروزی
د- لرستان به معنی خاص، یعنی سرزمین طوایف و ایلات لرستان، منهای «لک ها» و «بختیاری ها»
مخاطب گرامی
جناب آقای ابدالی
اینکه بیان گردیده «از طوایف معروف آنها [لرستانی ها] می توان به قلاوندها، بهاروندها و چگینی ها اشاره کرد.» ناظر بر واژه ی «لُر» در معنای خاص آن بوده است و در همین راستا اگر به نمودار ارائه شده در پُست بالا با توجه بیشتری بنگرید متوجه خواهید گشت که «بیرانوند» در صدر طوایف لک ذکر گردیده است.
مخاطب گرامی
جناب آقای ابدالی
گذشته از کاستی های احتمالی که ممکن است در کلام انسان و از جمله کتاب جناب آقای دکتر سکندر امان الهی بهاروند وجود داشته باشد باید عنایت داشت که در حال حاضر کتاب مذکور یکی از معدود منابع مستند و مکتوب درباره ی کلیات شاخه بندی ایلات و طوایف لُر می باشد و بنابراین بهمئی دات کام بدان استناد کرده است.
پاینده باشید
با سلام خدمت مدیر سایت.شما میتونید برا عکسهای قدیمی لرستان به سایت خبر گزاری یافته به مدیر مسولی اقای جایدری مراجعه کنید.برا اطاعات بزرگان لر برید تو فیس بوک سایت بزرگان لرستان و سایت مشاهیر لر اطاعات خوبی گیر میاد .رفتی یه امار بده بینم چی کردی
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای ابدالی
با تشکر از اطلاع رسانی جنابعالی، از «سایت خبرگزاری یافته» بازدید بعمل آمد و در تأیید بیان شما باید گفت که اسناد دیداری قابل توجهی از گذشته ی لرستان ارائه گردیده بود.
مخاطب گرامی
جناب آقای ابدالی
پیشنهادات شما در خصوص شیوه ی کسب آگاهی درباره ی ایلات لرستان مدنظر قرار خواهد داشت. البته عنایت داشته باشید راهبُرد بهمئی دات کام در زمینه ی ارائه مطالب در خصوص ایلات و طوایف لُر در وهله ی اوّل بر « بیان پیران و بزرگان » و در مرتبه ی دوّم بر منابع مکتوب همچون کتاب و مقالات ارائه شده توسط پژوهشگران و اساتید استوار است. طبیعتاً به دلیل آنکه بهمئی دات کام به پیران و بزرگان خطه ی لرستان دسترسی ندارد، اساس کار خویش در آن حوزه را بر منابع مکتوب چون کتاب دکتر بهاروند قرار داده است. مجدداً از بذل توجه شما کمال تشکر را دارد.
پیروز باشید
با سلام
با تشکر از مطالب که به آگاهی بیشتر و حتی به پیوند بین قبایل منتج خواهدشد ما از اهالی لک غیاثوند و غیاثوند محمد خانی ساکن در استان قزوین بدنبال ایجاد یک وبلاگ و تهیه شجره نامه خود هستیم ممنون میشویم از نظرات و راهنمایی شما بهره مند شویم
سلام
با سپاس از ابراز محبت جنابعالی، دانسته های بهمئی دات کام در خصوص « طوایف قوم لر » بر اساس چند منبع مکتوب و از جمله کتاب قوم لر اثر دکتر امان اللهی بهاروند می باشد. به هر حال در صورت تمایل می توانید در حدود 10 – 12 روز بعد یادآوری نمایید تا علاوه بر مطالب ارائه شده در پُست بالا، در حد توان اطلاعاتی در اختیار شما گذارده شود.
پیروز باشید
سلام ببخشید شما بر چ اساسی میگین ک بهمئییا لر بختیاریین؟
بهمئی لر بختیاری نیست ….. بهمئیی بهمئییه
سلام
اگر با دقت بیشتری مطالب و نظرات مطرح شده را مطالعه نمایید متوجه خواهید گشت که بهمئی دات کام چنین موردی را مطرح ننموده است. به هر سوی اگرچه تاکنون در موارد متعددی به موضوع رابطه ی میان بهمئی و بختیاری پرداخته شده است امّا مجدداً توضیحات مختصری در این باره ارائه می گردد:
1- بر اساس روایتی که سینه به سینه به دست ما رسیده است « بایوجمان » نیای بزرگ ایلات و طوایف بهمئی، طیبی و یوسفی یک مَرد بختیاری از تبار بهداروند بوده است. امّا این امر تنها یک جنبه از موضوع است؛ یعنی ریشه ی نژادی. در همین راستا همانگونه که پیشتر نیز اشاره گردید؛ هرچند مبحث نژاد و ریشه های نژادی یکی از اجزای اصلی هویت هر جامعه و گروهی می باشد امّا همه ی آن محسوب نمی شود؛ بلکه نژاد بهمراه مواردی چون سرزمین، زبان، دین و آئین، آداب و رسوم، تاریخ و ساختار سیاسی مشترک است که هویت یک جامعه را شکل می دهد. به هرحال آنچه از منابع مستند تاریخی بر می آید اینست که بهمئی از دوره ی سلسله زندیه تا قاجاریه جزء تقسیمات ایلیِ کهگیلویه در بلوک لیراوی کوه از ایل جاکی و از اواخر دوره ی قاجاریه به بعد، با کم رنگ شدن ساختار ایل جاکی بعنوان یک ایل مستقل مطرح بوده است.
در ضمن توجه داشته باشید تقسیمات طایفه ای شامل: ایل، شاخه، باب، طایفه، تیره، اولاد و تش در ایل بختیاری دقیقاً مشخص بوده و در ۲۰۰ سال گذشته در هیچ منبع موثقی ایل بهمئی جزء تقسیمات ایل بختیاری ذکر نشده است. هرچند که بهمئی بویژه در یکی دو قرن اخیر همواره روابط نزدیکی با چهارلنگِ بختیاری و بویژه شاخه جانکی گرمسیر (ممبینی، مکوندی و زنگنه) داشته است.
در پایان از نو یادآوری می گردد؛ با عنایت به اینکه پرداختن به موضوع مذکور (رابطه میان بهمئی و بختیاری) از حوصله ی این مجال (بخش نظرات) خارج می باشد بهمئی دات کام تلاش خواهد نمود در آینده در چارچوب یک پُست مستقل بدان بپردازد. اگر خداوند عمری عنایت فرمود.
سلام برادر عزیز بنا داشتید که مطالبی درباره اقوام غیاثوند و غیاثوند محمدخانی در اختیار بنده قرار دهید
با تشکر
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای علیرضا
ضمن پوزش، به دلیل مشغله پیش آمده، موعد مذکور چند روزی عقب افتاده است. به یاری خدا و پس از بازگشت از مسافرت، با بررسی « منابع در اختیار » سعی خواهد شد تا علاوه بر مطالب ارائه شده در پُست بالا، در صورت امکان اطلاعات تکمیلی در خصوص غیاثوندها در اختیار شما گذارده شود.
منتظر باشید
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای علیرضا
جناب آقای دکتر امان اللهی در کتاب قوم لر در خصوص غیاثوندها چنین می نویسد: این طایفه شعبه ای از ایل سلسله لرستان است که بوسیله آقا محمدخان قاجار به نواحی قزوین تبعید شده است. طایفه غیاثونداز تیره های کیماسی (کوماسی)، یارگه، محمدبیکی، شهبازی، سلخوری و درویش وند تشکیل شده و محل سکونت آنها به این شرح است: توت چال، تیاندشت، تله چین، خشگناد، انجلیق، امیرآباد، امجد، داغداشت، پشیام، غیاث آباد، قانشار بلاغ، قره دره، گندم چال، کوراندشت بزرگ، کوراندشت کوچک، جرن چاک و خر وس.
محاطب گرامی
جناب آقای علیرضا
اگر در آینده و در منابع جدیدتر نیز مطلبی درباره ی غیاثوندها مشاهده گردید، به اطلاع رسانده خواهد شد.
بزرگوار این شجره نامه در مورد لر کوچک اشکال زیاد داره
سلام
خواهشمند است ایرادات مذکور را بیان نمایید تا مورد بررسی قرار گیرد.
موفق باشید
با سلام خدمت تمامی دوستا ن من از طایفه مافی ساکن مرودشت فارس هستم که در زمانهای قبل طبق گفته بزرگترها و ریش سفیدها طایفه ما به ایلات خمسه تبعید شده اند با دستور قوام الملک شیرازی طایفه ای به نام عمله تشکیل شده که مافی ها هم جزای از آن می باشند در تاریخ ایلات خمسه طایفه عمله متمم ایل خمسه می باشد که از طوایف مختلفی تشکیل شده یکی از این طایفه ها مافی می باشد که اتفاقا از سرکردگان این طایفه هم بوده اند من دنبال پیشینه خود و طایفه ام می باشم خواهشمندمی کنم اگر کسی می تواند در این موردکمک کند یا منبع یا نویسنده و پژوهش گری را به اینجانب معرفی کند با این شماره تلفن تماس بگیرد 09178707381شکوهی
این متن کوپی برداری شده از کتاب تاریخ و فرهنگ مردم فراشبند نوشته سید رزاق امیری است:
{طوایف فراشبند•••
جمعیت فراشبند را باید ترکیبی از طوایف مختلف لُر٬تُرک٬تاجیک دانستکه در سال های متمادی و بنابر دلایل گوناگون به این محل مهاجرت کرده اند.نگارنده در اینجا کوشیده است٬که ابتدا به شرح مختصری از خصوصیات کلی طوایف و سپس به معرفی بعضی از طوایف مهم و شاخص فراشبند بپردازد و…
(صحفه بعد)
•••طوایف لر در فراشبند•••
لرها قومی اریایی٬پارسی زبان و ایرانی تبار اند که از لحاظ جسمی و فرهنگی کمابیش با اقوامی چون عیلامیان٬کاسی ها٬اعراب٬وترکان امیخته اند.با این حال توانسته اند اصالت خویش را بیش از دیگر گروه های ایرانی حفظ کنند(۱).منطقه فراشبند نیز از وجود این قوم بی بهره نبوده است و از قرن نهم هجری قمری تاکنون همواره طوایف مختلفی از انها در این محل بسر برده اند
طایفه لر نوبنجانی و قلعه سفیدی
بنابر سنگ قبر های موجود در دشت رهنی فراشبند٬در سنه ۸۶۰ه.ق. طایفه ای از لرهای شولی در منطقه فراشبند میزیسته که گویند از کهگیلویه متواری شده و همراه ۴هزار خانوار شول (که ظاهرا از دست طایفه ای به نام جاکی فراری بودند) درقرن ۶ به فارس امدند و………(و ادامه در باره این طایفه ..)
طوایف نوشادی
پس از انحلال روستایشان که در حد فاصل فراشبند و اسماعیل بند کنونی قرار داشت در فراشبند ساکن شدند.
افراد طایفه مزبور نام روستای گذشته ی خود را نوشاد اقا میدانند٬ولی بعضی اشعار محلی وجود دارد که ان را نوشاد فیل معرفی میکند:{ما بَگ و بگ زاده ایم با بگان همسایه ایم///بنچه نوشاد فیلیم ما نه رعیت زاده ایم}
چنانچه که در بیت فوق میبینیم پس از کلمه نوشاد پسوند فیل امده است که بنظر میرسد در اصل «فیلی» باشد
//////////////////
بعد نویسنده مزبور نتیجه میگیرد این طایفه از ایلات فیلی بوده که همراه کریم خان به فارس امده اند
و بعد از ان به معرفی طایفه لک در فراشبند و طایفه کاویانی(بختیاری تبار) و عالیشوندی(از طایفه گندلی بختیاری به گفته خود افراد طایفه) و طایفه چهاربنیچه و سارویی و بویراحمد میپردازد
بعد نتیجه میگیرد که:::
نتیجه
چنانچه که ملاحظه شد٬علاوه بر لر زبان بودن اهالی فراشبند٬طوایف مختلفی از قوم لر در این شهر و اطراف ان زندگی می کنند که تعدادشان انها از حدود ۱۲ طایفه تجاوز میکند٬ و…….
_______________________________
من خودم یک رگم بهمئی و رگ دیگرم فراشبندی است و لازم است بگم مردم شهرستان فراشبند با وجود اینکه تعداد زیادی از انها لر تبار اند ولیکن لر بودن خودشون رو از یاد بردن و اگر بهشون بگین شما لر بودسن میگن نه و هماکنون انها خودشون رو فارس میدونن
زبان فراشبندی ها هم برخلاف گفته نویسنده کتاب مذکور بیشتر شبیه لهجه های کازرونی و برازجانی است تا لری و ظاهرا لرها جذب بومیان شدند امـــــــــــا تاثیر فوق العاده زیادی بر گویش فراشبندی داشته اند مثلا برای نمونه جمله ای فراشبندی:{بَچیَل تو کیچیل سنگ میزَنن تو شیشیَل}…در اینجا یکی از ان تاثیر های زبان لری بر فراشبندی نشانه جمع «یل» است که وارد گویش فراشبندی شده و هزاران هزار لغت و فعل لری…بهرحال فراشبندی ها لر بودن خود را از یاد برده اند و اصلا لرها را جدا از خود میدانند که نه از روی غرضورزی بلکه از روی گذر زمان است
سلام
با سپاس از توجه شما.
ما از اقوام سلیمانی هستیم. استان لرستان. شهرستان ازنا روستای فرزیان. می خواستم ببینم از قوم بختیاری 4لنگ هستیم
سلام
با عرض پوزش، بهمئی دات کام در خصوص موضوع مورد اشاره اطلاعاتی در دست ندارد.
موفق باشید
سلام
تا اونجا که من میدونم در خمین ترک زیاد هست ؟ حداقل نصف شازند هم ترک هستند ؟ شما اینهارو جزو مناطق لرنشین حساب کردی داداش ؟
سلام
ظاهراً شما به درستی متوجه منظور بهمئی دات کام نگشته اید. منظور حضور شاخه هایی از قوم لر در آن مناطق می باشد، نَه اینکه تمام شازند و خمین لر هستند!
ما اصالتا لر هستیم از ترکیب رک رک و بختیاری و شازند بوده ایم
باسلام واقعن عالی بی دست دردنکنه
سلام
با سپاس از ابراز محبت و لطف شما.
با سلام اطلاعات و مطالب راجع به لر های تبعید شده بدر وبسایت شما ناقص است، شنیده ام در شهرستان ابهر استان زنجان چند روستا به زبان لری بختیاری صحبت میکنند (روستای خلیفه سوار )لطفا مخاطبین را راجع به این موضوع مطلع سازید. با تشکر
سلام
با تشکر از توجه شما نسبت به مطالب مطرح شده و همچنین اطلاع رسانی در باب موضوع مورد اشاره.
ایول برار
هربژی لور
درود به غیرت و مروت شما.
خسته نباشيد روستاي لايزنگان از توابع شهرستان داراب در استان فارس هم به زبان لري صحبت ميكنند و ميگن از شول كرمان امده اند و در اين روستا سكني گزيده اند
سلام
با سپاس از ابراز محبت شما و همچنین توجه به مطالب مطرح شده.
با سلام وخسته نباشید از این همه زحمت از لر های هداوند ساکن تهران هستم خواستم چند نکته در مورد کوچاندن ایل بزرگ هداواند طبق سندهای موجود را اشاره کنم اول انکه ایل هداوند به خوار ورامین تبعید نشده بلکه طبق اثاربه جا مانده ابتدا در جاجرود وبعد بعضی از طوایف طی امتداد مسیر رودخانه به جلگه ورامین وارد میشوند و دوم انکه سندی در دست نیست که ایل هداوند از کدام منطقه لرستان کوچ داده شده ولی این مشخص است که دراوایل دوره قاجار بعد از شکست خان شهیر زند بوده وبه سه طایفه بزرگ هداوند سیری وهداوند خانی وهداوند میرزایی تقسیم میشوند که طایفه اول در پاکدشت ودو طایفه دیگر عمدتا در شهرستان ورامین ساکنندوسوم اینکه هداوند ها در قدیم به صورت عشایری زندگی وشغل انها بیشتر دامپروری بوده و ییلاغ انها در منطقه لار در ارتفاعات البرز مرکزی بوده و هست وانچه از پیشینیان که به صورت سینه وسینه نقل شده بزرگان ایل هداوند از سرداران کریم خان زند بوده اند وچهارم انکه هداوندها مردمانی خون گرم وبه اصل و نسب خود افتخار می کنند ورسم ورسومات گذشته کم وبیش در انها موجود می باشد در مورد تقسیمات طایفه ای باید بگویم که این سه تیره اصلی به شاخه فرعی زیادی تقسم میشوند از جمله مانند هداوند سیری که به تیره های سلمان وند حسین وند علی وند گراوند موموند قاسم وند عسگر وند چغل وند و خیلی طوایف دیگر…. با تشکر
سلام
با تشکر از ابراز محبت جنابعالی و همچنین توجه نسبت به مطالب مطرح شده.
با سلام لطفا اگر میشود اطلاعات دقیقی در خصوص طایفه غیاثوند و قیاسوند یا غیاثی که از لرستان مهاجرت و به ایلام امده اند درا ختیار بگذارید.
سلام
با عرض پوزش، هم اکنون بهمئی دات کام اطلاعات بیشتری در این باره در دست ندارد.
با سلام و خسته نباشيد و تشکر از مطالب مفیدتان آیا ازطایفه فیوج هم اطلاعاتی دارید؟ اکثرا از اهالی بروجرد و مللایر و درود هستند.
تشکر.
سلام
با عرض پوزش، بهمئی دات کام در خصوص طایفه فیوج، اطلاعاتی در دست ندارد.
چرا اسم طافه غاثوند رو از تو نمودار بالا حذف کردد؟ما پیش طایفه حسنوند و یوسفوند و کولیوند هستیم
سلام
عنایت داشته باشید تقسیمات نمودار مورد اشاره در حوزه ی « لر کوچک » بر اساس کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان الهی بهاروند تنظیم گردیده است. دکتر بهاروند در آن مجال، غیاثوندها را شعبه ای از ایل سلسله ( کولیوند، حسنوند و یوسف وند ) ذکر نموده اند که به منطقه قزوین نقل مکان کرده اند. به هر سوی، نمودار مذکور یک شاخه بندی کلی و مقدمه وار می باشد تا بلکه با استفاده از منابع دیگر، در آینده بطور کامل تر بازبینی و تنظیم گردد.
این تقسیم بندی مشکلات زیادی دارد که درون کتاب قوم لر هم هست مثلا هیچ اسمی از طوایف لک کرمانشاه برده نشده در صورتی که جمعیت خیلی زیادی دارند. اگر ممکن است نام این طوایف رو هم خودتان اضافه کنید.
سلام
بعید نیست که نمودار فوق کاستیهایی را دارا باشد. بنابراین، تلاش خواهد شد در آینده بررسی دقیق تری صورت گیرد. تا خداوند چه خواهد.
سپاس از زحمات شما.در بخش اصفهان اضافه كنيد : در شهر اصفهان بختياريهايى هستند كه فاميل اصلى آنها شيرانى هست و از منطقه اى به نام شيرانى در استان خوزستان كنونى بودند كه در سه محله بيدآباد ، جوزدان و لنبان سكونت دارند.در زمان صدور شناسنامه تعدادى از شيرانيهاى بيدآباد فاميلهاى سينائى ، گوانجى ، هژبرى ، كمالى زاده ، ندرت ، هيبران ، مطلق ، بيگلرى و شيران گرفتن و هميشه در كنار هم با مهر و صفا در محله پاچنار ( مابين خيابان جامى ،فروغى و مسجد سيد ) زندگى كرده اند .شيرانيها به دليل شجاعت و مهارت و جنگجويي در سپاه نادر شاه افشار به تعداد زياد قرار داشتن كه در حملات به هندوستان در سپاه نادر بودند و شكست سنگينى به آنها تحميل كردند.هنگام برگشت عده اى در هند و پاكستان سكونت ميكنند كه هم اكنون هم شيرانى در اين دو كشور هست .عده اى به زابل و خراسان و عده اى كه نياكان ما بودند در اصفهان سكونت ميكنند.ناگفته نماند كه در جريان مشروطه كه سردار اسعد بختيارى از بختيارى همراه با سپاه خود شركت داشت پيش از ورود به تهران از بختياريهاى شيرانى كمك و همراهى گرفت .منبع اين گفته ها به زودى در كتابى با نويسندگى شاعر هوشنگ سينائى ( تخلص سينا ) كه هم بصورت نثر و هم شعر ميباشد به چاپ خواهد رسيد.البته به تازگى توسط يكى دو شيرانى دلسوز اين تاريخچه به نثر به چاپ رسيده.شيرانيها پس از نادر شاه هميشه در اصفهان به دليل جنگجو بودن و شجاعت سمتهايى در مناطق مختلف داشته اند كه نمونه آن سرتيپ خان كه سردار اسعد بختيارى را همراهى كرد ، داراب خان كلانتر بخش زينبيه و …
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای سینایی
ضمن تشکر از اطلاعات ارائه شده لطفاً در صورت وجود منبع مکتوب در این زمینه،آن را معرفی نمایید.
دووود بر شما.ميتونم از شما شماره تلفنى داشته باشم تا مفصل توضيح بدم و يا ايميل خصوصى تا من به شما شماره تلفن بدم تا آمار و مدارك كافى را بگيرين ؟
سلام
آگاهی های خویش را می توانید به آدرس ایمیل وبسایت ارسال نمایید.
موفق باشید
درود بر ایل بهمیی بخصوص طایفه بزرگ نریمیسا
درود بر شما، هموطنان ایرانی، هم تباران لر و گوول عزیز بهمئی
یه چیز بگم.مادر بزرگ من 90ساله انساءالله 120ساله بشه.من از او چبز های زیادی در رابطه با دزفول پرسیدم.یکی از پرسش های من مهاجرت لرها له این شهر بود.لطفا این را هم بگین که لر ها و بختیاری ها حدودا40سال است که به این شهر مهاجرت کردند.ما نه لر هیتیم نه بختیاری نه عرب.ما دزفولی هستیم.ما با شوشتری ها نژاد خانوادگی داریم.ما باهم در ارتباطیم.دو قوم دزفولی و شوشتری زنده باد.
سلام
زنده باد تمام اقوام ایرانی.
سلام . اسمی از شهرستان کهنوج و طایفه ی لورگ به میان نیاوردید ،همین طور که از اسمش معلومه لر هستند و همچنین در کتب متعدد نوشته شده که این طایفه از یکی از روستاهای بختیاری به استان کرمان عزیمت کردند و بعد از شهر رابر به روستای واقع در جیرفت (جزفطن) و بعد از آن به سمت شهرستان کهنوج حرکت کرده ان و در حال حاضر یکی از بزرگ ترین طوایف این شهر و حتی استان کرمان را تشکیل میدهد.
سلام
مخاطب گرامی
مطالب پست بالا، اکثراً بر اساس کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان الهی تهیه گردیده است. در همین راستا به اطلاع می رساند که ممکن است ایشان بطور کامل به لرهای استان کرمان اشاره نکرده باشند. به هر حال، بهمئی دات کام همواره بنا داشته است تا در صورت کسب اطلاعات مستند، پست ها و مطالب خویش را کامل تر نماید.
موفق باشید
سلام از کدام روستا؟
بسیار عالی بود درود بر شرف مردمان لر
درود بر شما
سلام خوبید میگم من از داودی های ملایر هستم روستامون بین ملایر و بروجرد است کسی می دونه داودی های منطقه ملایر از کدوم طایفه لر هستند بهم بگه ممنون میشم
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای داودی
ضمن سپاس از ابراز محبت شما، متأسفانه در این باره اطلاعاتی موجود نمیباشد. در همین زمینه همانگونه که قبلاً در پاسخ به مخاطبین گرامی از جمله کامنت مخاطب پیشین در گفتار «شناخت لرهای همدان» نیز اشاره شد پرداختن به آن بخش از لرهای استان همدان که در زمانهای گذشته یکجانشینی را اختیار کردهاند با دشواری همراه است؛ زیرا تاکنون گروهبندی و ساختار لرهای شهری و روستایی در آن دیار بصورت مستقل و تخصصی مورد بررسی پژوهشگران قرار نگرفته و تحقیق در این خصوص در ابتدای راه قرار دارد. در واقع علیرغم آنکه شخصیت عشایری برجستهای چون کریم خان زند از منطقه پری و کمازان در ملایر برخاسته است امّا به دلیل رقابت و برخورد آقا محمدخان قاجار با سلسله زندیه و متفرق نمودن زندها (که یکی از گروههای منسجم لر با سازمان سیاسی اجتماعی ایلیاتی در منطقه ملایر بودهاند) در اقصی نقاط کشور از یک سو، و خارج شدن برخی لرهای استان از ساختار عشایری و تمایل به کسب شهرنشینی از دیگر سو موجب این امر گشته است؛ چراکه ساختارهای سنتی ایلات و طوایف بستر مناسبی برای شناخت عشایر فراهم میکند.
پدران مادری من از طایفه ی خدری در بوشهر بوده اند این طایفه عموما ساکن روستاهای باغک در شهرستان تنگستان مابین بوشهر و اهرم است ساکن بوده اند که بعدها به شهرهای اطراف کوچیده اند بسیاریشان فامیلی های خود که همگی “خدری” بوده است را تغییر داده اند متاسفانه بسیاری از انها از ریشه و اصلیت خود ناگاهند پدرجد مادری من از این طایفه بوده است پدرش از خوانین باغک بود که طی درگیری به بوشهر مهاجرت میکنند فرزندان او فامیلی خودرا تغییر داده اند!
لربا غیرت عجین شده ب غیرت خودت بناز
درود بر غیرت شما
باسلام این مردم سخت وکوش لرها باهوش ترین وسخت کوش ترین در هرزمینه ای هستند خیلی از پزشک ها مهندسین ومعلمین کشور لرهستند پدر من لرنیست ولی مادم لر هست اکثر فامیلای مامانم باسواد و بامعرفت هستن
چرا لرها رو قومی پارسی میدونید.ما لرها هیچ نسبتی با فارسها نداریم.لرها اصالتن یکی از شش قبیله بزرگ قوم ماد بودن که تاریخ بزرگی داشتن
سلام
همانگونه که پیشتر نیزاشاره گردید؛ در نظریاتی که تاکنون توسط محققان، پژوهشگران و مورخین ارائه گردیده، ریشه ی لُرها به ۲ گروه عمده قومی ربط داده شده است:
۱- آریایی ها (پارس ها و مادها)
۲- ساکنان قدیمی تر ایران همچون عیلامی ها و کاسی ها
در این میان بهمئی دات کام به نظر اوّل اعتقاد دارد. هرچند که بعید نیست تأثیراتی را از عیلامیان و کاسیها نیز پذیرفته باشند. ضمناً در بطن این نظریه هم نمی توان با قطعیت سخن گفت و با یقین لرها را دارای ریشه های پارسی و مادی دانست. به هر سوی موارد گفته شده صرفاً نظریه می باشند. بنایراین بکابردن صفات مطلق از سوی شما مورد پذیرش نمی باشد.
سلام .درود بر مردوم غیور لر خوصصا بختیاری ها..خواستم بدونم طایفه بهوند از کدوم ایل میباشند. باتشکر
سلام
بهمئی دات کام هم اکنون اطلاع موثقی (بر اساس منابع مکتوب معتبر) در خصوص جایگیری طایفه بهوند در تقسیمات سنتی ایلیاتی در دست ندارد. امّا می توان گفت بهوندها دارای پیوستگی و نزدیکی با بختیاری و بویژه جانکی گرمسیر می باشند.
پاینده باشید
خب همیشه فک میکردم ما جمی ها |استان بوشهر| برا خودمون ی فرهنگ جدا داریم نگو ما لر بختیاری هستیم
اما لباس و لهجمون ی مقدار بندری هم شده اما خیلی چیزا انگار مث بختیاری هاس
باعث افتخاره بختیاری باشم 🙂
طايفه سلورزي ذكر نشده
سلام
عنایت داشته باشید که تقسیمات نمودار مورد اشاره در حوزه ی « لر کوچک » بر اساس کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان الهی بهاروند تنظیم گردیده و در حقیقت یک شاخه بندی کلی و مقدمه وار می باشد تا بلکه با استفاده از منابع دیگر، در آینده بطور کامل تر بازبینی و تنظیم گردد.
موفق باشید
با سلام طايفه ي حياتي سیّد هستند،كه به ٨ شاخه تقسيم ميشه كه از سورية به ايران مهاجرت كرده و ابتدا در شهر هنديجان سكنا گزيده و سپس يك شاخه از ان كه به حيات غيب معروف ميباشد به استان لرستان مهاجرت كرده،و خادم امام زاده حيات غيب شده اند، و بِنَا به اقتضاي شرايط محيطي به گويش لري سخن گفته اند اين ٨ شاخه شامل
١-آلِ جوهر حيات
٢-حيات داوودي
٣-بيت جهلول حياتي
٤-حملوله آلِ علي حيات
٥-آلِ رحمان
٦-حيات غيب
٧-آلِ ابراهيم
٨-حيات مقدم
تقسيم ميشود
البته عرايض بنده بِنَا به استناد از كتاب شجرة عشيرة السادات آلِ ابي حيات به تأليف استاد الشيخ حاج عبدالكريم الحياتي ميباشد و حياتي ها از سادات حسني ميباشند،و از زلاله ي امام حسن مثني فرزند امام حسن مجتبي (ع) هستند،
هر كس از طايفه حياتي ها سوالي داشته باشه من در خدمت هستم
من خودم حيات داوودي ام از توابع شهرستان هنديجان
Hayati2659@gmail.com
سلام
ضمن تشکر از توجه جنابعالی نسبت به مطالب و نظرات مطرح شده و در تکمیل نمودن نظر شما، بهمئی دات کام مطالعاتی در این باب نداشته است امّا در هر صورت می بایست گفت که برای شناخت هویت و اصالت خویشتن نمی توان تنها به مسائل نژادی نگریست زیرا هرچند مبحث نژاد یکی از اجزای اصلی هویت هر جامعه ای می باشد امّا همه ی هویت آن محسوب نمی شود؛ بلکه نژاد بهمراه سرزمین، زبان، دین و آئین، آداب و رسوم، تاریخ و ساختار سیاسی مشترک است که هویت یک جامعه را شکل می دهد. به بیان ساده تر حتّی اگر طبق نظر شما بپذیریم حیاتی ها از سادات بوده اند ولی با گذشت زمان در جوار قوم لر قرار گرفته و جذب و هضم در هویت آن گشته اند و یقیناً بعنوان جزوی از قوم لر بوده و لر می باشند.
با سلام و خسته نباشید لازم به ذکر است که خیلی از تبعید شدگان لر در مازندران هستن در صورتی که خیلی هاشون از اصل نسبشون اطلاعاتی ندارن و بعضی ها هم تقریبا فامیلیشون و حفظ کردند مثل زینی وند و ملکشاه و اکثر فامیلی هایی که وند دارند
سلام
با سپاس از توجه شما نسبت به مطالب مطرح شده.
سلام خسته نباشید ..دوست عزیز ممنون از زحماتی ک کشیدید ..من اهل لردگانم ازایل جلیل جانکی سردسیر .ازقدیم تاحالامارو بختیاری و هفت لنگ گفته اند اما هیچ از طایفه شبانکاره خبرنداشتیم و این طایفه شبانکاره اصلیتشون کجای هست.ممنون از لطفتون
سلام
ضمن تشکر از ابراز محبت شما. بله! در منابع تاریخی از 2 طایفه جلیل نام برده شده است:
1- طایفه جلیل از جانکی سردسیر ایل بختیاری
2- طایفه جلیل از شاخه ایل بویراحمد علیا
درباره شبکانکاره های باستانی نیز گفته شده است که از سپهبدان مملکت پارس بوده اند و ستوران پادشاه را نگهداری می کرده اند و بدین سبب آنان را ستورداران نیز می نامیده اند. امرای شبانکاره خود را از نژاد اردشیر بابکان می دانستند. اینان در خاک کهگیلویه ی آنزمان ییلاق و قشلاق داشته اند. امّا درخصوص بازماندگان طایفه شبانکاره ی باستانی تاکنون بطور مستند و دقیق مطلبی مشاهده نگردیده است. در حقیقت تنها بر اساس برخی داده ها بعضی از طوایف، خود را از بازماندگان همان شبانکاره قدیم می دانند.
موفق باشید
سلام
ممنون از مطالبی ک گذاشتید
من از طایفه یوسف بیگ جیرفت هستم اگه میشه اطلاعاتی درمورد شون بهم بدید منون میشم
سلام
با سپاس از ابراز لطف شما. باعرض پوزش، هم اکنون اطلاعات بیشتری در این باره نزد بهمئی دات کام موجود نمی باشد.
سلام. ممکن است بتوانیم تبادل اطلاعات داشته باشیم. چه میزان از شجره و تاریخچه لرهای جیرفت میدانید
سلام
دانسته ها در این خصوص به منابع مورد استناد بر می گردند که تاکنون بخشهایی از آن در همین مجال ارائه گشته است. بهمئی دات کام در نظر خواهد داشت با بررسی های بیشتر، در آینده بتواند در قالب پُست مستقل و جداگانه ای به بررسی لرهای استان کرمان و از جمله شهرستان جیرفت بپردازد. به هر حال عنایت داشته باشید با وجود آنکه در بیش از 4 سال از راه اندازی وبسایت می گذرد امّا از نظر دستیابی به اهداف مدنظر هنوز در ابتدای راه قرار داشته و موضوعات زیادی باقیمانده که می توان بدانها پرداخت. به امید خدا تلاش خواهد شد تا بمرور زمان و در فرصت مناسب به مطالب و عناوین جدید پرداخته شود. تا خداوند چه خواهد.
با عرض سلام…
این سیاهپوشان دزفول طایفه ای هستند از بختیاری ها… ممنون میشم اگه اطلاعاتی از اونها برام بفرستید….
سلام
با عرض پوزش، بهمئی دات کام هم اکنون در این باره اطلاع موثقی (بر اساس منابع مکتوب معتبر) در دست ندارد.
موفق باشید
دوست عزیز ، شول ها به هیچ عنوان طایفه ای از لرها نمی باشند ، بلکه قومی جدا با زبانی ویژه و فرهنگ خاص خود هستند ، هرچند همانندی های بسیاری میان این قوم و دو قوم لر و کورد وجود دارد .. به هرحال شول ها به شکل تاریخی خود رااا تاجیک و طایفه ای از پارسیان می دانند
تاریخ و نوشته های تاریخی نیز این حقیقت را اثبات می نمایند
در زیر تعدادی از این شواهد را برای شما می آورم
در ضمن شباکاره ها نیز لر ، به آن معنا که در تصور شماست نیستند بلکه کوردان پارسی یا همان عشایر پارسی هستند
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای رفیعی
1- بهمئی دات کام ریشه نژادی شول ها از تبار لر ندانسته زیراکه هنوز حقیقت امر کاملاً مشخص نگردیده است. امّا از منابع تاریخی چنین بر می آید شول ها در مناطق لرنشین ساکن بوده اند. البته توجه داشته باشید پس از بازگشت لرهای مهاجر از شام، شول ها از کهگیلویه و شولستان بیرون رانده شدند بگونه ای که بعدها انسجام قبلی خود را از دست دادند. برخی عقیده دارند تعدادی از شول ها نیز جذب قوم لر بزرگ گردیده اند.
2- اگرچه ممکن است که شبانکاره ها اصالتاً از تبار لر نبوده اند امّا بنابه گفته دکتر سکندر امان الهی در کتاب قوم لر؛ اینان در سیر تاریخی خویش جزوی از ساختار قوم لر (شاخه لر بزرگ) قرار گرفته اند.
زنده باد
درود
ممنون ازشما ودوستان قوم اصیل لر لک
یک سوال داشتم
شاهوردی خان از چه طایفه ای بودند
سلام
بهمئی دات کام اطلاعاتی در این خصوص در دست ندارد. امّا شما می توانید با جستجو در پایگاههای اینترنتی مطالبی را در همین زمینه مشاهده نمایید.
با سلام خدمت برادر بهمءی .لطفا در مورد والی لرستان حسین خان ساکی و پسرش غلامرضا خان هم چیزی بنویسیدنوشته ساکی جزیی از ایل قلاونده .ک اصلا این درست نیست .خود قلاوندا اینو بهتر میدونن.چندخانواده از ساکی ک از تیره سر چرم و پارسی میباشن ک از پارسی بچه های شخصی ب اسم رهدار میباشند و اینجانب خانواده های سر چرم را نیز میشناسم .من خودم از نوادگان ساکیهای پل هرو میباشم ک هم اکنون در اندیمشکم .ساکی های دزفول در زمان والیگری شان در لرستان ب این منطقه آمده اند ک در آنزمان دزفول تحت حاکمیت شخصی ب اسم مهراب خان ساکی بوده ک ساکیها ب اسم لر فیلی معروف بودند .دز فیلی و لرستان فیلی. ضمنا ساکیها از لر کوچک میباشن .ک بیشتر آنها در زمان آخرین والی ب ایلام کوچ کرده اند.ساکیهای شادگان و هویزه نیز برای مرزبانی و جلوگیری از تهاجم عثمانیها و برای سرکوب عربها در آن منطقه ساکن شدن ک الان بیشترشان فکر میکنن عرب هستن
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای شاکرمی
درخواست شما مدنظر قرار خواهد داشت. در خصوص کتاب قوم لر باید گفت گذشته از کاستی های احتمالی که ممکن است در کلام انسان و از جمله کتاب جناب آقای دکتر سکندر امان الهی بهاروند وجود داشته باشد باید عنایت داشت که در حال حاضر کتاب مذکور یکی از معدود منابع مستند و مکتوب درباره ی کلیات شاخه بندی ایلات و طوایف لُر می باشد و بنابراین بهمئی دات کام بدان استناد کرده است.
موفق باشید
باسلام وخسته نباشید .تاریخ ایران گواه قدمت قوم لر می باشد حال چه بختیاری باشد چه لک یا لر کوچک فرقی ندارد همه بزرگند وعزیز .لطفآقدری درباره طایفه پیرداده بنویسید .با تشکر
چرا نام نشانی از طایفه لره احمدی نیست استان کرمان شهرستان قلع گنج
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای احمدی
مطالب پست بالا، اکثراً بر اساس کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان الهی تهیه گردیده است. در همین راستا به اطلاع می رساند که ممکن است ایشان بطور کامل به لرهای استان کرمان اشاره نکرده باشند. به هر حال، بهمئی دات کام همواره بنا داشته است تا در صورت کسب اطلاعات مستند، پست ها و مطالب خویش را کامل تر نماید.
سربلند باشید
سلام. با ارض خسته نباشید و تشکر محضر شما .
خیلی جالب و خواندنی بود
اما خیلی کلی بود
بنده چون خودم به تازگی کشف کردم که از سلسله ایل زنگنه هستم به شخصه برایم خیلی جالب بود ولی از شما درخواست دارم که اگر دسترسی دارید سلسله ایل زنگنه و مطالبی پیرامون این ایل هم بگذارید یا به ایمیل بنده ارسال بفرمایید لطفا تا مورد استفاده قرار گیرید.
مهدی زنگنه نواده ی طاهر خان زنگنه از خان های ایل زنگنه و سرمایه داران بزرگ این ایل
با تشکر
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای زنگنه
با تشکر از ابراز محبت جنابعالی. با عرض پوزش، هم اکنون بهمئی دات کام منابعی درباره ایل زنگنه در دست ندارد. امّا درخواست شما را مدنظر قرار داده و اگر مطلبی در این زمینه به دست آمد آنرا به اطلاع شما خواهد رساند.
پایدار باشید
با درود من اصالتم اهل خشت استان فارس هست و افتخار میکنم که شهر و زادگاه من قسمتی از لرهای باغیرت میهنم رو تشکیل داده درود بر لر و خدای لر درود بر شهرخشت و جمله بلاد پارس درود بر جمله شیران ایران زنده باد بزرگ میهنم ایران جاوید باد لر مطالب شما پسسسسسسند عالی بود
درود بر غیرت شما
آيا مطما هستيد که بوربورها بختياري هستند چون ما بوربورها به زبان کردي کرمانشاهي صحبت ميکنيم و وقتي از بزرگترها سوال ميکنيم ميگن ما کرد و کرمانشاهي هستيم لطفا جواب بدهيد با تشکر
سلام
عنایت داشته باشید مطالب پست بالا، اکثراً بر اساس کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان الهی تهیه گردیده است. در همین راستا باید گفت که گذشته از کاستی های احتمالی که ممکن است در کلام انسان و از جمله کتاب دکتر امان الهی بهاروند وجود داشته باشد باید توجه داشت که در حال حاضر کتاب مذکور یکی از معدود منابع مستند و مکتوب درباره ی کلیات شاخه بندی ایلات و طوایف لُر می باشد و بنابراین بهمئی دات کام بدان استناد کرده است. به هر حال بهمئی دات کام در صورت دستیابی به منابع موثق و مستند تلاش خواهد نمود مطالب خویش را بروز رسانی نماید.
موفق باشید
بنده شخصا در روستای بوربور بخش کاکاوند معلم بوده ام و اهالی این روستا لر هستن
اماشنیده ام در کردستان نیز تیره ای بنام بوربور زندگی میکنند
مثلا در اطراف شهر زیبای مریوان روستایی وجود دارد بنام دانی کش
اهالی این روستا کرد زبانند اما خود را لر می دانند
در زد و خوردهای محلی قدیم با وجود قلت نفرات همه مریوان از این لرها حساب برده اند. و همه آنها را لر می دانند.
پایکوبی ۳پا و دو پا که مختص تمامی قوم لر هست رو این روستا دارن و کردها خیلی به رقص ۳پا علاقه پیدا کردن
سلام دوست عزیز.
خسته نباشید…
من هم از استان کرمان هستم،
شهرستان قلعه گنج ، جنوبی ترین نقطه استان کرمان، نزدیک دریا هستیم …
ما لر-بختیاری هستیم، اصالتا از الیگودرز-لرستان هستیم.
فقط خواستم بگم؛
ما کوچ نکردیم، ما رو تبعید کردن.
ما رو فراموش نکن ….
سلام
با تشکر از توجه شما نسبت به مطالب مطرح شده.
پیروز باشید
سلام آقای بهمئی..
آیا سیاهپوشان دزفول 240سال پیش بختیاری بودند؟
اگه میتونید اطلاعاتی به من در این باره بدهید.
سلام
با عرض پوزش، بهمئی دات کام هم اکنون در این باره اطلاع موثقی (بر اساس منابع مکتوب معتبر) در دست ندارد.
درود بر شما من ساکن شهرستان گیلانغرب از اصالت لشنی یا بقول خودمان لشینی هستیم در استان کرمانشاه و ایل کلهر شاید بالغ بر پانصد خانوار لشنی وجود دارد خواهشمند است در مورد اصالت لشنی و دلیل پراکندگیشان توضیحاتی بفرمایید با تشکر
سلام
با احترام نسبت به مردمان باشرف و مرزداران غیور ایران عزیز در منطقه گیلانغرب به اطلاع می رساند متأسفانه بهمئی دات کام هم اکنون اطلاعاتی در این باره در دست ندارد امّا درخواست شما را مدنظر قرار داده و در صورت کسب آگاهی آنرا به سمع نظر خواهد رساند.
سربلند باشید
من لربختیاری ساکن فلاورجان اصفهان هستم .شمادرباره لرهای گیلان چیزی نگفتید.
سلام
عنایت داشته باشید مطالب پست بالا، اکثراً بر اساس کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان الهی تهیه گردیده. در همین راستا باید گفت ممکن است کاستی هایی در جامعیت آن وجود داشته باشد. اما به هر سوی در حال حاضر کتاب مذکور یکی از معدود منابع مستند و مکتوب درباره ی کلیات شاخه بندی ایلات و طوایف لُر می باشد و بنابراین بهمئی دات کام بدان استناد کرده است. ضمناً بهمئی دات کام در صورت دستیابی به منابع موثق و مستند درخصوص موضوع مورد اشاره شما، بدان خواهد پرداخت.
سلام عزیزان شما که در مورد قوم لر می نویسد می دانیدمادر رئیس علی دلواری دلاور خطه جنوب اصالتا لربوده زیرا از طایفه ممصالحی است که از زمان قاجار از ایل ممسنی جدا شده و به حدود برازجان رانده شده است کا ر حقیر پژوهش است و یک وقتی قصد داشتم از طریق دوست عزیزم آرمان راکی شاعر بختیاری این مطالب را در روزنامه های بختیاری چاپ بکنم که نشد.یکی دیگر از مطالبی که به آن پی بردم حضور لرهای بختیاری در افغانستان بود چون نمی توانم اصل مقاله را لو بدهم همین بس که بگویم بالای دویست خانوار افغان با فامیلی بختیاری امروزه در حاشیه شهر کازرون در استان فارس و دسته ای از همین ها در حدود برازجان استان بوشهر دسته ای در شیراز و چیزی که از اینها شنیدم دسته ای هم در حدود اراک زندگی می کنند که سه گروه اولی را به صورت حضوری ملاقات نموده ام باتحقیقی که نمودم گویا از عصر نادر شاه افشار از بختیاری به افغانستان کوچ داده شده اند .یک پیشنهاد اکنون باید تلاش ما این باشد که در صورت امکان و با درخواست از مسئولین مربوطه این مردم که بار دیگر به موطن خود ایران باز گشته اند به عنوان ایرانی و نه که افغان و بی گانه به رسمیت شناخته شوند و برای انها شناسنامه ایران صادر شود .در مورد خصوصیت چهره انها باید بگویم بسیار چهره های زیبا و بنیه ای محکم دارند که می توان خصوصیت چهره و ابهت اقوام کوه نشین و با اصالت لر را در انها دید مورد دیگر حضر گسترده تیره های لر در میان ترکان قشقایی است که حقیر سالهاست مشغول مطالعه انم که در این مورد چون وقت زیادی را می طلبد به همین حد بسنده بکنم که تیره هایی چون چگنی-دالوند-طیبی-مال احمدی -الیاسی-عباسی-جاوید-کاویانی-چهارده چریک-صفی خانی-آردکپان-امیری-اولاد-بهاالدینی-بابادی-زند – جامه بزرگی-آقارضایی-موزیری یا مورزیری-عالیشوندی یا عالیوندی -کورکانی-شاه محمدی-ده بزرگی-گلکی-دهدارودهها تیره دیگر که امروزه عموما به زبان ترکی تکلم می کنندرا شامل می شود.مورد دیگر در مورد شهرستان لامرد استان فارس است که به وسیله ملافریدون بویراحمدی(طیبی)و اتبا ئ ایشان تشکیل شده است و فرزندان ایشان تا برافتادن فئودالیته در انجا خان بوده اند.
باسلام خدمت آقای دهقان درموردشهرستان لامرداستان فارس خواستم بگم که (ملا فریدون کرایی:نه ملا فریدون بویراحمدی یا طیبی) -آقای خلیلی ازتون میخوام درباره ایل کرایی هم چندی توضیح دهید که اشتباه نگیرند
سلام
بهمئی دات کام از ابتدای تأسیس در نظر داشته که بمرور زمان در خصوص ایلات و طوایف قوم لر (از جمله کرایی ها) مطالبی تهیه و منتشر کند. تا خداوند چه خواهد.
با سلام و خسته نباشید و عرض ادب ، سایت بسیار زیبا و پر محتوایی دارید و ما قوم لر بهش افتخار میکنیم ممنون از این که ارزش قائل میشید و جواب سوالات رو میدید خواستم اگه زحمتی نیست در خصوص اقوام سلیمانی در لرستان اطلاعاتی در اختیارم بذارید هر چند ناچیز باشد تا جایی که من شنیده ام این قوم مقیم شهر خرم آباد بوده اند ممنون از کمک بفرمائید .
یاعلی مدد
درود بر لرستان و لرستانی ها
سلام
با سپاس از ابراز محبت و لطف جنابعالی، بهمئی دات کام درباره موضوع مورد اشاره اطلاعاتی در دست ندارد. امّا بنابه نقل از دکتر سکندر امان اللهی بهاورند طایفه ای بنام سلیمانی در استان کرمان سکونت دارند که در زمانهای قدیم از نواحی لرنشین بدان سامان کوچ کرده اند. به هر حال درخواست شما مدنظر قرار خواهد داشت و در صورت کسب اسناد معتبر در این خصوص آن را منتشر خواهد نمود.
سلام و با تشكر از مطالب مفید و ارزشمندتون و درود به خواهرا و برادرای باصداقت لر
من از طایفه گراوند هستم و ما از بختیاری های خوزستان هستیم و ساکن تهرانم ولی جای تعجبه که گراوندهای خوزستان و بخشی از لرستان جزو قوم بختیاری هستن ولی گراوند های کرمانشاه به زبون لکی صحبت میکنن و گراوندای کوهدشت و ایلام با لحجه ی لرستانی و لکی حرف میزنند وحتی طایفه گراوند تو شهرستان محمودآباد مازندران و دماوند تهران هم هستن که با لحجه ای بین لرستانی و بختیاری حرف میزنن
میخواستم بدونم اگه اطلاع دارین ریشه ی این طایفه دقیقا چیه؟؟
سلام
با سپاس از ابراز محبت شما، با عرض پوزش هم اکنون اطلاعاتی در خصوص موضوع مورد اشاره در دست نمی باشد امّا ناگفته نماند که در کتاب « تاریخ بختیاری » اثر سردار اسعد از شعبه ی گراوند در زیرمجموعه تیره پولادوند از طایفه بزرگ مَمیوند چهارلنگ نام برده شده است.
موفق باشید
سلام خدمت شما . اگر امکان داره راجب لرهایی که در قسمت میان جنگل فسا و سروستان هستند و نام خانوادگی آنها کریمی است اطلاعاتی بدهید. با تشکر
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای کریمی
با عرض پوزش هم اکنون اطلاعاتی در باب موضوع مورد اشاره در دست نمی باشد امّا درخواست شما مدنظر قرار خواهد داشت و در صورت کسب اسناد معتبر به اطلاع خواهد رسید.
من اطایفه کردبوکان هستم معروف به طایفه علاالدین ساکن گناویا حیات داوداگر دربار ه آن آشناای دارید یاد ماباشید
آدرس گناوه پا ساج بهروزی جعفری
سلام
با عرض پوزش هم اکنون اطلاعاتی درباره موضوع مورد اشاره در دست نمی باشد امّا درخواست شما مدنظر قرار خواهد داشت و در صورت کسب اسناد معتبر به اطلاع خواهد رسید.
موفق باشید
با سلام،من از طایفه قائدرحمتی بخش پل هرو هستم،وبیشتر اینکه قائدرحمتها در شهر دورود زندگی میکنن،واز لر بودن به خودم میبالم!
سلام برادر خسته نباشید
بنده از طایفه لشنی هستم گویا زیرمجموعه ایل زند
خواستم ببینم شما اطلاعات دقیقترین درمورد این طایفه دارید?
لطفا بنده رو جهت اینکه بیشتر هویت خودم رو بشناسم راهنمایی بفرمایید. با تشکر فراوان
سلام برادر هم تبار
با سپاس از ابراز محبت شما، هم اکنون تنها منبع در دسترس درباره طایفه لشنی، کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان اللهی بهاورند می باشد که اشارات گذرایی به لشنی ها در چارچوب لرهای شهر قم داشته است. وی در این کتاب می نویسد: لرهای قم و نواحی آن بازمانده طوایف لری هستند که در زمان آقا محمدخان قاجار از فارس به این دیار تبعید شدند. این طوایف وابسته به زندیه هستند که در زمان کریم خان زند از غرب به فارس رفته بودند و سپس از آنجا به نواحی قم تبعید شدند. علت تبعید این طوایف ناشی از ترس قاجاریه از تجمع آنها در منطقه فارس بود. یکی از نویسندگان زمان قاجار یعنی افضل الملک کرمانی شرح مفصلی از این طوایف نگاشته است که خلاصه ای از آن را نقل می کنیم:
طایفه لشنی _ دیگر طایفه که جزو زند است طایفه لشنی است، ساکن شهر هستند… حشم و شتر و ییلاق و قشلاق ندارد.
همانگونه که پیداست دکتر امان اللهی مختصری از نوشته های کرمانی در خصوص لشنی های قم را ذکر کرده و شما می بایست برای کسب اطلاعات بیشتر به دنبال اصل کتاب افضل الملک کرمانی باشید.
موفق باشید
خلیلی بزرگوار تشکر بنده را پذیرا باشید خسته نباشی
درود بر مهر و محبت شما
باسلام میخواستم بدونم اهالی کوهمره لر می باشند
سلام
دکتر سکندر امان اللهی بهاروند در کتاب قوم لر اهالی « کوهمره نودان » را زیرمجموعه قوم لر بیان نموده است. گویی که مشاهدات ابتدایی نیز از پیوستگی بالای لهجه ساکنین آن دیار و ایلات کهگیلویه و همچنین لرهای ممسنی حکایت می کند.
بله…!
شباهت لهجه ای دارند ولی نمیگن لریم!!!
لطفا بدون اطلاعات حرف نزنید!!
این نویسنده کتاب تاریخ لر حتی فک کنم بگه کل امریکا هم لرن راحت شین
سلام
1- اگر به کلام دکتر بهاروند اشاره شده است از باب تقویت نمودن جنبه ی علمی مبحث و در واقع « مستند نمودن » آن می باشد؛ زیرا ایشان از افراد صاحب نظر و شخصیتهای مطرح دانشگاهی کشور در زمینه تاریخ قوم لر می باشند.
2-اتفاقاً اینکه بعضی از اهالی آن منطقه خود را لر نمی دانند نیز در همان مشاهدات ابتدایی نیز بدست آمده بود امّا همانگونه که اشاره گردید مهّم مستند نمودن مطالب و گفته ها بوسیله منابع معتبر تاریخی است.
3-کماکان جای پژوهش و تحقیق در این زمینه برای شفافیت بیشتر موضوع باز می باشد. گویی اگر به کامنت بهمئی دات کام دقت داشته باشید قطعیت و اطمینانی در آن درباره لر بودن اهالی کوهمره وجود ندارد.
سلام بسیارجالب بود استفاده کردیم ،لطفا تحقیق شود که آیا سردار سلیمانی هم از لرهای استان کرمان است ؟
متشکرم علی از خرم آباد.
سلام
با سپاس از ابراز لطف شما.
سربلند باشید
سلام من از لرهای بختیاری هستم فامیلی من کاییدانی است. جد من تبعید شده. اسم جد من کاید علی است و از کله گنده های بختیاری بوده. ما در اراک زندگی می کنیم و جد من از روستایی خان آباد میگن بوده. اگه شما اطلاعاتی دارین از کاییدانی ها که در خان آباد بودند به من خبر بدین. روستای خان آباد در چندین استان هست و من نمی دانم ما از کجا تبعید شده آیم. حتی اقوامی هم در اراک نداریم. می خواهم نشانی از جدم بیابم. خیلی خیلی ممنون
سلام
ضمن پوزش، هم اکنون اطلاعاتی در این خصوص در دست نمی باشد. امّا درخواست شما مدنظر قرارخواهد داشت تا در صورت کسب هرگونه آگاهی به اطلاع رسانده گردد.
موفق باشید
باسلام.لطفا بابنده تماس بگیرید.دکترفریبرزفروتن .اهواز09161112978
سلام به همه عزیزانی که این مطالب جمع اوری کردن من یزدان سردیوند چگینی از لرهای تبعیدیه قزوین هستم خیلی دوست دارم به محل سکونت اجدادم سر بزنم عموی خدابیامرز پدرم میگفت ما از سه راهی دوره اومدیم واسم بزرگ طایفمون مراد بوده اگه دوستان کسی از اون محلی که بزرگ ما بوده اطلاعی داره کمک کنه که ماهم بدونیم خیلی دوست دارم به زادگاهم یه سر بزنم سقه همتو موفق بوئیت
سلام
با تشکر از ابراز محبت شما، به اطلاع می رساند دکتر بهاروند در کتاب قوم لر محل سکونت « طایفه احمدوک » از ایل چگینی را در منطقه « دوره و سرآب نای کش » معرفی کرده است. بنابراین می توانید پیگیری نمایید که سه راهی دوره که شما بدان اشاره نموده اید همان منطقه دوره ای است که دکتر بهاروند نیز از آن نام برده یا خیر. در صورت مثبت بودن جواب می توان با پرس و جو از آگاهان آن منطقه از خاستگاه خویش کسب اطلاعات نمایید.
موفق باشید
اسمى ازطايفه ظهرابى كه لر هستند،نبرديد
سلام
آیا منظور شما ظهرابی از ایل باصری می باشد؟
اون دوستی که گفت لک لر نیست
مادر من از ایل دلفان طایفه نورعالیه خودش و همه طایفش لک رو لر میدونن
برای استقلال یک قوم فقط زبان معیار نیست بلکه نژاد و آداب و رسوم و منطقه جغرافیایی حرف اول رو میزنه
اون لکی که میگه لک لر نیست مطمعنا حرف پدربزرگ خودش رو نقض میکنه یعنی حرف گذشتگان خودش رو قبول نداره یعنی دور شدن از اصالت یعنی ده سال دیگه فرزندتان میگه لک وجود نداره و ما کوردیم یعنی این پا و آن پا کردن تبار خودت
درود
درضمن درشهرستان خمین استان مرکزی فقط زلقی بختیاری سکونت ندارند.طوایف دیگربختیاری از جمله ایل میوندبختیاری،ایل آسترکی بختیاری،ایل موگویی بختیاری باجمعیت زیادی سکونت دارند.لطفا این مواردراهم ذکرکنید.
سلام
با تشکر از توجه جنابعالی. به بررسی موضوع مورد اشاره توسط شما، توجه خواهد شد.
سلام شرمنده ببخشید طایفه ایرانشاهی وسیاهتیری دراستان لرستان شهرستان های الیگودرز وازنا از کدام طایفه اند؟باتشکر
سلام
مخاطب گرامی
با پوزش مجدد، در این مورد نیز فعلاً اطلاعی در دست نمی باشد. امّا موضوعات مورد درخواست شما مدنظر قرار خواهد داشت تا اگر در آینده اطلاعاتی به دست آمد در همین مجال به آگاهی رسانده شود.
سلام دوست عزیز طایفه ایرانشاهی از زیر مجموعه طایفه تادخیری ایل میوند و چهارلنگ تبار میباشد
لازم به ذکر است جمعیت قابل توجهی از طایفه بزرگ ودلیر ایرانشاهی در جنوبغرب تهران منطقه چهاردانگه سکونت دارند
عباس صادقی نسب از طایفه مدملیل راکی
تهران
سلام. دوست عزیز طایفه ی شمس الدینی نمیدونی برای کجا میشه ؟
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای حمید
با عرض پوزش، خیر!
سلام من لک هستم از لکهای ملایر نژاد ما به GQ نمیگرده بلکه نژاد لرستانی ها از ماست چون ما نژاد ماد هستیم وهمدان پایتخت ما بوده در ضمن کریم خان هم از طایفه خود من هست پس لرستان وجودشو مدیون ماست
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای حسین
بله! ممکن است اینگونه باشد که شما گفته اید؛ همانگونه که احتمال دارد حقیقت ماجرا غیر از آن باشد. عنایت داشته باشید وقتی از اقوام آریایی همچون ماد و پارس سخن به میان می آید در واقع بحث از تاریخ چند هزار ساله مطرح است و در این خصوص قطعیتی وجود نخواهد داشت زیرا تمام آنچه که درباره ی ارتباط نژاد قوم لر در رابطه با مادها و پارس ها و دیگر گروههای باستانی بیان می گردد در حقیقت نظریاتی هستند که بر مبنای داده ها، اسناد، آثار و کشفیات تاریخی و باستان شناسی، جغرافیایی و همچنین بررسی های زبانشناسی ارائه گردیده اند و تاکنون یقینی حاصل نگردیده است.
موفق باشید
سلام.ببخشیدبرای ثبت طایفه ی درسازمان وشجره نامه ایل بختیاری بایدچه کارکرد.ثبت به صورت کلی.باتشکر
سلام
مخاطب گرامی
یکی از بهترین منابع در این خصوص کتاب تاریخ بختیاری از سردار اسعد می باشد که اطلاعات خوبی درباره ساختار ایل بختیاری در آن برهه زمانی ارائه می دهد.
پیروز باشید
سلام.لازم به ذکراست که ایل فیلی شامل طوایف سگوند طوایف دالوندطوایف چگینی و…می باشد.طوایف لک وایل بالاگریوه زیرنظراین ایل نیست .
خودبالاگریوه یک ایل است مگرمیشودیک ایل زیرنظر ایل دیگرباشدمثل اینکه رشته کوه زاگرس زیرنظررشته کوه البرز باشد
لرها به دودسته ی لربزرگ ولرکوچک تقسیم میشوندکه لربزرگ شامل بختیاری بویری ممسنی بهمیی و…میباشد.ولرکوچک شامل فیلی لک بالاگریوه ثلاثی گاپله و…میباشد.که به جمع لرهای کوچک لرستانی نیزگفته میشود.بین لرهای کوچک ولرهای بزرگ ایل بالاگریوه واسطه ی خوبی شده است.
من خودم لربختیاریم ولرهای بالاگریوه راخواهرزاده های خودمون میدونیم.
اگر توجه کنیدلرهای بالا گریوه دربسیاری موارد به بختیاری ها نزدیک ترند.
سلام
مخاطب گرامی
1- توجه داشته باشید مطالب پست بالا، بویژه بخش لر کوچک عمدتاً بر پایه آثار دکتر سکندر امان الهی بهاروند تهیه گردیده است. در همین راستا باید گفت گذشته از کاستی های احتمالی که ممکن است در کلام انسان و از جمله کتاب دکتر بهاروند وجود داشته باشد، در حال حاضر ایشان یکی از افراد فرهیخته ی دانشگاهی و باسابقه در زمینه مطالعه و اشاعه تاریخ و جغرافیای قوم لر می باشند و بهمئی دات کام به دلیل مستند بودن و نیز دارا بودن بار علمی دانشگاهی بدان استناد کرده است؛ گویی تلاش خواهد شد به مکتوبات دیگر محققین، پژوهشگران و تاریخدانان نیز مراجعه گردد.
2- دکتر بهاروند، ایلات بالاگریوه را بشرح زیر بیان می کنند:
الف- درکوند
ب- پاپی
ج- جودکی
وی همچنین سگوندها را زیرمجموعه باجولوند (باجلان) ذکر می نماید.
لک اصلا و ابدا لر نیست . شما لر ها حتی نمی دونید واژه لر به چه معنایی هست . لااقل کرد مشخصه که از دو جزء کُ و رُد تشکیل شده و معنی هم میده . اما لر چی ؟؟؟؟؟ در اینکه واژگان و زبان لکی کوتاه تر از هر زبان دیگری هستند و گستردگی معنایی واژگان نشان دهنده اینه که لکی زبان مادر هست . اوستا کتابیه که هزاران سال پیش به لکی نوشته شده . ما لک ها بدون ترجمه و خیلی روان به شعر اون کتابو میخونیم . شما میگید که فرهنگ هم مهمه پس شما خودتون بیایید و ثابت کنید که قدیمی ترین فرهنگ رو دارید . شما هایی که همیشه لر لر بیایید و یک بافت شهر نشینی چند هزار ساله و کهن رو برا ما معرفی کنید . شهری که در فارسی و لری کوهدشت خخوانده میشه . در اصل کویشت نام داره . یشت به معنای دعا هست . سازه های هرمی شکل بسیار کهن تر از اهرام مصر و چغازنبیل در کویشت وجود داره . من که ساکن نهاوند هستم می بینم که 33000 نفر جمعیت بخش خزل تماما لک هستن . جدای از اون نیمی از شهر هم لک نشین هستن . بخش کیان نیز تقریبا لک هستن . الز اینا که بگذیرم حدود 60-70 سال پیش نهاوند کاملا لک نشین بوده . طایفه پدری بنده در حدود 400 خانوار بودند . اما امروز فقط سه خانوار هستیم و بقیه رفتن رشت و سیاهکل . شهرستان کنگاور استان کرمانشاه هم 3 روستای لر زبان داره . دلیل نمیشه بگیم که کل کنگاور لر هستن . نهاوند 60 سال از پیش طایفه ی هوره تاوی – کارن – شونان – کیانی و خزل تشکیل میشده . اینم بگم که شما هیچ وقت در تاریخ نامی از لک نمیشنوید . چون ادعایی نداریم . فرهنگ لک با فرهنگ کردستان پیوستگی بیشتری داره تا فرهنگ لر . اون چیزی که زنها به نام سروین یا گلونی سرشون میکنن که فرهنگ نمیشه . دین امروز و گذشته خیلی مهمه . امروز خیلی راحت میشه گفت که خیلی از لک ها پیرو یارسان هستن و یا زرتشتی هستن . خیلی سخته که مناطق لک نشین رو بتونید در شادی نیمه شعبان و یا اندوه رمضان دید . چون اهمیتی نمیدن . مردم روستای مادری بنده رو کاغذ مسلمان هستن. در گذشته لک ها تماما میترایی بودن ولی لرها نه . چون ایل هخامنشی که لر بودن . میترایی نبودن .. در نزدیکی سراب گاماسیاب در نهاوند . سراب کهنه در نهاوند . فشم کنگاور غار هایی بسیاری به شکل محراب وجود دارند . غارهای تکه و… شما لرها گاماسیاب رو چی معنی میکنید ؟ گاو ماهی آب ههههههههههههه ولی ما لک ها میگیم گا ما سی آو یعنی نقش ماه افتاده توی اب . سی یعنی دیدن و نمایان شدن. هیچ وقت نگید که از همه کهن تر هستید . این گفته های شما باعث جدایی میشه . ناصر رزازی موسیقدان و نویسنده ی کرد میگه . = بیش تر مناطق جنوبی کردستان عراق لر نشینن . و کلهر زبانان به نوعی لر هستند اما لر هایی که کرد نیز محسوب میشوند . در ادامه میگه = کلهر لر هست و حتی کرد ها نیز لر هستند . مهم نیست . پس هیچ وقت نیایید و حدود و مرز جدایی برای مردم سرزمینی تعیین کنید که سراسر یک فرهنگ و یک زبان داشته اند . یک دین و یک نژاد بودند
سلام
مخاطب گرامی
1- بهمئی دات کام در ابتدای امر توجه شما را به نکته ی مهّمی جلب می کند مبنی بر اینکه اگرچه فضای مجازی محیطی آزاد بوده و هویت افراد در آن ناشناخته می باشد و معمولاً انواع اظهارنظرها در آن اشاعه می یابد. امّا قبل از هرچیز انسان بودن، سپس اصالت سترگ ایرانی و بعداز آن هویت هایی چون لُر و کُرد قرار دارند و اگر به موضوعاتی همچون تاریخ، فرهنگ و جغرافیای اقوام و ایلات پرداخته می گردد صرفاً از برای شناخت و آگاهی از یکدیگر است و نَه فخرفروشی و خودبرتربینی.
2- درباره رابطه ی لک ها و قوم لر توجه شما را به بیان کریم خان زند معطوف می نماید که خود را از تبار لر می دانسته است.
3- برای کسب اطلاعات درباره معنی واژه لر می توانید به پُستی با همین نام در وبسایت مراجعه نمایید.
4- پیروی از مکتب حیات بخش اهل بیت موجب افتخار است گویی که والاترین مفاهیم و آموزه های انسانی را در خود جای داده و مایه سعادت بشر خواهد بود اگر بدان عمل گردد.
5- برای کسب آگاهی درباره رابطه زبان لری و زبان لکی و نوع ارتباط آنها با زبانهای ایرانی می توانید به پُست زبان لری مراجعه کنید.
6- در پایان باید گفت اگرچه در کامنت خویش شاخه به شاخه پریده و از مسائل گوناگون سخن بمیان آورده و نظراتتان را بیان نموده اید امّا بیاد داشته باشید که « ایمه هم کلیه و پیمونه وژمو دیریم »
سلام .
1-کریمخان زند یه ادم بوده . مثل منو تو . به حرف یه نمیشه برا یه هویت تعیین تکلیف کرد . از کجا معلوم که این گفته ایشون جعل نشده باشه . پس ارزشی نداره .
2-اون پست به نام های دیگه اشاره کرده .که هیچ کدوم درست نیست . به دو دلیل 1- زبانشناسان زبان لری رو نمیشناسند و همینطوری الله بختکی حرف میزنن .2- مورخینی که قرن چهار بودند حرفشون در مقابل کتاب فارسنامه بی ارزشه . پس لر همون لر بوده و هست و خواهد بود .
3-تو پست زبان لری شما مرتکب یه اشتباه شدید . در یک کلام در مورد زبان هم بگم که از خرم اباد به سمت ملایر که میایم . شهر به شهر از غلظت لری کم میشه و لهجه فارسی مانند پیدا میکنه . زبان لکی یه زبان فوق پیچدست که یادگیریش خیلی سخت از هر زبان دیگه ای هست . زبان کلهری در واقع همان لکی هست که با لری امیخته شده و کمی هم لهجه گرفته . اگه کلهر ها لر باشند که هستند . پس لک ها هم لر هستند . و وقتی لک ها باشند پس کمانج ها هم هستن . و زازا ها و…. . میخوام بگم اون نمودار که تو اون پست هست به ارزشه . زبان مردم ایران پله به پله تعقیر کرده . از جایی نیومده . زبان مجارستانی با زازایی پیوستگی زیادی داره . زازایی با ارمنی و کرمانجی شباهت های کتمان نشدنی داری . و کرمانجی با لکی و لکی با لری . لری با فارسی و …. مثل یه زنجیر به هم وصل هستن .
4-ایمه هم کلیه و پیمونه وژمو دیریم . پیمونتونو از دکانی پیدا کردید که انگلیسی ها و فرانسوی ها با چند تا خائن داخلی پیمونه هاشو میسازن
سلام
1- بله! کریم خان زند یک انسان بوده امّا توجه به گفته ی وی از آن جهت است که برجسته ترین شخصیت تاریخی لک محسوب می شود. اگر بر پایه نظر شما، بزرگان لک همچون کریم خان از هویت خویش شناختی نداشته اند جای بسی تأمل است؛ حال آنکه اینگونه نیست و در ساختارهای سنتی اقوام، ایلات و طوایف، بزرگان آن معمولاً از آگاه ترین افراد به هویت خویش بوده و سندیت کلام کریم خان زند را نیز از همین منظر می بایست نگریست. در ضمن هرچند هر کلامی بجز بیان خداوند متعال می تواند دستخوش تحریف و جعل شده باشد ولی ناگفته نماند که بیان خان زند درباره لر بودن وی نیز مستند به کتابهای معروف و معتبری چون فارسنامه و نیز تاریخ گیتی گشا ( که به دستور شخص کریم خان زند نوشته شد ) می باشد.
2- کلام پژوهشگران و تاریخ نویسان تماماً اشتباه بوده و شما درست می فرمایید!!!؟ آیا با این منطق و بدین شکل با کلی گویی و انکار سر تا پای دیگران در مواجهه با مسائل برخورد می نمایید!!!؟ زبان شناسان نیز زبان لری را نشناخته و الله بختکی نظر داده اند!!!؟ عجب!!! پس دیگر جای بحثی در این مورد وجود نخواهد داشت و جنابعالی می توانید به تکذیب و انکار دیگران بپردازید.
3- بهمئی دات کام نظری در خصوص نسبت کلهرها، کرمانج ها و زازاها با قوم لر ابراز نکرده است. بنابراین بدان پرداخته نخواهد شد. اگرچه برخی زبانشناسان گویشهای گورانی ( در غرب کرمانشاه، منطقه اورامان، حوالی قصر شیرین و گویش باجلانی در شرق موصل عراق ) و زازا ( در منطقه فرات علیا و بخصوص در دِرسیم در شرق کشور ترکیه ) را نیز از زبان کردی جدا می دانند. غرض آنکه این قبیل موضوعات حالت تخصصی داشته و اینگونه نیست که بدون داشتن تحصیلات علمی و دانشگاهی و به استناد نگاه عامیانه بدان بتوان اظهارنظر نمود. در ضمن بیاد داشته باشید همانگونه که در نمودار اشاره شده نیز مشخص است تمام زبانهای ایرانی دارای پیوستگی با هم بوده و زیرشاخه ای از زبانهای هندو ایرانی می باشند پس ناگفته پیداست که بمانند زنجیری به یکدیگر وصل می باشند.
4- امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السّلام می فرمایند: حکمت را از کسی که آن را برای تو می آورد بگیر و به آنچه گفته است بنگر ( نگاه همراه با تدبر ) و به گوینده نگاه نکن.
در کلام نورانی امیرمؤمنان سفارش به تدبر و تفکر در سخنان شده و انسان را از قضاوتهای سطحی و بدون تأمل نهی می نماید و البته لازمه ی این تدبر همانا داشتن سطحی از آگاهی در زمینه ی مورد نظر می باشد. بنابراین صرف مثلاً انگلیسی و یا فرانسوی بودن نمی توان به رد نظریات دیگران پرداخت و اینگونه است که در موضوعات مختلف نظریات دانشمندان خارجی توسط پژوهشگران و علمای داخلی جذب و بررسی و تحلیل می شوند. ناگفته پیداست مباحث زبانشناسی مطرح شده از سوی خارجیان نیز از این مقوله جدا نمی باشد.
5- در پایان نیز علی رغم تمام مباحثی که صورت گرفت و باوجود شاخه به شاخه پریدنهای جنابعالی در مسائل مختلف، مشخص نیست شما در کلیت امر به دنبال بیان و یا اثبات چه موضوعی بوده اید!!!؟
برقرار باشید
کیانی ها لک هستند؟فارسبان شهرک رزینی کهریز شیراوند… اقایی که احتمالا کرد هستی تحقیق کن و حرف بزن لر ولک یکی بوده اند وتا ابد خواهند بود
عامو جمع کن بر پی کارت پانکرد ..از ایل بزرگ بیرانوندم(لک) لرم و لرستانی
خیلی وقته دست شما پانکردا رو شده..
سلام
از همتباران عزیز تقاضامند است اظهارات مخاطب bahman را خاتمه یافته تلقی نمایند.
با سپاس
بادرود بر همه اقوام ایرانی بخصوص قوم بزرگ لر (لک ،بختیاری ،بهمئی،بویراحمد،ممسنی،لیراوی،حیات داودی و…..)
در مورداینکه بعضی از دوستان،لک را لر نمی دانند لازم است نکاتی را به انها یاداور شوم
1- شیخ محمد خال پژوهشگر کرد، کردها را به چهار گروه بخش کرده که شامل (زازایی،کرمانجی،کلهری،ولر،که لرها را هم به سه گروه بزرگ تقسیم می کند ،از جمله لک ،بختیاری وفیلی) .
2-زین العابدین شیروانی نویسنده کتاب بستان السیاحه در قرن نوزدهم لک ها را لر می داند.
3-معین الدین نطنزی در کتاب منتخب التواریخ در سال 816 ه ق لک ها را لر می داند
4- اسکند ربیک ترکمان مورخ دوران صفویه در جلد اول کتاب عالم ارای عباسی لک هارا لر می داند
5- میرزا محمد حسین مستوفی در رساله امار مالی ونظامی ایران در سال 1128 ه ق ،لر ها را چهار گروه بزرگ می نامد(لک،فیلی ،بختیاری،ممسنی)
6- در زمان حال دانشنامه ایرانیکا به سرپرستی پروفسور یار شاطر لک های خونگرم را شاخه ای از قوم لر می داند.
ایا این اسناد ، ومهمتر انکه بیشتر مردم لک خود را لر می دانند ، کافی نیست؟
سلام.دوست عزیز..خاستم اطلاعاتی در مورد تیره میرشکال بدونم..ایا میرشکال لرستانی محسوب میشه یا بختیاری؟؟؟..باتشکر از زحمات شما
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای یاسین
با عرض پوزش، هم اکنون اطلاعاتی در این باره در دست نمی باشد. امّا درخواست شما مدنظر قرار داشته تا در صورت کسب آگاهی، به اطلاع رسانده شود.
موفق باشید
مرسی بابت پاسخ ورسیدگی..منتظر پاسخ هستم..موفق باشید
سلام مااصلیتمان جزایل چهارلنگ بختیاری است که به سرپله ابدانان امدیم والان درروستای گلمه چرداول ولرینی سیروان ساکنیم وجدمان قیصرمیباشدلطفادرموردشجره نامه مان اگرکسی اطلاعاتی داردبنویسدتادیگران استفاده کنند
سلاااام . شما چرا لهجه همدانی رو جزو لرها حساب نکردی؟ چ دلیلی داره؟ من همدانی اصیلم و زبانم لری . بدبختانه فارسی معیار عین ویروس نه تنها همدان بلکه کل ایران گرفته و شده حالا شما باید مارو حساب نکنی؟ همـــــــدان صد در صـــــــــــــد لر پهلوی
سلام
مخاطب گرامی
به لرهای استان همدان در قالب تمرکز بر نواحی ملایر، تویسرکان و نهاوند اشاراتی گذرا گردیده است.
سلام. آقای بهمئی من اگه به کتاب تاریخ سرداراسعدبختیاری رجوع کنم طایفه موپیدامیکنم.
چون خودتون پیشنهاداین کتاب رودادید.
به طور کلی این کتاب حاویه چه اطلاعاتیه؟؟؟
مرسی
سلام
کتاب تاریخ بختیاری تألیف سردار اسعد یکی از مراجع مورد رجوع محققین و علاقمندان به موضوعات مرتبط با ایل بختیاری می باشد که تقریباً شامل 800 صفحه بوده به مواردی چون اصل و نسب بختیاری، تاریخ و جغرافیای آن و تقسیمات ایلیاتی ایل بختیاری در ساختار سنتی اش پرداخته است.
نگارنده خود در بخش تقسیمات طایفه ای آن که در سطح ایل، باب، طایفه و تیره مشخص گردیده نامی از تیره ناظر مشاهده ننموده امّا احتمال دارد ناظر در آن زمان از رده های پایین تر همچون تش ها بوده که طبیعتاً سردار اسعد به آن اشاره ای نکرده است.
ماازطایفه ایسوندشاخه باب ممیوند ایل چهارلنگ هستیم به روستای سرپله ابدانان وازانجابه لرینی سیروان وبیشترمان درروستای گلمه دهستان شباب هستیم وجدمان قیصرمیباشدوشهرتمان قیصربیگی میباشداکثرا
در ضمن آقای بهروزقیصرنوه من میتونم به شماکمک کنم واسه نصبتون اگه مایل بودیدمن درخمدمتم
اگرکسی اطلاعات کاملی ازتیره مان داردبنویسدمتشکرم
آقای بهمئي نظر شما در مورد محمد تقی خان چارلنگ کیان ارثی چیست بعضی ایشان را مقدر ترین حاکم لر بعد از زندیان می دانند وعده ای دیگر او را مسبب،از دست دادن هرات ومعاهده ی پاریس وبه خوبی از او یاد نمی کنند واقعا کدام درست است. با تشکر از شما همتبار فرهیخته.
سلام
همتبار گرامی
1- اینکه گفته شود محمدتقی خان چهارلنگ مقتدرترین حاکم لرتبار بعداز حکومت زندیه بوده ادعای گزافی نمی باشد. قدر مُسلم وی یکی از قدرتمندترین زمامداران لر پس از زندیه بوده است.
2- می توان گفت از دست دادن هرات در چارچوب سیاست کلی حکومت بریتانیا مقابل سلسله قاجار اتفاق افتاد و اظهارنظر درباره اینکه بتوان محمدتقی خان را مسبب آن دانست حقیقتاً مشکل جلوه می نماید.
در پایان یادآور می شود محمدتقی خان چهارلنگ را می بایست همچون سایر زمامداران با تمام فراز و فرودهایش، نقاط قوت و ضعفش مورد بررسی قرار داد و اینگونه نیست که بتوان سیاه و سفید به موضوع نگریست.
پاینده باشید
اگه با ایت چیزایی که تو میگی و نصف جمعیت هر استان لر باشه که باید اسم ایران رو میزاشتن لرستاااااان نه ایران ……بهر حال مردم ایلام کورد اصیل بوده و هست و این احتمالم وجود داره که شما همون کورد های جنوب یا کورد های پشت کوه باشین…. و در اخرهرررر بژیییی کووورد
سلام
1- بهمئی دات کام هیچگاه ادعا نکرده است نصف جمعیت هر استان لرتبار می باشند. خواهشمند است متن پُست بالا را با دقت مطالعه نموده و از پیشداوری خودداری نمایید.
2- همانگونه که اشاره گردیده استان ایلام دارای اکثریت کُرد در مناطق شمالی و اکثریت لر در نواحی جنوبی استان می باشد.
زنده باد ایران
زنده باد اقوام ایرانی
دقیقا اینجوریه.بژی برای کوردم.ما لرها رو دوست داریم
😂😂😂پانکرد تاریخ بخون بعد حرف بزن تاریخ ایلام که هیچ تاریخ مندلی بدره خانقین هم تاربخ لرستانه بدره هم از اسمه والی لر بنام بدر گرفته شده… ی قبر بالای 40سال بیار ک متعلق به کرد باشه..دژ والیان لور توی ایلام نمونه ای از تاریخ لری ایلامه..
سلام آقای بهمئی ،درموردمتن بالا که گذاشتم هیچ نظری ندارید.
باتشکر
همه ی عزیزان که اطلاعاتی دارند کمک کنند.
سلام
با عرض پوزش، تاکنون مطالبی درباره موضوع مورد اشاره شما در منابع مورد مطالعه مشاهده نگردیده امّا چنانچه در آینده مورد قابل توجهی مشاهده گردید، به اطلاع شما خواهد رسید.
موفق باشید
آ قای خلیلی سلام دیگه اینو یه جواب درست حسابی بهم بدید
یکی اینکه برای ثبت اصلی واساسی یک تیره در تقسیم بندی مهم واساسی طوایف بختیاری باید چه کارکردطوری که درتقسیم بندی تیره ها وطوایف ثابت بموند.
دیگری هم اینکه آیا سمت استان لرستان تیره هایی از طوایف ممبینی ومکوندی کیانرسی سکونت دارند.
آقای خلیلی(بهمئی)خواهشا حداقل جواب یکیشو بدید.
عزیزان اگه کسی چیزی میدونه بگه
منتظرم
بدرود
سلام
برای مشخص نمودن جایگاه یک تیره در ساختار ایلیاتی ایل بختیاری می بایست ارتباط آن با رده بالاتر یعنی طایفه را تعیین نمود. برای اینکار نیز دو راه عمده وجود دارد:
1- مطالعه کتب و مقالات و منابع مرتبط با تاریخ و جغرافیای ایل بختیاری و قوم لر به امید اینکه مطلبی در آنها در این خصوص یافت شود.
2- تحقیق میدانی و مراجعه حضوری به نزد بزرگان و آگاهانِ مناطقی که تیره ناظر از آنجا به نواحی جدید مهاجرت نموده است.
مکوند ها(فرزندان نیزه) و ممبینی ها همه از ایل باستانی مماسن(ممسنی بزرگ) زادگاه هخامنشیان و ساسانیان در حدود ۴۰۰ سال پیش جدا شدن و به بختیاری کوچ کردند دلایل کوچ هم به درخواست بختیاری ها برای قدرت مند کردن طایفه های بختیاری بوده و هم کوچ های اجباری برای کاهش قدرت مماسن که سلطه تاریخی بر ایران زمین داشت.در زمان قاجار ایل بزرگ ممسنی به شدت تجزیه شد و سلطه تاریخی آن به پایان رسید.از آن ۱۴ طایفه بزرگ مماسن ها که به ۱۴ چریک مشهور بودند امروزه فقط ۴ طایفه در ممسنی باقیمانده…مکوندها از جاوید ممسنی در پای دژ سپید ممسنی(دژ مشهور شاهنامه) جدا شدند…جاوید در گذشته به اندازه یک ایل بزرگ بود ولی امروزه به عنوان یک طایفه ممسنی شناخته می شود ولی همچنان تا به نزدیکی شیراز گسترده می باشد…جاوید یادگاره گارد جاوید هخامنشی و جاودانان ساسانیست.
SIAVASH.BARANVAND@YAHOO.COM siavashbaranvand.blogfa.coM 09106004866 .سلام وخداقوت.همه باهم کار براي بهترشذن ياعلي مدد
سياوش باران وندباراني منجزي
IRAN-KHOZESTAN-AHVAZ-
ايران-خوزستان-اهواز-اراضي پادادشهر-خ4دانش-پ49طبقه2-کدپستي6184934438-
سياوش باران وند متولد1362/6/10شهرستان شوشترساکن اهوازداراي کارشناسي علوم سياسي وداراي تجربه هاومقام هايي دررشته هاي هنري نويسندگي ورزشي تاسيساتي ساختماني و…درحال حاضرکارمندرسمي صنايع-لطفا براي بهترشدن آب وهوا.فاضلاب…طرح ونظر.پيشنهاد دهيد.
سلام
اشاره شده بود كه بخش ديلم جزئي از بوير احمد بوده است ودر زمان پهلوي به استان جديد بوشهر الحاق شده است.اين مطلب ،صحيح نيست. در زمان پهلوي ،استان بوشهر كنوني نه استان كه فرمانداري كل بوده است جزئي از استان فارس كنوني كه در مقطعي ،استان هفتم ناميده مي شد.ضمنا ديلم ؛ جزء بوير احمد نبوده است.
سلام
اگر پُست فوق را با دقت بیشتری مطالعه نمایید بیان شده است که بخش دیلم جزوی از کهگیلویه بوده است. تقسیمات کهگیلویه ی آنزمان نیز جدا از استان فعلی در تقسیمات کشوری بوده بدین شکل که منطقه بویراحمد سردسیر ( یاسوج فعلی ) جزو استان فارس و نواحی بویراحمد گرمسیر، باشت و باوی، دشمن زیاری، طیبی و بهمئی زیرمجموعه کهگیلویه به مرکزیت بهبهان بوده اند. البته خود کهگیلویه نیز یکی از بخشهای فارس بوده هرچند که بعدها در مقاطعی نیز به خوزستان پیوست. از سوی دیگر استان بوشهر نیز همانگونه که شما به درستی اشاره نموده اید زیرمجموعه استان فارس بوده و بعدها مستقل گردید.
با سلام ودرود به همه ی طوایف ایران زمین که همه ی طایفه های ایرانی با مرام و وطن دوست هستند اما نباید طوری حرف بزنیم که توهین به طایفه ی لر ها بشه چون من خودم لر نیستم اما با لر های قزوین وتهران اشنایی دارم بسیار مردمانی با غیرت و با ابرو
و دلسوز هستند من خودم هم از توابع الموت وترک زبان هستم وهیچ حساسیتی به هیچ طایفه ای ندارم فقط انسانیت مهم است که در وجود ادم باشه دیگه فرقی نداره چه طایفه ای باشی سلام به ایران وایرانی ها
سلام
درود بر غیرت، شرف و بینش بالای شما.
زنده باد تمام اقوام ایرانی
درود بر ایران و ایرانی
باسلام خدمت تمامی عزیزان می خواستم جواب سوال های آقای ناظربختیاری بدم،ایرانشاهیهاازتیره تاتخیری طایفه حاجیوندمیوندچهارلنگ ساکن شهرهای دورودوازناهستندوممبینی ومکوندی ساکن شهرهای بختیارینشین لرستان نیستندبلکه ساکن خوزستان هستند!
مکوند ها(فرزندان نیزه) و ممبینی ها همه از ایل باستانی مماسن(ممسنی بزرگ) زادگاه هخامنشیان و ساسانیان در حدود ۴۰۰ سال پیش جدا شدن و به بختیاری کوچ کردند دلایل کوچ هم به درخواست بختیاری ها برای قدرت مند کردن طایفه های بختیاری بوده و هم کوچ های اجباری برای کاهش قدرت مماسن که سلطه تاریخی بر ایران زمین داشت.در زمان قاجار ایل بزرگ ممسنی به شدت تجزیه شد و سلطه تاریخی آن به پایان رسید.از آن ۱۴ طایفه بزرگ مماسن ها که به ۱۴ چریک مشهور بودند امروزه فقط ۴ طایفه در ممسنی باقیمانده…مکوندها از جاوید ممسنی در پای دژ سپید ممسنی(دژ مشهور شاهنامه) جدا شدند…جاوید در گذشته به اندازه یک ایل بزرگ بود ولی امروزه به عنوان یک طایفه ممسنی شناخته می شود ولی همچنان تا به نزدیکی شیراز گسترده می باشد…جاوید یادگاره گارد جاوید هخامنشی و جاودانان ساسانیست.
من به عنوان یه کلهر میدونم که لر هستیم . نمیدونم این همه سایت و وبلگ چی بوده که یهو دارن واسه ما هویت سازی میکنن .
یه با تو ویکی پدیا مطلب راجع به ایل کلهر رو تغییر دادم و اینکه ایل کلهر ایلی لرتبار هست و ……………
طولی نکشید تغیرش دادن . کلا یه نفر مسئول اونه که کسی تغییرش نده . اول حدود 20 دقیقه طول کشید تا زمانی که به حالت اول تغییرش دادن . اما دفعات بعدی به 1 دقیقه هم نمیکشید !!
خلاصه من هم کلهر هستم ، به تنهایی کاری میکنم که کل دنیا هم نتونه واسه کلهر تعیین کنه که از چه تباری هستند .
یه ایده هایی دارم که به دو ماه نکشیده هر چه رشته بودند پنبه بشه . فقط منتطر باشید و غمتون نباشه .
یا علی
سلام دوستان من لر کرمانم از طایفه بیرانوند لرستان.جد بزرگ مازمان قاجار یا افشاریه از لرستان تبعید میشه مدتی شیراز زندگی میکنه همزمان با حکومت کریم خان زند(از اقوام کریم خان بوده).بعد به دلایلی به کرمان تبعید میشه محل زندگی خودرا شهرستانهای بافت- رابر -جیرفت از توابع استان کرمان انتخاب میکنه.یه دونه برادرش شیراز میمونه یکی از برادرانش هم شهرستان سیرجان از توابع استان کرمان را برا سکونت انتخاب میکنه.از دوستان لرستانی خواهش میکنم برا پیدا کردن شجره نامه ام کمکم کنید از هم طایفه ها وهم هم فامیلهای ماباید هم لرستان باشه هم شیراز.ممنون
سلام من ازایل مافی هستم که تبعیدشدیم قزوین قبلشم به دلیل وابستگیهای فامیلی اینجورکه تحقیق کردم درقشون کریم خان زندبودیم که یکی ازبزرگای قوممون جانعلی مافی بوده که ازاسموآوازش زیادشنیدیم خیلی جاهاخوندم که ماازلرستان تبعیدشدیم وباتایفه فینی اختلافاتی داشتیم اماچطوراست که ماتاحدی زبون لریومتوجه میشیم ولی بیشترین شباهتاازنظرزبانی به کردهاداریم مخصوصاکردهای ایلام وکرمانشاه وبیشترین اعتقادمون اینه که ازکرمانشاه تبعیدشدیم وکوردیم باتمام احترامی که برای لرهاقاعلم ماکردیم وتاحالاهم لرابرام قابل ارزش بودن هم کوردا
ودرضمن بعدچندصدسال رسم ورسوم وزبان خودراحفظ کرده ایم البته باکوردهای کرمانشاه که صحبت میکنیم کل زبانشونامتوجه میشیم واونام کل زبون ماروولی ازچندنفرازکوردهای عزیزکرمانشاه شنیدم مالک زبانیم وزبانمون به کلهرهامیخوره چه لک باشیم چه کوردبه ایرانی بودنم میبالم لطفااگردرموردزادگاه گذشته مافیهااطلاعاتی داریدلطفاراهنمای کنید.راستی بااحترام به تمامیه مزاهب شیعه دوازده امامه ایم باتشکر
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای مافی
عنایت داشته باشید که:
1- اگر به مافی های استان قزوین در چارچوب قوم لر اشاره شده به استناد کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان الهی بهاروند می باشد. گویی که ممکن است افراد دیگری نظراتی غیر این داشته باشند. به هر حال طبیعتاً در موضوعات مختلف تاریخی همواره نظرات متفاوتی وجود داشته و خواهد داشت. چنانکه امکان دارد برخی مافی را از قوم لر و بعضی دیگر آنها را از قوم کرد قلمداد کنند.
2- اگر به تقسیمات قوم لر و کرد پرداخته می شود نه از جهت تکبر، فخرفروشی و نژادپرستی بلکه صرفاً برای شناخت از یکدیگر است چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: ای مردم بدرستی که ما شما را آفریدیم از مرد و زن و قرار دادیم شما را شعبه شعبه و طایفه طایفه تا یکدیگر را بشناسید. بدرستی که گرامی ترین شما نزد خداوند کسی است که تقوایش بیشتر باشد.
سلام بنابه تحقیقات ماازتوایف لک زبانی هستیم که باکریم خان زندروابط فامیلی داشته ایم جداازکوردبودن یالربودن همینکه ازقوم کریم خان هستیم افتخاراست ولی درپاسخ دوست عزیزمان که به کوردهاتوهین یاجسارت میکنن همینکه بین کوردبالرزبان مشترکی به نام لکی میباشدجداازتعصب نشان دهنده هم نژادبودن این دوقوم بسیارغیرتمندوشریف وخون گرم که واقعااگردقت کرده باشیدتعصب داشتن به هم نیست آیازمان آن نرسیده که باهم متهدشویم البته فقط زیرپرچم همیشگیه خودمان ایران زنده بادکورد،لرولک والبته تمام قومیتهای ایرانی عاشق ایران وزبان وفرهنگ ایرانی باشیم
سلام
زنده باد ایران و ایرانی و پاینده باد تمام اقوام ایرانی.
سلام مدیر جون
بنده اون بالا درمورد سرگذشت طایفه شمس الدینی توضییح داده ام که الان در کرمان زندگی میکنیم از طایفه بیرانوند لرستان هستیم وبقیه توضیحات.
شما دراین مورد منبعی یا کتابی اگه سراغ دارید میشه برام معرفی کنید تا اطلاعات بیشتری کسب کنم.
همچنین از دوستان لرستانی اگه کسی اینجا هست اگه اطلاعاتی داره لطف کنید کمکم کنید.
ممنون.
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای شمس الدینی
مطالب پُست فوق، بیشتر از کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان اللهی بهاروند جمع آوری گردیده اند.
موفق باشید
سلام. ممکن است بتوانیم تبادل اطلاعات داشته باشیم. چه میزان از شجره و تاریخچه لرهای جیرفت میدانید
سلام
دانسته ها در این خصوص به منابع مکتوب بر می گردند که تاکنون قسمتهایی از آن در همین مجال ارائه گشته است. ضمناً بهمئی دات کام در نظر خواهد داشت با بررسی های بیشتر، در آینده بتواند در قالب پُست مستقل و جداگانه ای به بررسی لرهای استان کرمان و از جمله شهرستان جیرفت بپردازد. به هر حال عنایت داشته باشید با وجود آنکه بیش از 4 سال از راه اندازی وبسایت می گذرد امّا از نظر دستیابی به اهداف مدنظر هنوز در ابتدای راه قرار داشته و موضوعات زیادی باقیمانده که می توان بدانها پرداخت. به امید خدا تلاش خواهد شد تا بمرور زمان و در فرصت مناسب به مطالب و عناوین جدید در قالب پستهای جدید پرداخته گردد.
طایفه شرفی زیر مجموعه طایفه شه کرم نیست بلکه یک طایفه جدا ومستقله.لطفا به نمودار اضافه کنید
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای شرفی
همانگونه که بارها اشاره گشت؛ بهمئی دات کام نیز در اندیشه کاملتر نمودن نمودار فوق می باشد تا بلکه با استفاده از منابع دیگر، در آینده بازبینی و تکمیل تر گردد. تا خداوند چه خواهد.
باسلام….من ازلرهای جیرفتم ایل ممسنی….شهرهای جیرفت رابروسیرجان اکثریت لرن …وبافت لک….لری ها ک همون ایل شمس الدینی ان باطوایف مختلف اصالتالرستانی وبختیارین….لرمحمدحسنیافامیل های مختلف اصالتامال استان فارسن اکثراساکن منطقه خوش آب هوای اسفندقه جیرفتن…..متاسفانه کمترکسی لرهای اینجارومیشناسه وازشون یادمیکنه…نسل درنسل ما توی شناسناممون فامیلمون نوشته لرمحمدحسنی یالرممسنی چیزی ک شایدتوخودلرستانم پیشوندیاپسنوندلرداشته باشن همچنین شمس الدینی هاته فامیل لری دارن….گویش هم تقریباهمونه…جنوب غرب وغرب استان کرمان نوددرصدجمعیتش لرن ک تمام نقاط پرجمعیت استانه…..من موندم چرابه عنوان مناطق لرنشین کشورازش یادنمیشه…خیلی کم یادمیشه اما بدونین اینجا باتوجه ب اینکه شهراش ازجاهایی مث شهرستانای چهارمحال بزرگتروپرجمعیتتره بایدمث بقیه نقاط لرنشین ازش یادبشه…حتی اسم اصلیترین خیابان جیرفت خیابان لرهاس…من خودم لرمحمدحسنیم جدمامحمدحسن خان لرخان ممسنی بوده ک برای جلوگیری ازجدایی سیستان ب این منطقه کوچ کرده
سلام من لر ساکن ممسنی هستم و فامیلی قایدی دارم اونجوری که بهمون رسیده ما از اول ساکن ممسنی نبودیم وظاهرا از جای دیگری به ممسنی کوچ کرده ایم که مگن شاید چروم باشه و نام اخرین جدی که میدونم یحیی است.لطفا اگه میشه کمک کنید تا بفهمم از کدوم شاخه لرها هستیم متشکر
ایل مماسن(ممسنی بزرگ) زادگاه هخامنشیان و ساسانیان ۱۴ طایفه بزرگ داشت مشهور به ۱۴ چریک یکی از این طایفه ها کایدها(قایدها) بودن و همیشه در ممسنی ساکن بودند…بویرها(کمان اندازان) هم دیگر طایفه مماسن بودند….مردها،مکوندها(نیزه اندازان) و…هم طایفه های دیگر بودند…۴ طایفه امروزی ممسنی به ۴ بنیچه ۱۴چریک مشهورند.جاوید یادگاره گارد جاوید هخامنشی و جاودانان ساسانیست.
سلام
آقا آرمان خلیلی میشه بهم بگید کتاب قوم لر اثردکتر سکندر امان الهی بهاروند رو چه جوری میتونم تهیه کنم.
ممنون از لطف شما.با تشکر
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای شمس الدینی
در اوّلین فرصت ظرف ماه پیش رو اطلاعات مربوط به محل تهیه کتاب مذکور در همین مجال به اطلاع خواهد رسید.
ممنون ارمان جان. داداش گلم.
سلام
با تشکر از ابراز محبت شما، موارد درخواستی با استناد به اطلاعات درج شده در کتاب قوم لر به شرح زیر می باشند:
کتاب قوم لر منتشر شده توسط نشر آگه (آگاه) می باشد.
آدرس سایت اینترنتی فروش کتاب نشر آگه: agahbookshop.com
مرکز پخش: کتاب گزیده
تلفن:66400978 – 66480569 – 66492962
موفق باشید
با سلام
لطفا درمورد طایفه کائد یا قائد که اکنون در شهرستان گتوند ساکن هستن توضیح دهید
با تشکر
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای پورمرادی
هم اکنون اطلاعاتی در باب موضوع مورد اشاره در دست نمی باشد. امّا درخواست شما مدنظر قرار خواهد داشت تا در صورت کسب هرگونه آگاهی، در همین مجال به سمع و نظر رسانده گردد.
سلام میخام ه مصاحبه تلفنی باهم داشته باشیم
سلام
مخاطب گرامی
جهت ایجاد ارتباطات بیشتر می توانید از طریق ایمیل اعلام شده در بخش «ارتباط با ما» اقدام نمایید.
ایل مماسن(ممسنی بزرگ) زادگاه هخامنشیان و ساسانیان ۱۴ طایفه بزرگ داشت مشهور به ۱۴ چریک یکی از این طایفه ها کایدها(قایدها) بودن و همیشه در ممسنی ساکن بودند…بویرها(کمان اندازان) هم دیگر طایفه مماسن بودند….مردها،مکوندها(نیزه اندازان) و…هم طایفه های دیگر بودند…۴ طایفه امروزی ممسنی به ۴ بنیچه ۱۴چریک مشهورند.جاوید یادگاره گارد جاوید هخامنشی و جاودانان ساسانیست.
بویریهای کماندار ( بویراحمدیها ) چه ربطی به ممسنی داره، بویریها همین بویراحمدیهای امروزی هستند ، بویر لقب کمانداران عیلامی بوده ،درزمان شاه عباس بویریها(بویراحمدیها) در ایران پراکنده میشن ولی بعدش برمیگردن و در سایه دو برادربه نام های بویر و احمد که از اصیل زادگانمون بودن زندگی میکنن بویر و احمد فرزندان گیلویه بودن، ضمنا بویر در زبان لری یعنی پدر نژادها
سلام آقای خلیلی
لطفا پیگیری کنید چون پیگیره نوشتن هفت پشت خود میباشم .بنده محمد -فرزند جان محمد -فرزند فتح اله -فرزند مراد- مراد فرزند ابول-فرزند علیرضا -علیرضا فرزند نادی -نادی فرزند کناری -کناری فرزند کاید ….کاید کیست واصل نسب ایشان چیست خدامیداند………….
سلام
مخاطب گرامی
درخواست شما مدنظر قرار خواهد داشت تا در صورت بدست آوردن هرگونه اطلاعاتی، به آگاهی رسانده گردد.
سلام اقا ارمان شماره تلفن هایی که تو کامنت گذاشتید میشه کد هم برام بنویسید. ممنون
سلام
مخاطب گرامی
کد پیش شماره 021 (شهر تهران) می باشد.
موفق باشید
سلام. بی زحمت در تلگرام یه پیام ارسال کنین .ممنون. 09212561842
با سلام و درودفراوان.
لطفاً در مورد ایل پایروند اگه اطلاعاتی دارین بگین .ممنون
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای گلدسته
ضمن پوزش، هم اکنون اطلاعاتی در این باره در دست نمی باشد.
عالی
لک یک قوم بزرگ و مستقل است ، زنده و جاوید باد لکستان ؛ من به لک بودنم و به لکستان افتخار میکنم ، زنده باد لک و لکستان امید از الشتر
سلام .من مدتیه یه سوال واسم پیش اومده لطفا دوستان پاسخ بدن.
آیا شهرستان های مسجدسلیمان وایذه در زمان های قدیم جز استان فارس بودن؟؟؟؟؟؟؟؟؟(حتی برای مدت کوتاه در هرحکومتی)
با سلام و با تشکر از سایت خوب شما در جواب ناظر بختیاری باید عرض شود شهر های ایذه و مسجدسلیمان و مناطق بختیاری نشین خوزستان و همینطور بهبهان تا اواسط دوره قاجار جزو استان فارس بودند که در زمان فتحعلی شاه قاجار از استان فارس فعلی جدا شدند
از آغاز هخامنشی(هخامنش،کورش اول،کمبوجیه اول،چیشپیش،کورش دوم(کورش بزرگ) و کمبوجیه دوم که همه در انشان(ممسنی بزرگ) بودند و تا دشت ملیان بیضا(انشانک) ادامه داشت گستره انشان بزرگ و از آن سو از بهبهان آغاز میشد یعنی گستره انشان از بهبهان تا شیراس(شیراز) بود که در قدرت هخامنش و فرزندان و نوادگانش بود اما چیشپیش(پدر کورش بزرگ) جلگه عیلام(خوزستان امروزی) را به دیگر فرزندش آریارمنه سپرد و پس از او ویشتاسپ و بعد داریوش بزرگ…پس از مرگ کمبوجیه در راه بازگشت از مصر و به قدرت رسیدن داریوش سراسر جلگه عیلام و انشان پارس نام گرفت به همین دلیل از مسجد سلیمان تا به شرق استان فارس امروزی همه پارس نام داشت و از جنوب تا بوشهر ادامه داشت.
با سلام.
اصالت اتابکان لر بزرگ در ایذه مالمیر لره یا کردن؟
سلام
تا جاییکه دانسته ها از مطالعه منابع تاریخی یاری می نماید اتابکان لر بزرگ دارای اصالتی لر تبار بوده اند. ضمناً درباره معنی واژه «کُرد» در آن دورانها نیز توضیحاتی در پُست نژاد قوم لر ارائه گردیده که می تواند مدنظر قرار گیرند.
با سلام خدمت آقای خلیلی و تشکر از سعه صدرتان من از شهر گتوند دیار دکتر قیصر امین پور شاعر بزرگ کشورمان هستم میخواستم بدونم گتوندی ها جزو بختیاریها هستند یا خیر؟ لطفا اگر میشود توضیح دهید.باتشکر فراوان از شما و سایت وزینتان
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای ابوذر
با تشکر از نظر لطف شما و نیز طلب غفران و رحمت الهی برای شادی روح مرحوم امین پور، به اطلاع می رساند تا جاییکه دانسته ها یاری می نماید منطقه گتوند از دیرباز محل سکونت گروههایی از همتباران بختیاری بوده است.
بازتاب: کتاب ممسنی در گذرگاه تاریخ - انجمن تخصصی ممسنی
خیلی ممنون.
سلام به همه ی اقوام ایران و ایرانی
زنده باد ایران.جانم فدای ایران.
تمام اقوام ایرانی باید دست به دست هم دهیم و ایران را آباد کنیم.
آگاه باشید که دشمنان این مرزوبوم خواستار اختلاف افکنی بین اقوام غیور ایرانی هستند.
بنده هم باافتخار از لرهای غیور قزوین هستم وبه تمام اقوام ایرانی عشق میورزم.
سلام
مخاطب گرامی
برادر همتبار غیرتمند
جناب آقای حسین چگینی
با درود و احسنت بر غیرت و شرف شما، یقیناً بر تمام اقوام رشید ایرانی است که با اتحاد و یگانگی در راستای اعتلای نام ایران و ایرانی قدم بردارند. ایران عزیز بالاترین سرمایه ای است که مردمان غیور این مرز و بوم با نثار جانهای شیرین خود حفظ نموده اند تا به دست نسل امروز برسد. امری که وظایف سنگینی را در جهت پاسداشت آن امانت گرانبها بر دوش ما می گذارد.
پاینده باشید
بازتاب: مزرعه سرسبز
با سلام تعداد زیادی از بختیاری ها در مرکز شهر همدان و روستای ابرو سلام هستند که اطلاعات زیادی درباره طایفه آنان نداریم…..
بازتاب: طوایف ممسنی - انجمن تخصصی ممسنی
بازتاب: تاریخچه نوراباد دلفان - انجمن تخصصی ممسنی
باعرض سلام بنده کیماسی سلخوری وساکن قزوین میباشم وبه زبان لکی صحبت میکنم اگرامکان داره درموردطایفه کیماسی سلخوری اطلاعاتی دراختیارم بگذاریدممنون میشم
سلام
با عرض پوزش، هماکنون اطلاعاتی در این خصوص در دست نمی باشد.
سلام.ماقوم لک هیچ ربطی به لرنداریم بجزدرایرانی بودنمان.بابازبان مااصلابابختیاری وممسنی شب وروزه.فقط شاید۲۰درصدبالری لرستان .اونم کلماتی که اوناازلکی گرفتن .لکی زبانه.لری لهجه.ازکی تاالان زبان شده زیرمجموعه لهجه.
سلام
در ابتدای امر توجه شما را به نکته ی مهّمی جلب می کند مبنی بر اینکه اگرچه فضای مجازی محیطی آزاد بوده و افراد در آن ناشناخته می باشند و معمولاً انواع اظهارنظرها در آن اشاعه می یابد. امّا بهمئی دات کام تلاش دارد تا با استناد به منابع مستند و معتبر تاریخی، روایات شفاهی و متأخر را مورد بررسی قرار دهد. در همین راستا درباره رابطه ی لک ها و قوم لر توجه شما را به بیان کریم خان زند معطوف می نماید که خود را از تبار لر می دانسته است. ضمناً همانگونه که در پست زبان لری نیز اشاره گشته؛ بر اساس برخی تقسیم بندی ها، لری و لکی دو زبان از شاخه های شمال غربی و جنوب غربی زبانهای ایرانی می باشند نَه اینکه یکی زبان و دیگری لهجه!
من خودم بیرانوندم و لرلک…تو چی از لهجه و گویش زبان میدونی مث طوطی فقط حرف پانکردها و پانفارسها رو تکرار مبکنی…کلمات اصیل لربختیاری ک من شنیدم هیچ ربطی به لهجه نداره..مندیر..مهلی..اغلو..کلو..وارگه..کلگه..آیا اینا لهجه..در ضمن لک هم لره…افتخار میکنم تاریخ فرهنگ و آداب رسوم و پوششمون لریه رادگاهم لرستانه
ای کاش فقط به یک منبع که آن هم نویسندهای از تبار خودتان هست اکتفا نمیکردید, اینکه در تلاش برای حفظ تاریخ و تبارتان هستید کار خوبی است اما اینکه در این راه به هویت و تاریخ دیگر دست درازی کنید امری ناپسند است, بنده کلهرم و با افتخار کوردم, در مورد استان ایلام چون بنده در سازمان آمار و شورای شهر ایلام سابقه خدمتم دارم باید عرض کنم که آمار وضعیت جمعیتی که نوشتید کاملا اشتباه است.
سلام
با تشکر از عنایت شما نسبت به مطالب مطرح شده به اطلاع می رساند:
1- در راستای اینکه اشاره نمودید «ای کاش فقط به یک منبع که آن هم نویسندهای از تبار خودتان هست اکتفا نمیکردید» توجه شما را به بیان دکتر ایرج افشار سیستانی (ایشان لرتبار نمی باشند) از مردم شناسان بزرگ کشور درباره استان ایلام و ترکیب ایلهای آن جلب می نماید آنجا که می نویسند: «استان ایلام بجز بخش مرزی از لحاظ جغرافیایی در حقیقت جزئی از منطقه وسیع لرستان است» ایشان در جایی دیگر می نگارند: «ایلها و کوچ نشینان متعددی که در سرزمین ایلام زندگی می کنند در اصل از طوایف کُرد، لر و عرب بنیان گرفته اند و امروز ایلهای معتبر و مهّمی را تشکیل می دهند»
ملاحظه گردد همانگونه که بهمئی دات کام بنقل از کتاب قوم لر نگاشته است؛ دکتر افشار سیستانی بعنوان دانشمند مطرح و بزرگ غیر لرتبار نیز ایلام را پشتکوه لرستان معرفی کرده اند و علاوه بر آن ترکیب ایلات استان ایلام را کرد، لر و عرب معرفی نموده اند. بنابراین نه تنها ایلام استانی صرفاً کردتبار نبوده بلکه بخش اعظم آن بلحاظ تاریخی نیز جزو سرزمین لرستان بوده است.
2- منظور شما از دست اندازی به هویت دیگران مشخص نمی باشد امّا اگر غرضتان ایل سلحشور کلهر می باشد، بهمئی دات کام آن را لرتبار معرفی ننموده است. کمااینکه همانگونه که گفته شد ترکیب ایلیاتی استان ایلام از اقوام لر و کردتبار می باشد گویی گفته می شود ایل بزرگ کلهر از ایلهای کردتبار آن بوده است.
3- درباره آمار ذکر شده بطور واضح منبع را اعلام نمایید زیرا بهمئی دات کام به آمار سرشماری سراسری ملی ایلات و عشایر در حوزه استان ایلام در سالهای 1366 و 1377 دسترسی داشته و تاجاییکه ذهن یاری می کند ضدیت و تناقضی با نظرات آن نداشته اند.
زنده باد ایران عزیز
پاینده باد اقوام ایرانی
سلام کسانی که میگن ما لک هستیم اونا لک های نوراباد والشتر هستن.
ما لک در طایفه های بزرگ بختیاری داریم.
برمیگردن میگویند ماخودمان طائفه ای چرا هستیم
سلام برادرلکهادرنورآبادالشترکوهدشت بیرانشهرهرسین صحنه دره شهربیرانشهربدره ابدانان کنگاورووووزندگی میکنندوزبانشان لکی هست ولی فامیلی لک دربختیاری هادلیل برلک بودن نیست چون زبانشان بختیاری هست شناسنامه هرقومی زبان است نه فامیلی لکی زبان مستقل هست
با عرض سلام خدمت همه لر زبانهای عزیز…
در راستای مطالب سایت خدمتتون عرض کنم که قوم لر که در غرب و جنوب غربی و جنوب ایران میزیسته اند قومی یکجا نشین بوده اند و از ابتدای تاریخ نام ایشان در با نام ایران گره خورده است و نطفه و پیدایش ایران کنونی مدیون لرهاست…
در زمان حمله اعراب به ایران لرها به همراه کردها به سمت جنوب ترکیه و شمال سوریه کوچ میکنند و در نواحی کوههای جبل السماق سکنی میگزینند…
حدود 500 سال بعد در زمان حکومت سلجوقیان تعداد زیادی از اقوام لر به همراه تعدادی از اقوام کرد و چند قوم عرب با قیام اتابکان لر وارد ایران میشوند و به خواستگاه خود باز میگردند.
قابل توجه است قومی که در خواستگاه لرها ساکن شده بود به نام قوم شول نامیده می شد که توسط اقوام لر و کرد از بین رفتند (گروهی به استانهای اصفهان و فارس و بوشهر رفتند و گروهی ماندند و جذب اقوام لر شدند )
از طرفی واژه لرستان به معنی سکونتگاه لرها به تمامی نقاطی که لرها ساکن بودند گفته می شد و بعدها به استان لرستان کنونی اطلاق شد.
لازم به ذکر است اقوام لر تنها به ایران منتهی نمی شوند بلکه میتوان این اقوام را در غرب عراق، جنوب ترکیه، شمال سوریه، داغستان آذربایجان و مناطقی از شوروی، افغانستان، عمان، و امارات جستجو کرد.
با تشکر از همه شما
سلام دوست عزیز من محمد علی صلبی هستم از شهرستان گرگان اجداد من از نزدیکان خان زند بوده اند که پس از تسلط اقا محمد خان و پس از کور شدن به این منطقه تبعید شده اند انها سه برادر بودند که در منطقه بندرگز -روستای النگ کردکوی و علی اباد تبعید شده اند متاسفانه از اسم و. پیشینه انها به علت سانسور دوران قاجاری اصلاع زیادی نیست اگر اطلاعات مبسوطی دارید خوشحال می شوم ان را در اختیار اینجانب قرار دهید یکی از دوستان اسم اردشیر کشاورز را اورده که ظاهرا پژوهشهایی کرده اند ولی متاسفانه نتوانستم با ایشان ارتباط برقرار کنم
سلام
متأسفانه هم اکنون در این خصوص مطالبی در دست نمی باشد. امّا آقای اردشیر کشاورز چندین کتاب روانه بازار نموده اند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- ایلات و طوایف کرمانشاه
2- رجال و مشاهیر کرمانشاهان
ضمناً هر دو کتاب فوق از محصولات نشر طاق بستان می باشد. شما میتوانید جهت تهیه کتابهای ایشان با آن انتشارات هماهنگ نمایید.
موفق باشید
تشکر از زحمات جنابعالی
درود
درود
یک سوال
آیا سردار سلیمانی اصالت لر دارند؟
سلام
همانگونه که گفته شد؛ دکتر سکندر امان الهی بهاروند در کتاب قوم لر منتشر شده به سال 1370 (هم اکنون به پنجمین نوبت چاپ نیز رسیده) برخی از عشایر استان کرمان را لرهایی دانسته اند که از اواخر صفویه و نیز در زمان قاجاریه از نواحی لرستان، بختیاری و فارس به آن سامان رفته اند. ایشان درباره سلیمانیهای استان کرمان می نویسند:
طایفه سلیمانی از نواحی ممسنی و کهگیلویه به استان کرمان فعلی رفته اند. ایشان پنج زیرمجموعه از سلیمانیها را ذکر نموده اند که در بخش نظرات همین پُست در قالب نمودار لرهای استان کرمان در پاسخ به یکی از مخاطبین نیز منتشر گردید. امّا در خصوص موضوع اشاره شده توسط شما، اطلاع دقیقی در دست نمی باشد ولی به هر سوی گفته می شود ایشان اهل استان کرمان هستند.
سلام بله عزیزم سردار سلیمانی لر هستند همشهری بنده میباشند از شهرستان رابر استان کرمان میباشند. ولی تبعیدی هستیم ما لرای کرمان.
سلام. اصالت مردم رامهرمز لر یا بختیاری؟
سلام
1- عنایت داشته باشید به گواه تاریخ و منابع معتبر، بختیاری ها خود شعبه ای از لر بزرگ و زیرشاخه ای از لرها بوده اند.
2- رامهرمز بویژه بعداز نقش آفرینی پر رنگ خوانین بختیاری در خریداری املاک آن از دولت شاهد حضور بیشتر لرها و مخصوصاً بختیاری ها بوده است.
3- تاکنون در ساختارهای سنتی ایلات و طوایف لر نامی از رامهرمزی ها مشاهده نگردیده امّا حداقل می توان گفت رامهرمزی ها با توجه به ارتباطات و مراودات تاریخی متقابل، نسبت به تاریخ اجتماعی، سیاسی و فرهنگی لرها بیگانه نبوده اند.
لطفا در باره لرهای شهرستان فسا توضیح دهید
سلام
ضمن پوزش، هم اکنون اطلاعاتی در این خصوص موجود نمی باشد.
سلام
پژوهشگران اشاره کرده اند که به دنبال اختلاف علی مردان خان چهارلنگ بختیاری و کریم خان زند که در نهایت به قتل خان بختیاری منجر شد، خان زند پس از فرونشاندن ناآرامی های محلی، قسمتی از اهالی چهارلنگ را به «فسا» تبعید کرد.
بنابراین همانگونه که از متن بالا برمی آید اگر بازماندگان چهارلنگ های مذکور کماکان در منطقه فسا باقیمانده باشند، دست کم می توان گفت شاخه ای از لرها در آن نواحی استقرار داشته اند.
ضمن عرض سلام و خدا قوت جانانه به تلاش برای احیای حلقه های گسسته ی اقوام لر در مناطق پراکنده این مرز و بوم سوال بنده حقیر این است.. در شهرستان جم و ریز که جناب عالی هم به آن اشاره کردید جد همه ی طوایف حاضر شخصی است به نام احمد بختیاری که به نقل از تاریخ دانان سنتی، این شخص از طایفه چهار لنگ که عنوان قائد مَدگُماری داشته است، به این منطقه گسیل شده است ..حال برای بنده مایه ی مباهات خواهد بود اگر بتوانید بگویید آیا چنین عنوانی صحت دارد یا خیر ؟ و یا اینکه اصلا در تیره ی بختیاری ها طایفه ای به نام مدگماری که احتمال میرود از بویر احمد باشند وجود داشته است یا خیر ؟؟ بی صبرانه منتظر جواب شما هستم ..سپاس بی کران
سلام
مخاطب گرامی
جناب آقای فیاض
با سپاس از ابراز محبت و نظر لطف شما، دکتر امان اللهی درباره مدگماری های جم و ریز می نویسند: «طایفه مدگماری از بختیاری های چهارلنگ و جزیی از طایفه گماری است که ظاهراً در زمان صفویه به سرزمین کنونی مهاجرت کرده اند. این طایفه از چهار تیره تشکیل شده است که عبارتند از شاه حسینی، مشهدی، کایوسفی و علی میرزایی.»
در همین زمینه باید گفت اگرچه دکتر بهاورند ریشه مدگماری ها را از چهارلنگ بختیاری ذکر نموده اند امّا سردار اسعد در کتاب خود، از تیره گمار بعنوان زیرمجموعه بختیاری هفت لنگ نام میبرند. به هر حال آنچه مسلم است تیره گمار جزوی از بختیاری بوده و همانگونه که دکتر بهاروند مدگماری های جم را از گمار بختیاری دانسته بنابراین می توان گفت اینان دارای ریشه ای بختیاری (اعم از چهارلنگ و هفت لنگ) بوده اند.
موفق باشید
سلام،خسته نباشید،درود به شرفتون که تاریخ و جغرافیای زیستی مردم لر و بختیاری رو به خوبی بیان فرمودید.با تشکر فراوان از زحمات شما بزرگوار.
سلام
برادر همتبار
جناب آقای ممبینی
با سپاس از ابراز محبت و نظر لطف شما. تمام شاخه های قوم لر اعم از بختیاری، لرهای لرستانی، لکها، ممسنی، کهگیلویه (بویراحمد خود نیز زیرشاخه ای از ایلات کهگیلویه است) و تمام مناطقی که دارای پیوستگی نزدیک تاریخی با لرها بوده اند از جمله شوشتری ها، دزفولی ها، رامهرمزی ها، بهبهانی ها را می توان در یک حوزه تاریخی – فرهنگی نگریست و همواره ظرفیتهای همگرایی و همسویی میان آنان قابل توجه و چشمگیر بوده است.
در پایان قطعه زیبایی بنام «همتبار» که توسط هنرمند لرتبار از دیار بختیاری جناب آقای کوروش اسدپور اجرا شده است جهت استفاده همبتاران و تمامی دوستداران فرهنگ قوم لر ارائه می گردد. برای مشاهده آن اینجا را کلیک نمایید.
طایفه بویر(کمان اندازان) از طوایف ۱۴ گانه ایل باستانی مماسن(ممسنی بزرگ بود) و حتی بویر تا چند دهه پیش جزو استان فارس بود.۴ طایفه ای که امروزه در ممسنی باقیمانده به ۴ بنیچه ۱۴ چریک مشهورند.هخامنشیان و ساسانیان از همین ایل مماسن برخاستند.
سلام ما از طایفه چنگائی هستیم از شهرستان لالی استان خوزستان و بختیاری در زمان نادر شاه طایفه چنگائی را نصفش رو تبعید میکنن به قسمتی از خرم اباد و قسمتی از خراسان لطفا اگه کسی اطلاعی داره توضیح بدهد تشکر
سلام
هم اکنون در این باره اطلاعاتی در دست نمی باشد. امّا پیام شما مدنظر قرار خواهد داشت تا در صورت بدست آوردن هرگونه آگاهی، مورد توجه قرار گیرد.
سلام عده ای از اقوام شما الان در روستاهای چنایی و ده بیر بخش مرکزی خرم اباد زندگی میکنن و اصالت بختیاری دارند
سلام،من متوجه موضوعی شدم که واسم جالب بود وخوشحال شدم و لازم دونستم خدمت دوستان عزیزم هم اینجا عرض کنم که گویا بعدسالها طایفه ی که درسمت شهرستان خمین استان مرکزی سکونت دارند با طایفه ی به نام غیبی ونداز باب زلکی ایل بختیاری درشهرستان الیگودرز استان لرستان سکونت دارندبه هم رسیدن و دارای یک ریشه ی پدری هستند
دزفول اطرف و داخل دزفول اكثرا لر هستند درود بر تمامي لر هاي در 3 استان ايران استان چها محال بختياري استان لرستان استان كهگيلويه
سلام دوستان…
طایفه ساتیاروند در کدوم نواحی زندگی میکنند؟
ساتیاروند بیشتر درسمت شهرستان پلدختر استان لرستان سکونت دارند و عمدتا از ایل بالاگریوه مینجایی طایفه جودکی هستند
شما یه اشتباه بزرگ دارید که شمال ایلام هم لکه لک(ملکی)بعد حتی کلهر ها هم لر هستند استان کرمانشاه کنگاور و صحنه لر ثلاثی هستند کرمانشاه و هرسین هم لره (لک)هستند گیلانغرب اسلام آباد بعضی مناطق پل ذهاب و قصر شیرین هم لره(کلهر)هستند.لر (لک و کلهر و لرستانی و بختیاری و کهکیولیه و ،،،،،)
سلام
همانگونه که مکرراً بیان شد شاکله ی اصلی پُست بالا بویژه در بخش لر کوچک بر اساس کتاب ارزشمند قوم لر اثر دکتر سکندر امان الهی بهاروند تهیه شده است. به هر سوی در آینده تلاش خواهد شد تا با استناد به دیگر منابع معتبر، در خصوص موضوع لرتبار بودن ملکشاهی ها، خزل ها، محکی ها و نیز لرهایِ لک در نواحی شرق استان کرمانشاه مطالبی تهیه و منتشر گردد. تا خداوند چه خواهد.
باسلام باعث افتخار باتوجه به اینکه لرها و لکها درکل ایران بجزشمال و شمال غرب و شرق ایران سکونت دارند فقط یه خان کریم خان زند و داشته اند و واقعا به لرها ظلم شده بخصوص از قاجار و پهلوی. بنده لر لشنی تولد اباده طشت. ساکن شیرازم ولی زبان لری از ما گرفتند. نژاد لرها پارسی اریایی بود که مرکز ان همدان لرستان شمال خوزستان و تعدادی فارس میباشند درود بر غیرت لر..
باسلام خدمت سایت بهمئی دات کام
.این تقسیم بندی که کردین اسمی ازلرهای کرمانشاه نبردین
لکها
زنگنه ها
کلهرها
سنجایی ها..
من لرکلهورهستم یاکی لرک درکرمانشاه شهرستان اسلام ابادغرب زندگی میکنم وقبلان فکرمیکردم که کوردهستم ولی ازوقتی باسایت نگین زاگرس اشناشدم کتاب تاریخی خوندم فهمیومدچارهویت گریزی وجعل هویت قرارگرفیتیم ن تنهامن بلکه همه کلهرهای» کرمانشاه .کوردستان.ایلام لرستان وعراق. باافختارمیگم به هویتم پایبندم وافتخارمیکنم که یه لـرکلهورهستم ازهمه مردم کلهری که دچارهویت گریزی شدن خواهش میکنم به گزشت خودوسرگزشتتون مراجع کنیدبدونیدکی بودین وچی شدین… باافتخارلــرکلهورم.زندبادملت لـــر«لک. کلهور.فیلی.سنجایی. گؤرونئ .مینجایی.شوهانی. بختیاری. کهگلویه ای بهمئی.شولستانی.لیراوی.ملشکاهی مهکی
زندبادهمه لــــــــــــرهای درهرجای دنیاکه هستن..
باافختارلــرکلهورم .
با سلام.
من خانمحمدی هستم
از بزرگانم شنیده ام که از ایل پاپی هستیم
ساکن اراک هستم
میخواهم از شجره خودم با خبر شوم
چکار کنم؟؟؟
با سلام . میخواستم بدونم طایفه شمس الدینی آیا در اطراف تهران هم وجود دارند؟؟ از کجا به تهران اومدن؟ ممنون میشم راهنمایی کنین .
خدا خیر نده هرکسی رو باعث وبانی پراکندگی لرها شده ما لرای استان کرمان باید الان غرب کشور زندگی میکردیم نه شرق کشور.البته کرمان شهر خوبیه مردم مهمان نوازی هم داره استانی ثروتمندی هم هست از نظر اقتصادی.تنوع اب وهوایی داره هم اب وهوای سرد وکوهستانی داره هم گرم وهم شهرهای کویری.هم پرتقال ولیمو ونارنج هم خرماوهم پسته وهم میوه های سردسیری هم گردو والبالو.یه مکانی داریم به اسم دلفارد بین شهرستان رابر وجیرفت قسمت شمالش گردو ومیوه های سردسیری داره قسمتهای جنوبی تر که میرسیم درفاصله دو کیلومتر پایین تر دیگه درختان پرتقال داریم.ولی من سرزمین ابا واجدادیمو بیشتر دوست دارم.خدایا امام زمان رو برسون شاید اقا امام زمان یه تدبیری کنن ما برگردیم سرزمین ابا واجدادی.
سلام.ممنون .خیلی خوب بود.از دست اندرکاران وبسایت به این
خوبی سپاسگزارم
سلام
با سپاس از نظر لطف شما.
کاشکی طایفه زند رو هم ادامه داده بود. حرفی از ما لشنی ها نیس انگار…
سلام
1- مجدداً یادآوری می نماید بهمئی دات کام در نظر دارد جهت شناخت هرچه بهتر اصالت خویشتن که همانا قوم سلحشور لر است در آینده نمودار فوق را بر اساس منابع موجود بازبینی و تکمیل تر نماید. بر همین اساس مدنظر خواهد بود تا در صورت امکان طوایف زیرمجموعه زند نیز تهیه و با ذکر نام در نمودار ذکر شوند.
2- به طایفه لشنی در چارچوب «لرهای قم» اشاره شده است.
با تشکر از تلاشتون. در قسمت لُر کوچک ، اسم تیره ی ما نوشته نشده. ما اصالتا چاغروند هستیم. و در گذشته حاکم خرم اباد . که در طول زمان توسط حاکمین تبعید شدیم به جاهای دور . ممنون میشیم درج کنید.
سلام
بهمئی دات کام در نظر خواهد داشت نمودار فوق را بر اساس منابع موجود بازبینی و تکمیل تر نماید. تا خداوند چه خواهد. ضمناً برخی پژوهشگران نیز از چاغروندها در چارچوب لرهای ایلام نام برده اند که اصالتاً از لرستان پیشکوه (خرم آباد) بدانجا رفته اند.
با سلام.میخواستم بدونم طایفه میرزایی و هداوند در استان تهران جز کدوم شاخه لر هست؟ممنون از پاسخگویی به موقعتون
سلام
همانگونه که پیشتر نیز اشاره گردید؛ دکتر سکندر امان اللهی بهاروند در کتاب قوم لُر درباره لرهای اطراف تهران (ورامین) می نویسد:
حداقل از زمان صفویه تا اوایل حکومت رضاشاه پهلوی برخی طوایف لر به نواحی خوار ورامین تبعید شده اند. بنابه گزارش محمود بن هدایت الله افوشته ای نطنزی، شاه عباس صفوی به هنگام قشون کشی علیه شاهوردیخان (اتابک لرستان) که به سال ۱۰۰۱ ه.ق صورت گرفت، تعداد ۲۰۰ خانوار لر را به ناحیه « خوار » در منطقه « رِی » تبعید کرد. همچنین رضاشاه پهلوی برخی طوایف لرستان همچون سادات، میر و … را به خوار ورامین و همچنین خ