زاگرس سرزمین مادری

وطن بعنوان مام میهن و ناموس همواره جایگاه رفیعی در نزد ایرانیان داشته و عشق بدان در نهاد هر ایرانی نژاده شعله‌ور و فروزان بوده و می‌باشد. در این میان لرها نیز بعنوان یکی از اقوام ایرانی همیشه دلداده این مرز و بوم اهورایی و بویژه سرزمین مادری خود یعنی سلسله کوههای سر به فلک کشیده زاگرس بوده‌ و هستند. کوهها یادآور شجاعت، استقامت و آزادگی مردمان لر بوده‌اند و بخش مهّمی از سرگذشت و تاریخ این قوم سلحشور را بایستی در میان تنگه‌ها و ارتفاعات جستجو کرد. درهم‌تنیدگی و پیوستگی لرها با زاگرس آنچنان است که می‌توان آنان را وارثان خلف آن جبال معظم دانست. گویی شاعر لرتبار می‌سراید:شعر زاگرس و ایل من اثر کوروش کیانی

در واقع هویت، خصوصیات و حتّی نامواژه لر گره خورده با کوهستانهای زاگرس است؛ چنانکه در پست معنی واژه لر نیز توضیح داده شد برخی معنی کلمه لر را برگرفته از کوههای پر از درخت دانسته‌اند. یقیناً بهمئی‌ها نیز به تبعیّت از همین فرهنگ شاخص و بعنوان بخشی از مردم لر علاقه خاصی به سرزمین خویش و مخصوصاً کوههای آن داشته‌اند. به هر سوی در راستای شناخت این بخش از هویت و اصالت قوم لر ابتدا بعنوان مقدمه نگاهی به معنای واژه زاگرس می‌شود.

معنی واژه زاگرس: در بسیاری از کتابهای تاریخ و جغرافیای مربوط به ایران به تفصیل از وضع جغرافیایی رشته کوههای غرب این سرزمین به نام زاگرس سخن رفته ولی درباره وجه تسمیه آن مطلبی نوشته نشده و فقط در برخی کتابها مثلاً تاریخ اجتماعی ایران اثر شادروان سعید نفیسی چنین آمده است: «رشته کوههای مغرب ایران را یونانیان قدیم همیشه زاگرس می‌نامیده‌اند. ریشه این کلمه معلوم نیست، شاید تحریفی باشد که یونانیان قدیم از یک کلمه ایرانی کرده‌اند، اما اصل ایرانی آن در دست نیست و تاکنون هم معلوم نشده است.»

مشاهده می‌شود پژوهشگران برجسته‌ای همچون دکتر نفیسی قطعیتی درباره معنی آن به دست نداده و فقط احتمالاتی درخصوص ریشه تحریف شده یونانی آن بیان نموده‌اند. امّا یکی از علاقمندان بدین عرصه نظری ابراز داشته که خواندن آن خالی از لطف نیست؛ بگفته مصطفی کیوان از محققین فرهنگ کردی، ریشه ایرانی یا نام اصلی رشته کوه زاگرس را باید در واژه آگر به معنی آتش جستجو کرد، چه زمانیکه مدار زندگی آریاییان عناصر و نیروی طبیعت بوده، آتش نقش مهّمی در زندگی، افکار و عقاید مردم این سرزمین ایفا می‌کرده است. جلوه‌های شگرف آتش برای ایرانیان باستان نه تنها عقیده به آتش جاویدان را بوجود آورده بود بلکه موجب گشته که واژه آگر از گذشته‌های دور در نامگذاری اماکن و اشخاص بعنوان نامی مقدس بکار رود.

آقای کیوان می‌گوید از قدیمی‌ترین مدارکی که کلمه آگر تقریباً به شیوه دیرین خود در آن ضبط شده، نوشته‌های تاریخ‌نویسان یونانی است؛ آنجا که از تقسیم ممالک متصرفی اسکندر سخن رفته، نام سرداری که ماد کوچک یا آذربایجان به وی رسید آکرپات آمده و بدون شک مصحف آگرپات به معنی آذربد است. گذشته از این شخص، سرداران دیگری نیز در ایران باستان به همین نام خوانده می‌شده‌اند.

می‌گویند در کردستان عراق [ترکیه!؟] کوهی بلند و با عظمت به نام آگری یعنی آتشین وجود دارد که نامش یادگاری از آن روزگاران است. همچنین شهری کوچک، زیبا و باستانی در پای این کوه به همین نام خوانده می‌شود.

اینها شواهدی است بر اینکه شاید در زمان پادشاهی مادها و یا مدت‌ها پیش از آن رشته کوههای مهم غرب ایران را آگر یا آگری می‌نامیده‌اند و یونانیان که این نام را از ایرانیان شنیده و اقتباس کرده‌اند، در ضبط آن برابر شیوه خاص زبان خود برای یونانی کردن این کلمه حرف «س» را به اوّل و آخرش افزوده و آگر را بصورت ساگرس درآورده‌اند و با توجه به هماهنگی و تبدیل «س» به «ز» در بسیاری از نامها و کلمات مانند کیاکسار (کیاکزار)، لیساندر (لیزاندر)، ساگاراتی (زیگرتو)، حرف «س» در ابتدای واژه ساگرس به زاگرس تبدیل شده و نام این رشته کوهها در مدارک یونانی بصورت زاگرس درآمده است؛ مثلاً شواهدی در همین راستا در تاریخ ایران باستان که هرودوت ضمن شرح واقعه بردیای دروغین، اسم مغی که خود را بردیا پسر کوروش معرفی کرده بود «سمردیس» نوشته که یونانی شده همان بردیاست. چه اگر از حرف «س» در اوّل و آخر آن که برای یونانی کردن اسم اضافه شد چشم‌پوشی کرد، می‌ماند «مردی». بسا یونانیها به جای «ب» پارسی، «میم» استعمال می‌کردند مانند بغابوخش که به یونانی مکابیس نوشته‌اند. به موارد دیگری را نیز می‌توان اشاره کرد مثلاً: گزنفون ضمن شرح کودکی کوروش هخامنشی، نام آستیاک جد وی را «ساکاس» نوشته و یا اینکه ژوستین تاریخ‌نویس یونانی در باب قیام کوروش بر شاه ماد می‌نویسد: پس از اینکه کاغذ هارپاک در پاس به دست کوروش رسید، او خوابی دید و به او گفتند که بر شاه ماد قیام کند و شخصی را که فردا پیش از هرکس دیگر خواهد دید، در کارهای خود شرکت دهد. بر اثر خواب، کوروش قبل از طلیعه صبح برخاسته و از شهر بیرون رفت و به شخصی «سبارس» نام که غلام یکنفر مادری برخورد کرد… ژوستن در جای دیگر از نوشته‌های خود می‌گوید: کوروش از ابتدای سلطنت خود، سبارس را والی پارس کرد.

کوههای ایران: در نگاهی کلان‌تر باید گفت سلسله کوههای آلپ – هیمالیا از کوهستانهای جنوب فرانسه شروع شده و پس از عبور از کوههای آلپ، از طریق شبه جزیره بالکان وارد کشور ترکیه می‌شود. سپس این کمربند کوهستانی به دو شاخه شمالی و جنوبی تقسیم می‌گردد؛ شاخه شمالی از طریق رشته کوههای قفقاز کوچک وارد ایران شده و بصورت رشته کوه البرز ابتدا به سمت جنوب و سپس به طرف شرق ادامه می‌یابد. شاخه جنوبی آلپ – هیمالیا از مسیر جنوب ترکیه وارد ایران شده و سلسله کوههای زاگرس را تشکیل می‌دهد و به سمت جنوب شرق ادامه می‌یابد. رشته شمالی (البرز) پس از گذشتن از افغانستان به فلات تبت می‌رسد و رشته جنوبی (زاگرس) پس از اتصال به پهنه مکران از طریق پاکستان به فلات تبت می‌پیوندد. روند سلسله کوههای آلپ – هیمالیا در شرق فلات تبت (شرق چین) به سمت جنوب تغییر می‌کند، از مجمع الجزایر فیلیپین و اندونزی و از شمال استرالیا می‌گذرد و در اقیانوس آرام تا نیوزیلند ادامه می‌یابد. این کمربند عظیم محل برخورد دو ابرقاره اوراسیا و گندوانا است که خود از چندین کمربند کوهزایی کوچک‎تر از قبیل البرز، زاگرس و غیره تشکیل شده است.

رشته کوههای زاگرس: کوههای زاگرس سراسر غرب، جنوب غربی و قسمتی از جنوب کشور، از آذربایجان غربی تا شمال تنگه هرمز را با روند شمال غربی به جنوب شرقی می‌پوشاند. کوههای زاگرس در راستای جنوب غرب به شمال شرق (عمود بر روند زاگرس) به سه ناحیه تقسیم می‌شود که عبارتند از:

الف) کمربند چین‌خورده زاگرس: این ناحیه بصورت نواری باریک و طویل در شمال خلیج فارس و شمال شرق دشت خوزستان کشیده شده است. ارتفاعات منفرد و گرده‌ای شکل از ویژگیهای این ناحیه می‌باشد که راستا یا کشیدگی این ارتفاعات در جهت شمال غرب – جنوب شرق است.

ب) زاگرس مرتفع: رشته کوههای اصلی زاگرس از مرز آذربایجان غربی با ترکیه و همچنین از محل گوشه مرزی ایران، ترکیه و عراق شروع می‌شود و بصورت دیواره‌ای سرتاسر جنوب غرب ایران در برمی‌گیرد. این رشته کوهها در شمال خلیج فارس به سمت شرق تا پهنه مکران در استان سیستان و بلوچستان ادامه دارند. برخی از مهمترین ارتفاعات زاگرس مرتفع از شمال غرب به جنوب شرق عبارتند از: دنا، زردکوه، سفیدکوه، اشترانکوه و دینارکوه. کوههای زاگرس در مقابل جریانهای توده‌ای هوایی مدیترانه‌ای و اقیانوس اطلس قرار گرفته است و مانع نفوذ رطوبت مدیترانه‌ای به نواحی مرکزی ایران می‌شود. قسمتهای شمالی و جنوبی زاگرس از نظر بارندگی و آب و هوا متفاوت هستند و مقدار ریزش باران در قسمتهای شمالی بسیار بیشتر از بخشهای جنوبی است؛ همچنین قسمتهای غربی مرطوب‌تر از بخشهای شرقی کوهستان هستند. در زاگرس دو اقلیم کوهستانی معتدل (ارتفاعات بین۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ متر) و کوهستانی سرد (ارتفاعات بالاتر از ۲۰۰۰ متر) است.

ج) کمربند سنندج – سیرجان: هرچند برخی زمین‌شناسان آنرا جزء ایران مرکزی می‌دانند اما بموازات کوههای زاگرس بوده و پیدایش و تکوین آن با جبال زاگرس قابل تفسیر است. این ناحیه نوار باریک و طویل کوهستانی در شمال شرق زاگرس مرتفع می‌باشد که از سنندج در استان کردستان تا سیرجان در استان کرمان ادامه دارد. شاید بتوان آن را کوهپایه‌های شرقی زاگرس مرتفع دانست. این کوهستانها مشرف بر کویرها و گودالهایی از قبیل کویر ابرقو و باتلاق گاوخونی هستند. کوههای دره‌بید در شمال شرق فریدون‌شهر و رشته کوه الوند در شمال همدان از مهمترین ارتفاعات این ناحیه محسوب می‌شوند.

کوههای مهّم زاگرس: در فرهنگ مردمان لر برخی کوهها دارای موقعیت برجسته‌تری شده‌اند که در ادامه تلاش می‌شود تعدادی از آنها مورد اشاره قرار گیرند:

منگشت: کوهستان منگشت مشترک بین شهرستان‌های ایذه، باغملک، کهگیلویه (بخش دیشموک) و لردگان است. این رشته کوه که بلندترین قسمت آن با ارتفاع ۳۶۱۰ متر در ۱۶ کیلومتری شمال غربی لیراو (منطقه‌ای در سرزمین بهمئی مهمدی سردسیر و خاستگاه اصلی بهمئی‌ها) و ۵۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر ایذه قرار گرفته است دارای جایگاه خاصی در فرهنگ بهمئی و بختیاری می‌باشد. از قله‌های معروف آن می‌توان به غارون، جمیه، تنوش، ناشلیل، زردحلقه، نسا، سه‌پران، سرچاه، قوچه، بردنگان، دشت‌مر، چلا، تیربازک، دوتو، کله، کلمه، برآفتاب، دوزرد و سردوفون اشاره کرد. طول این کوهستان حدود ۸۰ کیلومتر و عرض بین ۲۰ تا ۲۵ کیلومتر است، پهنه‌ای به وسعت۱۸۵۰ کیلومتر مربع را پوشش داده و جزء یکی از طولانی‌ترین کوهستانهای زاگرس است. جهت آن غربی – شرقی بوده و از شمال غربی آغاز و تا روستای رودریش از توابع شهر دیشموک در سرزمین بهمئی مُهْمَدی سردسیر ادامه دارد. چند قله از این رشته کوه بزرگ به شرح زیر معرفی می‌گردد:

  • تیربازک: این کوه یکی از قله‌های رشته کوه منگشت می‌باشد که با ارتفاع 3316 متر در محدوده شهرستان ایذه، بخش دهدز، دهستان دنباله رود جنوبی و در 49 کیلومتری جنوب شرقی مرکز شهرستان ایذه واقع شده است. جهت کوه جنوب شرقی – شمال غربی می‌باشد.
  • دوتو: این کوه یکی دیگر از قله‌های رشته کوه منگشت می‌باشد که با ارتفاع 3198 متر در محدوده شهرستان باغملک، بخش صیدون، دهستان صیدون و در 33 کیلومتری جنوب شرقی مرکز شهرستان باغملک واقع شده است. جهت کوه شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.
  • کله: این کوه با ارتفاع 2995 متر در محدوده شهرستان باغملک، بخش صیدون، دهستان صیدون و در 33 کیلومتری جنوب شرقی مرکز شهرستان باغملک واقع شده است. جهت کوه جنوب شرقی – شمال غربی می‌باشد.
  • کلمه: این کوه با ارتفاع 2751 متر در محدوده استان کهگیلویه و بویراحمد، شهرستان کهگیلویه، بخش چاروسا، دهستان بهمئی سرحدی شرقی [بهمئی مهمدی سردسیر به مرکزیت دیشموک] و در 71 کیلومتری شمال دهدشت مرکز شهرستان کهگیلویه واقع شده است. جهت کوه غربی – شرقی می‌باشد.
  • جیمه: این کوه با ارتفاع 2580 متر در محدوده شهرستان باغملک، بخش صیدون، دهستان صیدون و در 21 کیلومتری جنوب شرقی مرکز شهرستان باغملک واقع شده است. جهت کوه شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.
  • سه پران: این کوه با ارتفاع 2327 متر در محدوده شهرستان باغملک، بخش مرکزی، دهستان قلعه تل و در 16 کیلومتری شمال شرقی مرکز شهرستان باغملک واقع شده است. جهت کوه جنوب شرقی – شمال غربی می‌باشد.
  • دلی: این کوه هم با ارتفاع 2245 متر در محدوده استان کهگیلویه و بویراحمد، شهرستان کهگیلویه، بخش چاروسا، دهستان بهمئی سرحدی شرقی [بهمئی مهمدی سردسیر به مرکزیت دیشموک] و در 65 کیلومتری شمال دهدشت مرکز شهرستان کهگیلویه واقع شده است. جهت کوه شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.

کوه سفید: این رشته کوه که در پست جغرافیای ایل بهمئی بدان اشاره شده است میان دو منطقه بهمئی مهمدی و بهمئی احمدی قرار گرفته است؛ ارتفاع آن در بلند‌ترین نقطه بیش از 2700 متر ذکر شده و جهت آن شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.

کوه سیاه: این کوه  که همانند کوه سفید در پست جغرافیای ایل بهمئی و نیز سرزمین ایل بهمئی مورد اشاره قرار گرفته، در واقع یک رشته کوه چند ده کیلومتری در دو استان کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان می‌باشد، از شمال غرب منطقه در خاک بهمئی (بخش واقع در خوزستان) عبور کرده و در ادامه به خاک طیبی امتداد می‌یابد. قله‌ای از آن در تقسیمات سیاسی کشوری وقت در منطقه طیبی سرحدی غربی با ارتفاع 3124 متر و در 46 کیلومتری شمال غربی دهدشت مرکز شهرستان کهگیلویه گزارش شده است. جهت کوه شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.

حاتم: این رشته کوه چند ده کیلومتری نیز که شرح آن در پست جغرافیای ایل بهمئی رفته، در شهرستان بهمئی و فاصله ۱۲ کیلومتری شمال شرقی شهر لکک قرار داشته و جدا کننده بخش سردسیری و گرمسیری بهمئی احمدی از یکدیگر است. ارتفاع آن در بلندترین قله 2480 متر ( در برخی منابع 2205 متر ذکر شده) است و جهت آن جنوب شرقی – شمال غربی می‌باشد. شایان ذکر است یکی از پایگاههای رادار پایش و پیش اخطار هوابرد ارتش نیز بر فراز همین کوهستان ساخته شده. در ضمن قله دیگری از این کوه با ارتفاع 2320 متر در یک کیلومتری آن به نام هاتوم گزارش شده است.

دنا: این رشته کوه بزرگ و مشهور دارای قله‌های رفیع بالای 4000 متر می‌باشد که مرتفع‌ترین قله‌ی آن با ارتفاع 4409 (به قولی ۴۳۲۲) متر بلندترین قله زاگرس و یکی از معروفترین کوههای کشور است و در استان کهگیلویه و بویراحمد، محدوده شهرستان بویراحمد و در ۲۸ کیلومتری شمال غربی شهر یاسوج مرکز استان قرار داشته، جهت کوه جنوب شرقی – شمال غربی می‌باشد. دنا دارای اهمیّت بالایی در فرهنگ بویراحمدی‌ها و بلکه عموم لرها است؛ هنرمندان و شاعران مختلف در شعرهای خود بدان اشاره کرده‌اند. کوه دنا به علت داشتن یخچال‌های طبیعی، سرچشمه دو رود مهّم کر و آبگرم است . دامنه‌های جنوبی و جنوب غربی این کوهستان تا دره رودخانه بشار گسترده شده و دامنه‌های شمالی به دره رودخانه ماربر متصل می‌گردد. این رشته کوه از قلل مهّم تشکیل شده که معروفترین آنها عبارتند از: حوضدان، سی‌چرنی، ماشی، قاش‌مستان، برج‌آسمانی، مورگلی، پل‌سفید و خرسان.

تاراز: این کوه با ارتفاع ۱۹۳۰ متر (در برخی منابع بیش از 2700 متر) در محدوده مشترک میان شهرستان اندیکا در استان خوزستان و شهرستان فارسان بختیاری، منطقه بازفت و در فاصله ۸۳ کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان فارسان واقع شده است. جهت کوه، شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد. این کوه جایگاه رفیعی در فرهنگ بختیاری‌ها دارد بگونه‌ای که زنده‌یاد بهمن علاءالدین معروف به مسعود بختیاری خواننده و خنیاگر بزرگ ایل بختیاری و قوم لر نام یکی از کاست‌های خویش را تاراز انتخاب نمودند.

آسماری: این کوه با ارتفاع ۱۳۵۶ متر در محدوده شهرستان مسجدسلیمان، منطقه تمبی‌گلگیر و در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی مرکز شهرستان قرار دارد. این کوه نیز در فرهنگ بختیاری جایگاه برجسته‌ای داشته و شاعران و هنرمندان مختلفی بدان پرداخته‌اند.

زردکوه: این کوهستان بزرگ، بعداز دنا دارای بلندترین قله‌ی زاگرس می‌باشد که با ارتفاع ۴۱۰۰ متر در محدوده شهرستان فارسان، منطقه شوراب تنگزی و در ۴۵ کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان قرار دارد. جهت کوه شمال غربی – جنوب شرقی است. زردکوه یکی از بلندترین رشته کوههای زاگرس است که از قله‌های معروف آن می‌توان به لم‌لمی، گله‌سگا، کوره، شنگی، دالانک، هفت‌تنان، قیصری، چهل‌خشت و کهنو اشاره کرد. این رشته کوه به طول ۱۲۳ کیلومتر و عرض متوسط ۲۰ کیلومتر از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده است. از رشته‌کوه زردکوه رودخانه‌های متعددی سرچشمه می‌گیرند که برخی از معروف‌ترین آنها عبارتند از: آب بازفت، آب کوهرنگ، آب شرمک، آب دره‌کل و آب کوفی. چند قله از این رشته کوه به شرح زیر معرفی می‌گردد:

  • چهل خشت: این کوه با ارتفاع 4018 متر یکی از بلندترین قله‌های زردکوه می‌باشد که در محدوده شهرستان فارسان، بخش شوراب، دهستان بازفت و در 61 کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان فارسان واقع شده است. جهت کوه شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.
  • هفت تنان: این کوه با ارتفاع 3395 متر در محدوده شهرستان فارسان، بخش شوراب، دهستان بازفت و در 69 کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان فارسان واقع شده است. جهت کوه شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.
  • قیصری: این کوه با ارتفاع 3287 متر در محدوده شهرستان فارسان، بخش شوراب، دهستان شوراب تنگزی و در 24 کیلومتری غرب مرکز شهرستان فارسان واقع شده است. جهت کوه غربی – شرقی می‌باشد.
  • تورک: این کوه با ارتفاع 3158 متر در محدوده شهرستان فارسان، بخش شوراب، دهستان بازفت و در 90 کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان فارسان واقع شده است. جهت کوه شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.
  • لم‌لمی: این کوه با ارتفاع 3068 متر در محدوده شهرستان فارسان، بخش شوراب، دهستان بازفت و در 100 کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان فارسان واقع شده است. جهت کوه شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.
  • گله‌سگا: این کوه با ارتفاع 3395 متر در محدوده شهرستان فارسان، بخش شوراب، دهستان بازفت و در 89 کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان فارسان واقع شده است. جهت کوه شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.
  • دالانک: این کوه با ارتفاع 2717 متر در محدوده شهرستان اردل، بخش مرکزی، دهستان دیناران و در 40 کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان فارسان واقع شده است. جهت کوه شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.
  • شنگی: این کوه با ارتفاع 2604 متر در محدوده شهرستان فارسان، بخش شوراب، دهستان بازفت و در 72 کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان فارسان واقع شده است. جهت کوه شمالی – جنوبی می‌باشد.
  • کمربیکس: این کوه با ارتفاع 2550 متر در محدوده شهرستان فارسان، بخش شوراب، دهستان بازفت و در 43 کیلومتری جنوب غربی مرکز شهرستان فارسان واقع شده است. جهت کوه شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.

سبزکوه: این کوه با ارتفاع ۳۵۲۵ متر در منطقه ناغان، ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی شهر اردل مرکز شهرستان واقع شده است. جهت کوه، شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.

خرسون: این کوه با ارتفاع ۱۷۴۵ متر در محدوده شهرستان لردگان، ناحیه ارمند و در ۱۷ کیلومتری شمال مرکز شهرستان واقع شده است. جهت کوه، شمالی – جنوبی می‌باشد.

اشترانکوه: این کوهستان بزرگ متشکل از چندین قله رفیع می‌باشد که بلندترین آنها با ارتفاع ۴۰۵۰ در منطقه پاچه‌لک، ۲۰ کیلومتری جنوب مرکز شهرستان ازنا واقع شده و جهت آن جنوب شرقی – شمال غربی است. بخشی از رودخانه معروف گهر از این رشته کوه سرچشمه گرفته و دریاچه مشهور گهر نیز در دامنه‌های آن قرار دارد.

یافته‌کوه: این کوه که زادگاه «شاه خوشین لرستانی» از بزرگان لر در قرن چهارم و پنجم هجری عنوان شده، جایگاه برجسته‌ای در میان لرهای پیرو آیین اهل حق (یارسان/طایفه‌سان) داشته و دارد؛ کوه با ارتفاع 1450 متر در محدوده شهرستان خرم آباد، بخش دوره چگنی، دهستان دوره و در 15 کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان خرم آباد واقع شده است. جهت کوه جنوب غربی – شمال شرقی می‌باشد.

سفید کوه: در مناطق لرنشین چندین کوه با عنوان سفید کوه و کوه سفید گزارش شده است که در ادامه به چند مورد که در استان لرستان قرار دارند پرداخته می‌شود:

کوه سفید الیگودرز: این کوه با ارتفاع 3249 متر در محدوده شهرستان الیگودرز، بخش مرکزی، دهستان بربرود شرقی و در 28 کیلومتری جنوب شرقی مرکز شهرستان الیگودرز واقع شده است. جهت کوه جنوبی – شمالی می‌باشد. ضمناً بخشی از کوه در شهرستان فریدن، قسمتی در بوئین و میاندشت و دهستان کرچمبو جنوبی قرار گرفته است.

سفید کوه ازنا: سه کوه با این نام در منطقه ازنا گزارش شده‌اند که به شرح زیر معرفی می‌گردند:

  • سفید کوه بزرگ ازنا: این کوه با ارتفاع 2702 متر در محدوده شهرستان ازنا، بخش مرکزی، دهستان سیلاخور شرقی و در 15 کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان ازنا واقع شده است. جهت کوه جنوب شرقی – شمال غربی می‌باشد
  • سفید کوه کوچک ازنا: این کوه با ارتفاع 2512 متر در محدوده شهرستان ازنا، بخش مرکزی، دهستان سیلاخور شرقی و در 13 کیلومتری جنوب غربی مرکز شهرستان ازنا واقع شده است. جهت کوه جنوب شرقی – شمال غربی می‌باشد
  • کوه سفید ازنا: این کوه با ارتفاع 2585 متر در محدوده شهرستان ازنا، بخش مرکزی، دهستان جاپلق غربی و در 18 کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان ازنا واقع شده است. جهت کوه جنوب شرقی – شمال غربی می‌باشد.

سفید کوه دورود: این کوه با ارتفاع 2327 متر در محدوده شهرستان دورود، بخش مرکزی، دهستان حشمت آباد و در 12 کیلومتری شمال شرقی مرکز شهرستان دورود واقع شده است. جهت کوه جنوب شرقی – شمال غربی می‌باشد.

سفید کوه خرم‌آباد: از جمله رشته کوههای مهم زاگرس می‌باشد که در استان از مناطق غربی آن در 35 کیلومتری جنوب نورآباد مرکز شهرستان دلفان شروع و تا شمال غربی خرم‌آباد امتداد یافته و دارای قله‌های بسیاری است. از این بین، سه قله‌ی آن به شرح زیر معرفی می‌گردد:

  • سفید کوه دوره چگنی: این کوه با ارتفاع 3060 متر در محدوده شهرستان خرم آباد، بخش دوره چگنی، دهستان دوره و در 32 کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان خرم آباد واقع شده است. جهت کوه شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.
  • سفید کوه رباط: این کوه با ارتفاع 2942 متر در محدوده شهرستان خرم آباد، بخش مرکزی، دهستان رباط و در 20 کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان خرم آباد واقع شده است. جهت کوه جنوب شرقی – شمال غربی می‌باشد.
  • سفید کوه سلسله: این کوه یکی از قله‌های رشته کوه فوق می‌باشد که با ارتفاع 2875 متر در محدوده شهرستان سلسله، بخش مرکزی، دهستان قلایی و در 36 کیلومتری جنوب شرقی الشتر مرکز شهرستان سلسله واقع شده است. جهت کوه شمال شرقی – جنوب غربی می‌باشد.

گرین: این کوهستان بزرگ که از مناطق غربی استان لرستان در حوالی دلفان آغاز و تا حدود بروجرد ادامه می‌یابد، مرز طبیعی استان با استان همدان نیز می‌باشد. قله‌ی گرین یکی از بلندترین قله‌های آن با ۳۶۴۵ متر ارتفاع در منطقه قلعه مظفری، در ۱۵ کیلومتری شمال شرقی شهر الشتر مرکز شهرستان سلسله واقع شده و جهت آن شمال غربی – جنوب شرقی است. چند قله از این رشته کوه به شرح زیر معرفی می‌گردد:

  • ولاش: این کوه که گفته می‌شود با ارتفاع 3639 متر بلندترین قله‌ی کوهستان گرین می‌باشد، در محدوده شهرستان سلسله، بخش مرکزی، دهستان قلعه مظفری و در 55 کیلومتری شمال شرقی الشتر مرکز شهرستان سلسله واقع شده است. جهت کوه جنوب شرقی – شمال غربی می‌باشد.
  • چشمه‌کلان: این کوه که با عنوان کنی کلان هم از آن یاد می‌شود، با ارتفاع 3085 متر در محدوده شهرستان دلفان، بخش مرکزی، دهستان نورعلی و در 12 کیلومتری شمال شرقی نورآباد مرکز شهرستان دلفان واقع شده است. جهت کوه شمال شرقی – جنوب غربی می‌باشد.
  • چهارشاخ: این کوه با ارتفاع 2850 متر در محدوده شهرستان دلفان، بخش مرکزی، دهستان نورعلی و در 15 کیلومتری شمال شرقی نورآباد مرکز شهرستان دلفان واقع شده است. جهت کوه شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد. ضمناً قله چال قوچ نیز پیوسته و در غرب آن قرار دارد.
  • بزگیر: این کوه با ارتفاع 2257 متر در محدوده شهرستان دلفان، بخش مرکزی، دهستان خاوه شمالی و در 7 کیلومتری شمال شرقی نورآباد مرکز شهرستان دلفان واقع شده است. جهت کوه شمال شرقی – جنوب غربی می‌باشد.
  • بازگیران: این کوه با ارتفاع 2052 متر در محدوده شهرستان سلسله، بخش مرکزی، دهستان یوسفوند و در 42 کیلومتری شمال شرقی الشتر مرکز شهرستان واقع شده است. جهت کوه شمالی – جنوبی می‌باشد.
  • برنجه: این کوه که میش‌پرور هم نامیده می‌شود با ارتفاع 1885 متر (به قولی بیش از 3000 متر در بلندترین قله) در محدوده شهرستان بروجرد، بخش مرکزی، دهستان همت آباد و در 9 کیلومتری جنوب غربی الیگودرز مرکز شهرستان واقع شده است. جهت کوه جنوب شرقی – شمال غربی می‌باشد.

هرا: این کوه با ارتفاع ۳۷۳۶ متر در منطقه زلقی، ۴۱ کیلومتری جنوب غربی مرکز شهرستان الیگودرز واقع شده و جهت آن جنوب شرقی – شمال غربی است.

کبیرکوه: این کوهستان معروف با طول بیش از ۱۷۰ و عرض بیش از ۴۰ تا ۸۰ کیلومتر در واقع جدا کننده پیشکوه و پشتکوه سرزمین لر کوچک است. بلندترین قسمت آن با ارتفاع ۲۸۲۵ متر در ۴۴ کیلومتری جنوب شرقی مرکز شهرستان دره‌شهر قرار دارد. لازم به ذکر است پشتکوه لر کوچک همان منطقه‌ای است که در قرن اخیر در قالب استان ایلام معرفی شد. جهت این رشته کوه شمال غربی – جنوب شرقی است.

دینارکوه: این کوه با ارتفاع ۱۳۲۰ متر در منطقه اناران، ۵ کیلومتری شمال شهر دهلران مرکز شهرستان واقع شده است. جهت کوه، شمال غربی – جنوب شرقی می‌باشد.

الوند: این کوه با ارتفاع ۳۵۸۰ و طول ۴۰ و عرض ۱۰ کیلومتر در محدوده شهرستان همدان و ۱۲ کیلومتری جنوب و غرب مرکز شهرستان قرار گرفته و جهت آن شمال غربی به جنوب شرقی است. این رشته کوه جزو سلسله جبال معظم زاگرس بشمار آمده و زیبایی خاصی به این منطقه بخشیده. از قله‌های مهم آن می‌توان به کلاغ‌لان، غفارکوه، چهار زمین، قله گاوبر، تخت رستم، شاه‌نشین بزرگ، کلاه قاضی، دره غار، سرکه‌زار و کرکسین اشاره کرد. مناسبترین راه صعود بدان از طریق دره مراد بیک در جنوب و گنج نامه در غرب همدان است.

برم فیروز: این کوه با ارتفاع 3642 متر در محدوده شهرستان سپیدان، بخش مرکزی، دهستان خفری و در 20 کیلومتری شمال غربی اردکان مرکز شهرستان سپیدان واقع شده است. جهت کوه شمالی – جنوبی می‌باشد.

تاسک: این کوه با ارتفاع ۲۸۸۴ متر در منطقه مشایخ، ۳۶ کیلومتری جنوب شرقی شهر نورآباد مرکز شهرستان ممسنی واقع شده، جهت آن جنوب شرقی – شمال غربی است. شایان ذکر است کوه دیگری با همین نام در منطقه کاکان بویراحمد، 15 کیلومتری شمال شرقی شهر یاسوج قرار دارد که ارتفاع آن را 3093 متر ذکر کرده‌اند؛ جهت آن شرقی – غربی گزارش شده است.

نیوار: این کوه با ارتفاع ۲۳۹۵ متر ارتفاع در منطقه دشمن‌زیاری، ۱۸ کیلومتری جنوب غربی اردکان مرکز شهرستان سپیدان قرار گرفته و جهت آن شمال غربی – جنوب شرقی است.

در پایان امید است قدمی ناچیز در راستای شناخت هویت و اصالت‌ها برداشته شده باشد. ضمن اینکه مدنظر خواهد بود تا در صورت کسب اطلاعات تازه و تکمیلی، پست بالا بروزرسانی گردد.

14 thoughts on “زاگرس سرزمین مادری

    • والله تا جایی که من میدونم بهمئی هیچ ارثی از کوه های غارون نداره چون از آن ایل بزرگ جانکی بختیاری. بهمئی کوه سیاه رو میتونن بگن از آن ما هستش.

      • سلام
        چنانکه در پست جغرافیای ایل بهمئی به استناد پژوهشهای دکتر جواد صفی‌نژاد (عضو تیم مطالعاتی اعزامی دانشگاه تهران به منطقه کهگیلویه در اواسط دهه چهل شمسی به سرپرستی زنده‌یاد دکتر نادر افشار نادری) اشاره شد، حدود خاک بهمئی مُهْمَدی از شمال محدود می شود به خط الرأس کوه‌های غارون که در واقع دنباله کوه های مُنْگَشت است. آبریزهای جنوبی کوه غارون قلمرو طوایف مختلف بهمئی مُهْمَدی و آبریزهای شمالی آن سکونتگاه سادات بارزی و طوایفی از بختیاری‌ها است.
        ضمناً همانگونه که پیشتر بارها ذکر گردید؛ اهمیت یافته‌های دکتر افشار نادری و یاران ایشان از آن جهت است که شخصاً ماهها در خاک بهمئی و در میان لرهای کهگیلویه سکونت گزیده و از نزدیک به واکاوی و بررسی عشایر پرداخته بودند بنابراین اطلاعات آنان دارای ارزش بالایی است. گویی علاوه بر آن مطلعین محلی بهمئی و بختیاری نیز بخوبی آگاه می‌باشند که دامنه‌های جنوبی کوه غارون در سرزمین بهمئی و دامنه‌های شمالی آن در سرزمین همتباران بختیاری واقع شده است.
        در پایان مجدداً یادآوری می‌گردد اگرچه فضای مجازی محیطی آزاد بوده و افراد در عین ناشناخته بودن می‌توانند با هر سطح بینشی هر دیدگاهی را به هر جهت و با هر نیّتی مطرح کنند امّا امید است که فرزندان راستین قوم لر کما فی سابق در کنار طرح مباحث تاریخی اجتماعی برای شناخت از یکدیگر، در اولویت بالاتر چشم به همبستگی‌ تاریخی شاخه‌های گوناگون تبار بزرگ لر داشته و در این مسیر الگویی برای سایر هموطنان باشند. پنداری می‌توان گفت به گواه تاریخ، نه تنها بهمئی و بختیاری بلکه سایر گروههای لرتبار همچون بویراحمد، طیبی، دشمن‌زیاری، چرام، بابویی و غیره دارای عناصر هویتی مشترک و در یک کلام جهان‌بینی همسو بوده‌ و در گذشته هم جزو یک پیکره واحد بنام لر بزرگ جای می‌گرفته‌اند؛ یعنی خُمونی بگُم که هَمَش یکیِن.

  1. سلام
    ضمن استفاده از مطالب فوق جا داره از قلم زدن زیبای برادرم آرمان خان تشکر کنم .

    • سلام گووی نریمیسام
      ضمن سپاس از ابراز محبت همیشگی آن برادر محترم اعم از حضوری، تلفن، پیامک و نرم‌افزار واتس‌آپ، نوشتن از اصالت‌ها موجب افتخار است زیرا به درستی ذات لر جز صداقت، صفا، صمیمیت و شجاعت نبوده است. امید که نسل جدید نگاهبان آن سیرت‌های فروزان باشد.
      در پایان همگام با تشکر مجدد از ابراز محبت جنابعالی، با عنایت بدینکه در خانه‌ی پدری، تا شخصیت‌های هم نسل و هم سن پدربزرگ (حاج ناصرخان خلیلی)، با عنوان «خان» مورد خطاب می‌گرفتند و نسل‌های بعدی یعنی فرزندان و نوادگان را شامل نمی‌شده، موجب امتنان است اگر پسوند مذکور برای ادمین سایت نیز به کار برده نشود گویی در بخش دلنوشته هم برای پدر نگارنده از لقب خان استفاده نشده است.

  2. سلام و درود فراوان بر آرمان عزیزم
    و با تشکر از شما، بجهت زنده نگهداشتن فرهنگی اصیل، از فرهنگ های این مرز و بوم.
    باشد روزی که همه ما بجای استفاده از فرهنگ های اشتباه غربی به اصل خودمان باز گردیم.
    هر کسی کو دور ماند از اصل خویش**** باز جوید روزگار وصل خویش (مولوی).

    • سلام
      ضمن تشکر از ابراز محبت جنابعالی، تندرستی و سعادت را از درگاه پروردگار متعال برای آن برادر محترم خواستار است.

  3. سلام پست مفیدی بود
    اگر اشتباه نکنم اول رادار ماغر میخواستند روی کوه سفید احداث کنند ولی به علت دست رسی بدی که داشت از این کار صرفه نظر کردن
    انشالله در کاراتون موفق باشید برادر

    • سلام
      با سپاس از نظر لطف، ابراز محبت و توجه آن برادر محترم.
      موفق باشید

  4. سلام
    مطالبی در خصوص نام زاگرس تقدیم می شود شاید مفید باشد:

    واژهٔ «زاگرس» یا «زاگروس» از بیش از هشت دهه پیش و از اواخر دوره قاجار از طریق ترجمه آثار نویسندگان اروپایی (و بعضاً از زبان یونانی) وارد زبان فارسی شده و سپس بر روی نقشه ایران نیز گذاشته شد.

    ظاهراً حسن پیرنیا اولین کسی است که واژهٔ زاگرس را در حاشیهٔ صفحهٔ ۲ کتاب خود بنام «تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان» آورده‌است. او خود تأکید نموده که اروپاییها چنین (یعنی زاگرس) نامند.

    بعد از نوشتهٔ پیرنیا بارها به اشتباه از زاگرس به نام کوه یا دره نام برده شد که برداشت نادرستی بوده‌است زیرا واژهٔ زاگرس بخش گسترده‌ای از شمال‌غربی تا جنوب شرقی ایران را با بیش از ۲۴۰ نام از رشته کوه، دشت، دره، رود و شهر و بخش و روستا در استان‌های آذربایجان غربی، کردستان، ایلام، کرمانشاه، مرکزی و اصفهان و فارس و کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری و خوزستان و بالاخره لرستان را شامل می‌شود.

    واژهٔ زاگرس در هیچ‌یک از کتاب‌های تاریخی و جغرافیایی یا مسالک و الممالک و نوشته‌های دوره اسلامی نوشته نشده‌است. در لغت‌نامه دهخدا یا دائرةالمعارف مصاحب نیز نکته‌ای مهم و اساسی دربارهٔ ریشه و اصل واژه زاگرس بیان نشده‌است.

    محمد قزوینی در صفحهٔ ۴۸ از جلد ۵ کتاب خود می‌نویسد: «زاگرس نام یونانی سلسله جبال غربی ایران به خصوص منطقهٔ لرنشین در غرب ایران است.»

    در دانشنامه لاروس از زاگرس به کوتاهی به‌عنوان نام دره‌ای که نفت‌خیز است ذکر شده‌است.

    در واژه نامهٔ یونانی به آلمانی که سال م۱۸۸۶ در لایپزیگ به چاپ رسیده واژه Zagrio یا Zagros را به‌عنوان «کوهی در دوران ماد» به نقل از نوشته‌های استرابون و پولیبیوس آورده‌است.

    در لغت نامهٔ جغرافیایی Lexique géographique در زیر واژه و عنوان «زاگرو» (زاگرس) آمده‌است:

    «رشته کوهی است در آسیا که از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده .»
    رومن گیرشمن باستان‌شناس فرانسوی در کتابش زاگرس را نام قبیله‌ای دانسته و می‌نویسد:
    «حرکت عمومی قبایل ایرانی هنوز به پایان نرسیده بود که قبیلهٔ سومی از قبیله‌های مهم ایرانی بنام «Zikirtu» یا «ساگارتی» بسوی نواحی شرقی تری رفته و مستقر شدند.»
    هرودوت نیز در نوشته‌هایش از همین قبیله صحراگرد با نام «ساگارتی» یاد کرده و می‌نویسد:
    «قبیله‌های دیگر که صحراگردند از این قرارند: داین‌ها، ماردها، دروپیک‌ها و ساگارتی‌ها»
    دیاکونوف نیز در کتاب تاریخ ماد خود[۷] در شرح حملهٔ آشوری‌ها به پارسوا و به استناد کتیبه‌های خوانده شده می‌نویسد:

    «به‌طوری که در متن تصریح شده، آخرین نقطهٔ لشکر کشی ظاهراً زاکروتی بود».

    به استناد مطالب ذکر شده ریشهٔ واژهٔ زاگرس از زبان اوستایی است و یونانی‌ها با افزودن S (س) به آخر آن این واژه را به شکل یونانی مبدل نمودند.

    نام باستانی رشته کوه زاگرس کُر یا کور است: بر طبق اسطوره‌شناسی سومری کور (کر) اساساً نام یک کوه یا کوه‌هایی بوده، و معمولاً به کوه‌های زاگرس واقع در شرق سومر اطلاق می‌گردیده‌است.

    کور همچنین نام دیگر امپراتوری اکد است که از سه هزار سال پیش و قبل از آن بر کل نواحی زاگرس گسترده شده بود.
    بعضی معتقدند ریشه این نام اوستایی است. در زبان اوستایی زاگر Za-G’R’ به معنای کوه بزرگ است. اما نظری نیز هست این است که این کلمه از نام مهاجران هندواروپایی ساکن در این منطقه معروف به ساگارتی گرفته شده.

  5. بنام خالق کوه ها.
    مقاله ی پر محتوایی بود. استفاده کردیم .
    واژه گنج برازنده این مقاله است.

    • سلام
      با تشکر از توجه و نیز ارج نهادن نسبت به دغدغه و تعصب بجای جنابعالی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *