نخستین اصلاحیه نمودار درختی قوم لر

پس از گذشت نزدیک به ۹ سال، همانگونه که مکرراً در بخش دیدگاههای وبسایت وعده داده شد، «نخستین اصلاحیه نمودار درختی قوم لر» تهیه گردید؛ در این راه سعی گشت از منابع تکمیلی استفاده گردد. ضمن اینکه شایسته است نکات زیر در رابطه با نمودار مذکور مورد عنایت قرار گیرند:
الف) در نمودار تلاش شده تا کلیاتی از چارچوب قوم لر ارائه گردد امّا شناخت تمام و کمال تقسیم‌بندی لرها در سیر تاریخی آنها نیازمند نمودارهای متعدد بوده و از توان یک چارت خارج می‌باشد.
ب) با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از نمودار با استفاده از آثار حکومتگران برجسته‌ای چون سردار اسعد بختیاری و نیز اساتید علوم اجتماعی و مردمشناسی همچون دکتر نادر افشار نادری، دکتر جواد صفی‌نژاد و دکتر سکندر امان‌اللهی بهاروند تهیه شده است و آندسته عمدتاً به سازمان سیاسی اجتماعی ایلات و طوایف می‌پردازند و نه روابط نسبی و خونی، ناگفته پیداست اتحادها (خین و چو/برد و چو) و جابجایی‌ها نقش مهّمی در این رابطه ایفا می‌کرده‌اند. پس فضای عمومی چارت بر آن اساس شکل گرفته است.
ج) به تناسب و تقارن ظاهری نمودار نیز حتی‌الامکان توجه گردیده و در همین راستا در برخی موارد رده‌های بیشتری آورده شده‌ و یا بعضی دیگر در توضیحات عکس افزوده شده‌اند. مثلاً در قسمت بهمئی احمدی از لیراوی کوه کهگیلویه و نیز زراسوند از باب دورکی هفت لنگ بختیاری، «۴ رده» ذکر شده است؛ همچنین گروههایی از سادات کهگیلویه و بختیاری که بلحاظ محدودیت گرافیکی در نمودار درج نگشته‌اند، در خط ۵۳ از توضیحات بدانها اشاره شده است.
د) سازمان سنتی ایلات و طوایف در گذر زمان با جذب گروههای جدید و یا پراکندگی برخی دیگر دچار تغییر و دگرگونی می‌شدند بنابراین چیستی و ماهیت آنها را بایستی در چارچوب سیر تاریخی نگریست. ضمناً یادآوری می‌گردد ساختارهای فوق تا اوایل دهه چهل شمسی پابرجا بوده‌اند زیرا پس از اصلاحات ارضی، نظام سیاسی خویش را از دست داده و با گسترش هیمنه تکنولوژی در عصر صنعت و ارتباطات و نیز پیشرفت زندگی یکجانشینی و شهرنشینی، بیشتر و بیشتر تضعیف گردیدند تا آنجا که یاد و خاطره‌ای از آن در خیال و ذهن پیران و بزرگان باقی ماند.
هـ) در طول قرن‌های متمادی پیوندهای نسبی و سببی در کنار عناصری همچون سرزمین، تاریخ، فرهنگ، آداب و رسوم، دین و آئین، زبان و ساختارهای سیاسی تشکیل دهنده هویت مردمان لرتبار بوده است.
در پایان ضمن پاسداشت «اصالت‌ لر» که چیزی جز صفا، صمیمیت، صداقت و شجاعت نبوده، مجدداً از همه بزرگوارانی که با همیاری و همراهی خویش، این امر را ممکن ساختند بویژه مخاطبین گرامی که با نظرات سازنده‌ی خود، یاری‌گر بودند تشکر و قدردانی می‌گردد.

85 thoughts on “نخستین اصلاحیه نمودار درختی قوم لر

  1. با سلام و خسته نباشید

    تشکر فراوان بابت تهیه این نمودار ارزشمند ، خواهشمند است که گزینه دانلود را برای دریافت با کیفیت این نمودار قرار دهید ، تصویر از کیفیت و سایز مناسبی برخوردار نیست.

    با سپاس

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای فرزاد
      با سپاس از ابراز محبت و نظر لطف جنابعالی، برای مشاهده تصویر در اندازه اصلی (فول سایز) می‌توان با کلیک بر روی لینک آن که بصورت ۳۷۲۲×۶۱۸۹ در گوشه بالا سمت راست، زیر نوار مشکی رنگ برگه‌ها قرار دارد اقدام نمود.
      در پایان ضمن تشکر مجدد از ابراز محبت آن برادر محترم، همانگونه که بارها اشاره گردید بیان از اصالت‌ها موجب افتخار می‌باشد زیرا که به درستی «ذات و اصالت لر» چیزی جز صفا، صمیمیت، صداقت و شجاعت نبوده است.
      تندرست باشید

      • سلام
        من از ایل دینارونم و طایفه گورویی. لطفا به قبل از لر بزرگ و کوچیک رو بزارید این که زمان ایلخانیه به گمانم. واسم سوال هست کردها که زبونشون نه ترک نه عرب بیشتر به لر میخوره و شهرکرد رو هم ما نگه داشتیم حتما نشونه از برادر رفته مونه. ممنونم از زحماتتون و جمع آوری این تومار قدیمی

        • سلام
          مخاطب گرامی
          جناب آقای وحید
          ضمن تشکر از ابراز محبت و توجه آن برادر محترم:

          ۱- استناد به تقسیم‌بندی لر بزرگ و لر کوچک از آن جهت است که این دو مفهوم در گذر قرن‌ها ایجاد، تثبیت و گسترش یافته؛ مخصوصاً اینکه مورد استفاده فرمانروایان (بدر و منصور) و پادشاهان لر (اتابکان) نیز قرار داشته‌اند چنانکه در خط ۴، ۵، ۶، ۷ و ۸ از توضیحات تصویر بدین امر اشاراتی شده است. البته مدنظر بوده و خواهد بود تا حتی‌الامکان به تاریخ لر پیش از سال ۳۰۰ هجری نیز در قالب گفتارهای مستقل پرداخته شود، اگرچه عمده اطلاعات موجود تاکنون مربوط به زمان پس از سال مذکور است.

          ۲- نکته مهّم اینکه همانگونه که در خط ۶ از توضیحات تصویر گفته شده «عناوین لر بزرگ و لر کوچک دو مفهوم تاریخی هستند که ریشه در سال ۳۰۰ هجری دارند» یعنی بیش از ۱۱۰۰ سال پیش که خود دوره‌ای طولانی و قابل توجه می‌باشد. اهمیت این بازه زمانی از آن جهت است که می‌تواند نشانگر قرن‌ها زندگی جمعی، درهم‌تنیدگی‌های بسیار و یگانگی بالای لرتباران از شمالی‌ترین نقاط سرزمین لر تا جنوبی‌ترین نواحی‌اش باشد.

          ۳- بله! همانگونه که در خط ۳۰ از توضیحات تصویر ذکر گشته، قسمت بختیاری در نمودار فوق بر اساس تقسیم‌بندی سردار اسعد ایلخانی بختیاری تهیه شده است. در همین راستا چنانکه در خط ۲۶ از توضیحات تصویر ذکر گردیده «در نمودار تلاش شده کلیاتی از چارچوب قوم لر ارائه گردد. امّا شناخت تمام و کمال تقسیم‌بندی لرها در سیر تاریخی آنها نیازمند نمودارهای متعدد بوده و از توان این مجال خارج است» بر همین مبنا به دسته‌بندی زمان سردار اسعد که یکی از شاخص‌ترین‌ها در نوع خود می‌باشد، به‌عنوان نمونه استناد شده است.

          ۴- بله! گفته‌اند که زبان لرها و کردها قرابت و شباهت‌هایی دارد؛ گو اینکه برخی معتقدند نزدیک‌ترین مردمان ایرانی نسبت به لرها نه تنها از نظر زبان بلکه سایر عناصر هویتی، خصلت‌ها، نگرش‌ها و جهان‌بینی نیز کردها می‌باشند.

          در پایان مجدداً به یاد می‌آورد بیان از اصالت‌ها موجب افتخار می‌باشد زیرا که به درستی «ذات و اصالت لر» چیزی جز صفا، صمیمیت، صداقت و شجاعت نبوده است.

        • باسلام خدمت مدیریت محترم گروه ایلم انشالله تندرست باشید سه خانواده محترم وبزرگ ذلقی ذلکی درالیگوودرز بخش ذلقی بوده که اینهارا بزرگ گفته اند ولی نامی برده نشده آحسین غیب الله وند نوه آاحمدلر که توانسته لشگر نادرشاه افشار را شکست دهد ۲تشمال تقی بریموند تشمال یعنی بزرگ وحسن فردی پزی اینهارا سه خونه بزرگ ذلقی وریشه دارنام برده اند وتوانایی بسیار بالایی درتمام دوران درهمه ارث ها داشتند وسلام پاسدار حاج آمرید احمدی نوه آحسین غیب الله وند زلقی بختیاری

          • سلام
            مخاطب گرامی
            جناب آقای احمدی غیب الله وند
            ضمن تشکر از ابراز محبت آن برادر محترم، مطالب زیر جهت تبیین بیشتر موضوع مطرح می‌گردد:
            هرچند همانگونه که در خط ۳۰ از توضیحات تصویر ذکر گشته، از آثار سردار اسعد بختیاری در تهیه بخش بختیاری نمودار استفاده شده اما درباره زلقی در خط ۵۵ از توضیحات تصویر به تقسیم‌بندی دیگری به شرح زیر اشاره شده که در آن از غیب‌الله‌وند هم یاد شده است:
            الف) زلکی
            ب) جاوند
            ج) چهار طایفه
            شامل:

              میانجایی
              چهاربری
              عادلوند
              کلاوند
              میکور
              چپال
              دره کائدی
              احمدفداله

            د) دوزنی قالی شامل:

              تاجمیری
              گانر
              غیبی‌وند
              جمالوند
              رحمت‌وند
              ماندنی
              غیب‌الله‌وند
              شیخ گوشه
              خدروند

            هـ) دوزنی خورجین شامل:

              لیرکی
              پزی
              جوبازوند
              دراشکفتی
              ترپی
              بی آبی
              هزارسی
              مدروک
              مفروش

      • 🔰هسته تشکیل دهنده ایل بزرگ دریڪ وند
        ( دیرڪ وند ) 🔻🔻🔻 #eil_drikvand

        🌳◀️ دریڪ وند
        ۲⃣◀️ بهاروند↙️
        ۳⃣◀️ میر       ⏪ ایل بزرگ دیرڪ وند
        ۴⃣◀️ قلاوند ↖️
        ۵⃣◀️ مهاجر

        🌳ایل دریڪ وند ( دیرڪ وند ) بعنوان مهمترین ایل بالاگریوه متشکل از :
        میر، بهاروند، قلاوند، یعقوبوند، زینی وند، نجفوند، ساتیاروند، گلالیوند، کی رفوند، طالبوند، طافی، هلدی، کرکینی، کردعلیوند، مرادعلیوند، ترکارانی، شلووند, شروی، شورابی, میردورقی، میرچناری، آهوبرندی، کاویانی، کهزادوند، کوشکی، گوران، سیروان، بن زردی، فردیوند، مهوه ای، هیکی، بازکیر، هوتاوند، شیخ، بابایی، کولچپی، کوگانی، رهداروند، چوبتراش، جافر، گوشه ای، قاضی، بابارباط، باباطالب، گاوسوار، و  . . . ، طایفه خورشیدوند که در منطقه پاپی هستند نیز از تبار دیرک وند هستند .
        ✔همچنین جمعیت کثیری از این تبار بزرگ در استانهای ایلام، خوزستان، کرمانشاه، همدان، مرکزی و … سکونت دارند .

        • سلام
          مخاطب گرامی
          جناب آقای محمد
          ضمن درک دغدغه جنابعالی، همانطور که قبلاً هم در پاسخ به مخاطبین گرامی گفته شد، علوم انسانی از جمله تاریخ، بنابه ماهیت پیچیده‌ای که دارند، همواره نتایج پژوهشی، روایات، تفسیرها، تحلیل‌ها و نظرات گوناگون و یا حتّی متضادی را حول خویش گرد می‌آورند و این خود چیزی جز ضرورت رواج فرهنگ گفتگو و تبادل‌نظر نخواهد بود. به هر حال در اینگونه موارد دو راهبرد را می‌توان برگزید:

          • راهبرد مواجهه و جدل: این روش می‌تواند دارای اثرات منفی از منظر روح، روان و جسم برای طرفین مجادله داشته باشد.
          • راهبرد گفتگو: به یقین رویارویی افکار و عقاید متفاوت، با راهبرد تبادل‌نظر می‌تواند موجب پویایی اندیشه و پربارتر شدن بیش از پیش مباحث گردد.

          در همین راستا ادمین سایت نظر بر این دارد که ما لرها راهبرد دوم را برگزینیم زیرا گرچه هر کتاب، مقاله و نوشته‌ای از جمله مکتوبات آقای مرادحسین پاپی ممکن است دچار کمی، کاستی، اشتباه باشد اما شایسته است که نسل امروز لر به جای جدل، مسیر زیبنده‌ی نقد را برگزیند.

          خوشبختانه اخیراً حرکت‌های امیدبخش و ارزنده‌ای در این زمینه میان همتباران مشاهده می‌شود و به طور مشخص می‌توان به انتشار کتاب «نقدهایی بر تواریخ معاصر چگنی» اشاره کرد که آشکارا «منش نقد» را برگزیده است.

          در پایان به یاد می‌آورد که وبسایت‌ها از جمله این پایگاه را می‌توان به نوعی «ویترین» دانست که در معرض دید عموم، نه تنها در ایران بلکه کل دنیا می‌باشد، پس ناگفته پیداست همانگونه که فروشندگان بهترین اجناس خود را در ویترین فروشگاهها قرار می‌دهند، برازنده است تا ما نیز با سرلوحه قرار دادن منش گفتگو، پای در راه معرفی والاترین سرمایه خویش که چیزی جز اصالت لر (صفا، صمیمیت، صداقت و شجاعت) نبوده است برداریم.
          پاینده باشید

    • سلام فقط خواستم یک عرض ادب و خسته نباشید کرده باشم خدمت شما.
      کار خیلی بزرگی انجام دادید.
      من هم تحقیقاتی کردم که ممکنه بدرد شما بخوره اگر نیاز داشتید در خدمتم.

      • سلام
        برادر همتبار
        جناب آقای بهداروند
        ضمن سپاس از ابراز محبت و نظر لطف جنابعالی، جهت اشتراک گذاری اطلاعات توسط آن برادر محترم، بخش دیدگاهها با اولویت توصیه می‌گردد زیرا مطالب مطرح شده در قسمت نظرات می‌تواند مورد استفاده سایر مخاطبین نیز قرار گرفته و موجبات گفت و شنود بیشتر، در نتیجه پختگی بیش از پیش گفتگوها را فراهم آورد.
        تندرست باشید

  2. با سلام
    نمودار به نسبت جمعیت لک زبانان لرستان و همدان و کرمانشاه دارای زیرشاخه (طوایف) کافی برای ایلات لک زبان نیست ولی به نسبت جمعیت بسیار کمتر بالاگریوه در استان زیرشاخه و توضیحات اضافی داده شده است.
    با سپاس

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای فرزاد
      ضمن تشکر از ابراز محبت آن برادر محترم:

      ۱- اگر در نمودار تمام بخش‌ها شامل زیرشاخه‌های یکسان نمی‌باشند به دلیل آنست که تلاش شده تا به تناسب و تقارن ظاهری نمودار نیز حتی‌الامکان توجه شود و در همین راستا در برخی موارد رده‌های بیشتری آورده شده‌ و یا بعضی دیگر که بلحاظ محدودیت گرافیکی در چارت ذکر نشده‌اند، در توضیحات عکس شامل ۵۷ خط مورد اشاره قرار گرفته‌اند.

      ۲- با توجه به نکات گفته شده، درخصوص لک‌زبانان استان‌های لرستان، همدان و کرمانشاه علاوه بر اینکه در قسمت پیشکوه و نیز پشتکوه (به‌ویژه هلیلانی و خزل) لر کوچک مورد اشاره قرار گرفته‌اند به موارد زیر هم می‌توان اشاره نمود:

      • الف) در خط ۱۷ از توضیحات تصویر به‌نقل از کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان اللهی بهاروند به پایروند از زیرمجموعه‌های امرائی اشاره شده است؛ این مورد از آن جهت مطرح می‌گردد که در استان کرمانشاه نیز از حضور پایروندها یاد شده است.
      • ب) در خط ۳۲ از توضیحات تصویر به‌نقل از کتاب مجمل‌التواریخ گلستانه به ایلات و طوایف وند (لک‌زبان) احمدوند، قلی‌علی‌وند، جلالوند، جلیلوند، مافی‌وند، بهتوئی‌وند، قوریه‌وند، خلیلوند، خواجه‌وند، زبیره‌وند، نانکلی‌وند و بوجولوند اشاره شده است. این مطلب از آن بابت ذکر می‌شود که مشخصاً در استان کرمانشاه از حضور جلیلوندها و نانکلی‌وندها یاد شده است.
      • ج) در خط ۳۳ از توضیحات تصویر به‌نقل از آثار دکتر جواد صفی‌نژاد به زوله اشاره شده است. این موضوع از آن جهت مطرح می‌گردد که در استان‌های همدان و کرمانشاه از حضور زوله‌ها یاد شده است.
      • د) در خط ۳۸ از توضیحات تصویر به‌نقل از کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان اللهی بهاروند به لرهای نهاوند از جمله لک‌زبانان اشاره شده است.
      • هـ) در خط ۴۲ از توضیحات تصویر به‌نقل از کتاب منتخب‌التواریخ معینی به ایلات و طوایف لر از جمله لک، زنگنه و سلگی اشاره شده است.

      در پایان همراه با سپاس مجدد از یادآوری آن برادر محترم، مدنظر خواهد بود تا در اصلاحیه بعدی ضمن حفظ تناسب و تقارن ظاهری، حتی‌الامکان رده‌های بیشتری از لک در نمودار ذکر گشته و یا در خطوط توضیحات قرار گیرد هرچند ازنو خاطرنشان می‌گردد که در این دست نمودارها سعی شده تا کلیاتی از چارچوب قوم لر ارائه شود امّا شناخت تمام و کمال تقسیم‌بندی لرها در سیر تاریخی آنها نیازمند نمودارهای متعدد بوده و از توان یک چارت خارج می‌باشد.
      پاینده باشید

    • اون موقع که بالاگریوه بود اصلا لکی وجود نداشت قلمرو بالا گروه حتی از تمام استان لرستان هم بزرگتر آدم خوبه به بزرگ‌ترش احترام بزاره

      • سلام
        مخاطب گرامی
        جناب آقای بهاروند
        بنابه موارد مطرح شده از جانب آن مخاطب محترم، توضیحاتی جهت یادآوری به ادمین سایت و همچنین همتباران گرانقدر لر ارائه می‌گردد:

        ۱- چنانکه در بخش درباره ما آورده شد و ایضاً مکرراً در پاسخ به مخاطبین گرامی نیز گفته شد تمام آنچه در این پایگاه در باب تقسیمات تاریخی جامعه لر و سایر عناصر هویتی مطرح می‌گردد در راستای شناخت از هویت و اصالت و نیز آگاهی از یکدیگر است بنابراین شایسته نمی‌باشد به گونه ای اظهار نظر نمود که شائبه خودبرتربینی را متصور سازد.

        ۲- به استناد منابع مکتوب تاریخی چون کتاب منتخب التواریخ معینی نطنزی می‌توان گفت که لک سابقه‌ای چند صدساله در سازمان سیاسی اجتماعی مردم لر داشته است هرچند همانطور که بارها ذکر گردید «نام یک طایفه و یا تیره می‌تواند در گذر زمان بر گستره‌ی وسیع‌تری از طوایف و تیره‌ها نامیده شود» و بر همین مبنا است که از فهوای منابع تاریخی چنین برمی‌آید لک در دوره‌های قبل‌تر شامل بخشی از ایلات و طوایفی بوده که امروزه لک خوانده می‌شوند و اینگونه است که گفته می‌شود قسمتی از مردم لر که «متأخراً» و «منحصراً» لک نامیده می‌شوند، در گذشته‌ی تاریخی خویش، غالباً عناوینی چون لر کوچک، لر فیلی و وند داشته‌اند.

  3. با سلام. از طایفه ی عشایر یاقویی ( یاقوی، یاقو، یعقوبی) که در گذشته از سمت غرب ایران به سمت سیرجان کرمان مهاجرت کرده اند اطلاعاتی دارید؟

    • سلام
      هم‌اکنون در این خصوص اطلاعاتی در دست نمی‌باشد اما پرسش شما مدنظر قرار خواهد داشت تا در صورت کسب هرگونه آگاهی، در همین مجال به اطلاع رسانده شود. ضمناً همانگونه که در نمودار، بخش لر کوچک، قسمت بالاگریوه مشاهده می‌گردد، به یاقوند (یعقوب‌وند) ذیل هادی از پاپی اشاره شده امّا اینکه یعقوبی سیرجان با آن ارتباطی دارد یا خیر، برای نگارنده مشخص نمی‌باشد.
      همچنین برای آشنایی با لرهای استان کرمان می‌توان به گفتار «شناخت لرهای استان کرمان» مراجعه نمود.

  4. به طایفه های کاید خورده در دهلران و مورموری و موسیان و طایفه شوهان در مهران که اصالتا از نوادگان سردار قلی خان تاجمیری زلقی ایل بختیاری هستند نیز توجه شود ممنون

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای محمدی
      ضمن تشکر از التفات جنابعالی، علاوه بر اینکه در نمودار بالا به کایدخرده و شوهان در ذیل پشتکوه لر کوچک توجه شده است، مدنظر بوده و می‌باشد تا در آینده و فرصت مناسب در چارچوب گفتارهای جداگانه و مستقل به ایلات و طوایف لر از جمله کایدخرده‌ها و شوهان‌ها پرداخته شود.

      • باسلام و احترام
        این نمودار به ظاهر دارای ايرادات و اشکالاتی هست.
        ایل بالاگریوه در نمودار مشاهده‌ نمیشود، دیرکوند بعنوان یک طائفه شاخص و طائفه زینیوند بعنوان یک شاخه پرجمعیت و برجسته‌ در این ایل مشاهده نمی‌شود.
        طائفه قلاوند از ایل بالاگریوه و دیرکوند محسوب می‌شود ولی در نمودار جزء ایل چگنی آورده شده

        • سلام
          مخاطب گرامی
          جناب آقای شادیوند
          ۱- در نمودار، ذیل تقسیم‌بندی لر کوچک، بخش پیشکوه، از بالاگریوه یاد شده است.
          ۲- در نمودار، ذیل تقسیم‌بندی بالاگریوه، بخش دیرکوند، از بهاروند، قلاوند، زینی‌وند و میر یاد شده است.
          ۳- در نمودار، ذیل تقسیم‌بندی لر کوچک، بخش پیشکوه، ذیل چگنی از فلاوند یاد شده و نه قلاوند.

  5. سلام. طایفه‌ی تات‌خیری زیرمجموعه حاجیوند محسوب می‌شود و در حال حاضر خود شامل ۷ تیره مجزا می‌باشد. تعجب میکنم در این مجموعه‌ی کم نظیر مورد اشاره قرار نگرفته است. باتشکر از زحمات شما

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای ایمان
      ضمن سپاس از توجه، نظر لطف و ابراز محبت آن برادر محترم، به اطلاع می‌رساند همانگونه که در خط ۳۰ از توضیحات تصویر ذکر گشته، قسمت بختیاری در نمودار فوق بر اساس تقسیم‌بندی سردار اسعد بختیاری تهیه شده که ایشان زیرمجموعه‌های حاجیوند را شامل غالبی، زیدقائد، هیل‌هیل و الیاسی بیان نموده‌اند. امّا در هر صورت دیدگاه آن مخاطب محترم مدنظر قرار خواهد داشت تا در صورت تأیید توسط منابع تکمیلی، در اصلاحیه بعدی اعمال گردد.

      • سلام. وقت شما بخیر. حقیقتا کار شایسته و قابل تقدیری انجام دادید. پیرو کامنت آقای ایمان، عرض میکنم که طایفه‌ی تادخیری یا تات‌خیری از طوایف شناخته شده (دست کم در شمال خوزستان و لرستان) هستند که زیرمجموعه‌ی حاجیوند محسوب میشن. این طایفه دارای ۷ تیره مجزا هست که هر کدام نیز به چندین خانوار تقسیم میشه. ممنون میشم گروه تحقیقاتی سایت در این خصوص بررسی کنن و اطلاحیه انجام بشه.

        باتشکر

        • سلام
          مخاطب گرامی
          جناب آقای اباذر
          ضمن سپاس از ابراز محبت و نظر لطف آن برادر محترم، خوشبختانه اخیراً علاقمندان به تاریخ و جغرافیای تادخیری/تات‌خیری کتابی با عنوان «از تبار اشترانکوه: روایت تاریخ و جغرافیای طایفه تادخیری بختیاری» چاپ و منتشر نموده‌اند که می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای سلگی
      ضمن سپاس از ابراز محبت آن برادر محترم، به اطلاع می‌رساند قسمت خزل در نمودار فوق بر اساس آثار دکتر جواد صفی‌نژاد تهیه شده که ایشان زیرمجموعه‌های آن را شامل قلیوند، خیروند (خدروند)، مرشدوند و شمس‌الدین‌وند بیان نموده‌اند. امّا در هر صورت دیدگاه آن مخاطب محترم مدنظر قرار خواهد داشت تا در صورت تأیید توسط منابع تکمیلی، در اصلاحیه بعدی اعمال گردد.
      ضمناً به سلگی‌ها در توضیحات تصویر به شرح زیر اشاره شده است:

      • الف) در خط ۳۸ از توضیحات تصویر به‌نقل از کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان اللهی بهاروند به لرهای نهاوند از جمله سلگی اشاره شده است.
      • ب) در خط ۴۲ از توضیحات تصویر به‌نقل از کتاب منتخب‌التواریخ معینی به سلگی اشاره شده است.
      • ج) در خط ۴۵ از توضیحات تصویر به‌نقل از کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان اللهی بهاروند به لرهای استان فارس از جمله سلگی اشاره شده است.
    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای محمد
      در نمودار، ذیل تقسیم‌بندی لر بزرگ از شبانکاره یاد شده است.

    • سلام
      در نمودار، ذیل تقسیم‌بندی پیشکوه لر کوچک در بخش لک‌زبان از بیرانوند و دو زیرشاخه بزرگ آن یعنی «آلاینان» و «دهشاینان» یاد شده است. همچنین قابل ذکر می‌باشد مرحوم محمدرضا والیزاده معجزی زیرمجموعه‌های بیرانوند را به شرح زیر بیان کرده‌اند:

      الف) آلاینان شامل مال اسد (کر، مهراب، زیدعلی و بارانی) و مال قباد (یاراحمد، سبزعلی و شمس‌الدین)
      ب) دهشاینان مشتمل بر چقل‌خان، پیرداده، رش، شکله، دیوکان، شاهوردی، دلران و لری

      ضمناً برخی منابع از آلاینان و دهشاینان با عناوین عالیوند و دوشیوند نام برده‌اند.

      • اول اینکه خدمت شما عرض کنم دشاینان و آلاینان مفهوم هستندنا اسم

        دشاینان یعنی دشت نشینان
        آلاینان یعنی کوه نشینان

        دشاینان اصولا بیرانوندنیستند وهریک از طوایف جایی اومدند ودرطول زمان در اتحادیه ایلی بیرانوند قرار گرفتند
        مثلا طایفه فراش از فراشبند استان فارس اومده
        یا طایفه شعبان اصولا بختیاری هست
        یاچغلوند و پیرداده کلهرهستند
        شاهوردی اتابکان لر هستند

        اما آلاینان بیرانوندهستند
        فرزندان بیران ۲نفر بودندکه نام اسدوقباد
        که در اصطلاح ایلیاتی به اونها مال اسد ومال قباد گفته میشه

        • سلام
          مخاطب گرامی
          جناب آقای سعید
          ضمن تشکر از توجه جنابعالی، موارد زیر جهت تبیین بیشتر موضوع مطرح می‌گردد:

          ۱- از برای مقدمه دوباره خاطرنشان می‌شود چنانکه مکرراً گفته شد هویت جوامع بشری اعم از ایلات، طوایف، اقوام و ملت‌ها را نبایستی صرفاً و تنها در نژاد و نسب نگریست بلکه می‌بایست سایر عناصر از جمله سرزمین، تاریخ، فرهنگ، آداب و رسوم، دین و آئین، زبان و ساختارهای سیاسی را هم مدنظر داشت.

          ۲- گذشته از اینکه ریشه‌های نسبی و خونی آلاینان‌ها و دهشاینان‌ها چه می‌باشد، می‌بایست ازنو اشاره کرد همانگونه که بارها گفته شد نه تنها ایلات و طوایف بلکه اقوام و ملت‌ها را می‌توان از دو زاویه نگریست:

          • الف: نسب و ریشه های خونی: که ناظر بر خویشاوندی در طول نسل‌ها است.
          • ب: سازمان سیاسی اجتماعی: که در آن علاوه بر روابط خونی، اتحادها (برد و خین/خین و چو) و جابجایی‌ها نیز نقش مهّمی ایفا می‌کنند.

          گویی آنچه از نظر پژوهشگران تاریخ و سیاست در وهله‌ی نخست مورد نظر است همین ساخت‌های سیاسی اجتماعی می‌باشد. ضمناً همانگونه که در تصویر نمودار فوق (گوشه بالا، سمت راست) نوشته شده، چارت بر مبنای سازمان سیاسی اجتماعی قوم لر تهیه شده است.
          به هر حال مدنظر بوده و خواهد بود تا در قالب گفتارهایی اختصاصی به ایلات و طوایف لر از جمله بیرانوندها پرداخته و در آن مجال‌ها مباحث بصورت مفصل‌تر بررسی و مورد تبادل نظر قرار گیرند.

  6. سلام وقت بخیرممنون بابت تمام زحمات جنابعالی ولی به گفته بزرگان و خودتون که فرمایش کردی هوتاوند قدمت چندصدساله داره واون موقع که هوتاوندطایفه بوده قلاوندی وجود نداشته ریشه قلاوند از هوتاونده اما در نمودار هوتاوند رو زدید وابسته به قلاوند عجیب نیست اگه لازمتون هست اسامی کاملی تا جای که حافظه یاری کند از طایفه هوتاوند بهتون بدم جهت استفاده از نمودار لطفا از زیرمجموعه قلاوند خارج کنید وابستگی به قلاوند نداره ما دایی قلاوندیم

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای احسان
      ضمن سپاس از ابراز محبت آن برادر محترم، جهت تبیین بیشتر موضوع، موارد زیر ارائه می‌گردد:

      ۱- به عنوان مقدمه ازنو خاطرنشان می‌گردد اقوام، ملت‌ها، ایلات، طوایف و در کل جوامع بشری را از دو جنبه می توان نگریست:

      • الف) سازمان سیاسی اجتماعی: در بر گیرنده اتحادها، جابجایی‌ها، قبض و بسط‌های تاریخی و سیر تحولات در گذر زمان می‌باشد که رابطه تنگاتنگی با سیستم رهبری مردم لر داشته است. در همین ارتباط همانگونه که در بالای تصویر، گوشه سمت راست درج گردیده، در نمودار هم مبنا و سعی بر آن بوده موضوع از این زاویه مدنظر قرار گیرد زیرا هرچند چنانکه خواهد آمد روابط خونی و نیای مشترک جایگاه قابل توجهی میان عامه مردم لر داشته امّا از نمای بالاتر و در کلیت امر آنچه در درجه نخست اهمیّت قرار داشته و دارد همین جنبه سیاسی اجتماعی است و نمی‌توان جوامع انسانی چون دیرکوندها، لرها و ایرانی‌ها را صرفاً از زاویه نسب و خون نگریست.
      • ب) نسب و ریشه‌های خونی: نسب اگرچه نقش درخور و مهّمی میان عموم لرها داشته امّا در تهیه چنین نمودارهایی که به کلیّت یک قوم و یا ملت می‌پردازد نمی‌تواند اساس کار قرار گیرد زیرا نگاه صرف به روابط خونی می‌تواند موجبات تضعیف همبستگی و حتی از هم پاشیدگی اقوام و ملت‌ها را فراهم آورد. گو اینکه بارها گفته شد هرچند نسب یکی از اجزای اصلی هویت هر جامعه‌ای می‌باشد امّا همه‌ی آن محسوب نمی‌شود؛ بلکه نسب بهمراه عناصری چون سرزمین، زبان، دین و آئین، آداب و رسوم، تاریخ و ساختار سیاسی مشترک است که هویت یک جامعه را شکل می دهد.

      ۲- بخش دیرکوند در نمودار فوق بر اساس کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان‌اللهی بهاروند تهیه شده که چنین بر می‌آید ایشان سازمان سیاسی اجتماعی را مدنظر داشته‌اند و نه روابط نسبی و خونی.

      ۳- چنانکه در پاسخ به دیدگاه پیشین آن مخاطب محترم در بخش نظرات نمودار درختی ایلات و طوایف قوم لر (نمودار قدیمی) گفته شد مرادحسین پاپی از نویسندگان حوزه بالاگریوه درباره هوتاوندها نوشته است که در گذشته‌ی بیش از چهارصد سال پیش، طایفه‌ای نامی در منطقه‌ی کرکی بنام هوتاوند که از جمله طوایف قدیمی ایل دیرکوند به شمار می‌آید زندگی کرده و بومی منطقه به حساب می‌آمده‌اند. اهمیت این طایفه چنان است که قلا جد طایفه قلاوند نزد آنان آمده و مدتها در کنار آنها زندگی کرده و دختری از این طایفه زن قلا بوده، بنابراین قلاوندها از تبار مادری از بطن این طایفه برخاسته‌اند. بنابه گفته‌ی سالخوردگان و آنچنان که پیداست، تعداد بسیار زیادی از این طایفه در حالیکه در غاری [اشکفت!؟] در کرکی اسکان یافته بودند بر اثر ریزش غار (شاید زلزله در در قلعه‌ی کرکی) جملگی کشته شده و تعداد اندکی از آنها بجای مانده که اینان نیز به مناطق قلعه دز، چم گرداب و نیز منطقه گرمسیری مرکز گرم مهاجرت نموده‌اند و در نهایت در ایل جمعی قلاوند حاضر گشته‌اند و به عنوان تیره‌ای از این طایفه محسوب می‌شوند.
      حال با دقت نظر بیشتر در مکتوبات پاپی می‌توان به دو نکته زیر پی برد:

      • الف) پیشینه: هوتاوند در گذشته طایفه‌ای نامی، قدیمی و بومی منطقه بوده است. (امری که مورد تأیید آن مخاطب محترم و نیز توجه ادمین سایت به استناد نوشته‌های مرادحسین پاپی می‌باشد)
      • ب) سیر تاریخی: اشاره به سرگذشت ایلات و طوایف در گذر زمان از ابتدا تا انتها و تحولات صورت گرفته‌ی حول آنها دارد؛ پاپی به نقل از سالخوردگان می‌نویسد که تعداد بسیار زیادی از هوتاوندها در واقعه‌ای کشته شده و در نهایت در [سازمان سیاسی اجتماعی] ایل قلاوند حاضر گشته و به عنوان تیره‌ای از این طایفه محسوب شده‌اند. در اینجا ناگفته پیداست مکتوبات پاپی در تأیید بیان دکتر امان‌اللهی بهاروند می‌باشد که هوتاوندها نهایتاً در سازمان سیاسی اجتماعی قلاوند قرار گرفته‌اند. نمودار بالا نیز به همین موضوع نظر دارد.

      در این بین برای فهم بهتر چیستی سازمان سیاسی اجتماعی ایلات و طوایف می‌بایست بدین نکته مهّم اشاره نمود که در طول قرن‌ها انسان در قامت موجودی اجتماعی دست به ایجاد سازمان سیاسی برای مدیریت روابط اجتماعی خویش زده است، رکن مهّم سیاست نیز همانا «قدرت» می‌باشد. این عنصر قدرت است که از گذشته‌های دور تا به امروز موجب می‌شده جوامع بشری بتوانند موجودیت خویش را تثبیت و حتی گسترش دهند. قدرت، لازمه‌ی بقا به‌ویژه در دوران‌های پرتلاطم و سخت بوده و می‌باشد.
      بر مبنای مؤلفه‌ی فوق (قدرت) است که می‌توان درک نمود لرها از قرن‌ها پیش با اتحاد سعی در ایجاد نظام سیاسی به رهبری فرمانروایان (حاکم لرستان بزرگ و فرزندانش بدر و منصور)، پادشاهان (اتابکان لر)، امیران، والیان و خوانین داشته‌اند تا با افزایش قدرت، هویت جمعی و موجودیت خود را حفظ نمایند. البته هم‌اکنون و در قرن بیست و یکم نیز در بر همان پاشنه‌ی قدرت می‌چرخد.
      حال با توضیحات فوق می‌توان بهتر دریافت چرا گفته می‌شود بازماندگان هوتاوند پس از پیشامد ناگوار و جان باختن تعداد بسیاری‌شان، در نهایت با اتحاد در چارچوب سازمان سیاسی اجتماعی قلاوند سربرآوردند مخصوصاً که آنان را خواهرزاده‌های خویش می‌دانسته‌اند.

      در پایان در باب پرداختن جامع به سیر تاریخی نه تنها هوتاوندها بلکه سایر شاخه‌های لر بایستی مجدداً این نکته مهّم را یادآوری نمود همانطور که در خط ۲۶ از توضیحات تصویر ذکر گشته، در نمودار سعی شده تا کلیاتی از چارچوب قوم لر ارائه شود امّا شناخت تمام و کمال تقسیم‌بندی لرها در سیر تاریخی آنها نیازمند نمودارهای متعدد بوده و از توان یک چارت خارج می‌باشد.

      • ممنون سپاسگزارم ازوقتی که گذاشتید ولی بازم قانع کننده نیست چونکه بازماندگان هوتاوند خوددر چم گرداب و مرکزگرم بازهم مستقل بودنند وهستن وبدور از انصافه که در طوایف بالاگریوه نامی ازشون برده نشده اگه شماره یا ادرسی جهت تماس بااقایان پاپی واسکندری دارید به بنده بدیدجهت صحبت و رفع بعضی ابهامات که هست گفتگوی بکنیم بازم تشکر از تلاش وبزرگواری شما

        • سلام
          مخاطب گرامی
          جناب آقای احسان
          ضمن تشکر مجدد از ابراز محبت آن برادر محترم، متأسفانه شماره‌ای جهت تماس با آقایان دکتر سکندر امان‌اللهی بهاروند و مرادحسین پاپی نزد نگارنده موجود نمی‌باشد امّا با عنایت بدینکه ایشان کتاب‌هایی را نزد انتشاراتی چند به چاپ رسانده‌اند، می‌توان از آن طریق پیگیر برقراری ارتباط بود:

            ۱- تلفن انتشارات آگاه برای پیگیری نحوه ارتباط با دکتر سکندر امان‎‌اللهی بهاروند:
            ۰۲۱۶۶۴۶۷۳۲۳
            ۲- تلفن انتشارات دارالنشر برای پیگیری نحوه ارتباط با مرادحسین پاپی:
            ۰۲۵۳۶۶۰۰۰۲۲
            تندرست باشید

  7. سلام در این نمودار به ایل ساطحی که در لردگان سکونت دارند اشاره نشده این ایل اکثریت جمعیت لردگان رو تشکیل میده حدود ۲۰،۳۰ هزار نفر لطفا بگید آیا این طایفه از ایل بختیاروند هست؟

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای امیر
      در نمودار، ذیل تقسیم‌بندی بختیاری هفت‌لنگ، بخش جانکی سردسیر بختیاروند از ساتهی (ساطحی) یاد شده است. همچنین در یک خط مانده به آخر از توضیحات تصویر، تقسیم‌بندی دیگری از بختیاروند (بهداروند) ارائه شده است.

  8. این تقسیم‌بندی از کجا آوردین؟
    با یک پرس و جو بین ایلات به تقسیم‌بندی بهتری میرسیدین
    یه طایفه چند جا نوشتین
    اقوام لک و لر قاطی کردین

    • سلام
      ۱- همانگونه که در خط ۳۰ از توضیحات تصویر ذکر گشته، از آثار سردار اسعد بختیاری، دکتر نادر افشار نادری، دکتر جواد صفی نژاد، دکتر سکندر امان‌اللهی بهاروند و محمدرضا والیزاده معجزی در تهیه بخش‌هایی از نمودار استفاده شده است.

      ۲- همانطور که نمودار فوق نخستین اصلاحیه پس از گذشت ۹ سال از انتشار نمودار اولیه می‌باشد، طبعاً تهیه و ارائه اصلاحیه‌های بعدی در آینده هم مدنظر بوده و می‌باشد تا آنکه چارت بیش از پیش مسیر کمال را بپیماید؛ امری که قطعاً نیازمند گذر زمان است.

      ۳- درباره اینکه آن مخاطب نوشته است «یه طایفه چند جا نوشتین» دو نکته زیر را یادآور می‌شود:

      • الف) در گذر زمان و به دلایل مختلف برخی گروهها دچار انشعاب شده و در سازمان سیاسی اجتماعی چند ایل، طایفه و تیره جای می‌گرفته‌اند. مانند کی‌گیوی‌ها (قایدگیوی) و آقایی‌های بویراحمد در بخش چهاربنیچه‌ی کهگیلویه از لر بزرگ.
      • ب) در برخی موارد برای اشاره به سیر تاریخی ایلات و طوایف، نام آنها در چندجا آورده شده است. مثلاً در قسمت کهگیلویه از لر بزرگ، بخش لیراوی (لیراوی کوه) نام یوسفی هم تحت مجموعه لیراوی کوه و نیز در ذیل بهمئی آورده شده است که مورد نخست اشاره به سازمان ایلی یوسفی در زمان قاجاریه و مورد دوم اشاره به سازمان یافتن یوسفی در ساختار سیاسی اجتماعی بهمئی در قرن اخیر تا دهه چهل شمسی دارد.

      ۴- منظور آن مخاطب که نوشته است «اقوام لک و لر قاطی کردین» مشخص نمی‌باشد اما به هر حال ازنو خاطرنشان می‌شود چنانکه مکرر گفته شد پیران و بزرگ‌زادگان لک در استان لرستان همچون شادروانان حشمت‌الله رحمتی، حجت‌الله حیدری و ایرج کاظمی به اصالت و تبار خود آگاه بوده و به‌عنوان چراغ راه صراحتاً در کتاب‌هایشان لک‌ها را شاخه‌ای از لر معرفی کرده‌اند چنانکه به‌عنوان مثال بختیاری، کهگیلویه، ممسنی، بالاگریوه و چگنی نیز شاخه‌ای از درخت تنومند لر می‌باشند.

  9. سلام وعرض ادب خدمت همه بزرگواران آقای خلیلی میشه تحقیق کنید بینم زنی که قلا جد قلاوند از طایفه هوتاوند گرفته نامش کی بوده و فرزند کدام یک از افراد و بزرگان این طایفه بوده ممنون و درحال حاضر بعد از ان اتفاق تلخ و کشته شدن عده زیادی از این طایفه کسی از ساکنین این قوم در لرستان میشناسه معرفی کنه

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای خسرو
      ضمن تشکر از ابراز محبت آن برادر محترم، اگر منظور نام خانوادگی پارسا در منطقه بروجرد می‌باشد، هم اکنون خیر! ضمناً در خط ۴۹ از توضیحات تصویر به‌نقل از کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان اللهی بهاروند به لرهای بروجرد اشاره شده است.

  10. سلام
    ممنون از زحماتتون.این نمودار اصلا قابل خواندن نیست.لطفا یک نسخه که قابل ددیدن باشه برای من ایمیل کنید

    • سلام
      مخاطب گرامی
      سرکار خانم بابادی
      ضمن سپاس از ابراز محبت آن خواهر محترمه، برای مشاهده تصویر در اندازه اصلی (فول سایز) می‌توان با کلیک بر روی لینک آن که بصورت ۳۷۲۲×۶۱۸۹ در گوشه بالا سمت راست، زیر نوار مشکی رنگ برگه‌ها قرار دارد اقدام نمود.

  11. این اطلاعاتتون ناقص و اشتباه درمورد قوم لر کوچک رشنورو وابسته بهاروند نوشتین رشنو به سه لهجه بختیاری لریه بالا گریوی لکی و حتی کردی در کرمانشاه صحبت میکنه و مجموعا ۶۳ تیره در چهار استان داره بهار وند داماد دریک پا چوبی که ۷۰۰سال پیش بوده رشنو یکی از سندایه قدمتش ماله ۱۲۱۳ سال پیشه نجف وند پسر دوم دریک بوده و بهاروند دومادش پس بهاروند وابسته به نجفوند و الحاق شده به دریکه طوایف دریک میشه نجفوند گلالی وند زینی وند یاقوند و بهار هم دومادشون بوده که چون دریک با مادرش ازدواج میکنه بعدن دختر خودشو بهش میده ایل پاپی یک ایل بزرگ در لرستانه که جمعا ۳۵ تیره داره و طایفه میر نیز یک طایفه بزرک که شما فقط دو تیره براش نوشتین در صورتی که ۲۷تیره بزرک در سه استان داره خیلی از طوایف رو هم ننوشتین متاسفانه

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای امین
      ضمن تشکر از توجه جنابعالی و نیز اطلاعات ارائه شده، موارد زیر جهت تبیین بیشتر موضوع ارائه می‌گردد:

      ۱- در مبحث کسب شناخت از تقسیم‌بندی سنتی نه تنها رشنوها بلکه عموم ایلات و طوایف لر، شاخه‌بندی‌های گوناگون و متفاوتی مشاهده می‌گردد که خود می‌تواند ناشی از ۲ مورد زیر باشد:

      • الف: سیر تاریخی ایلات و طوایف و تحولات صورت گرفته
      • ب: اشتباهات نویسندگان و راویان

      گذشته از مورد رشنوها، به طور کلی در این بین به نظر می‌رسد آنچه اغلب مورد نظر عموم قرار می‌گیرد همانا مورد دوم یعنی اشتباهات نویسندگان و راویان می‌باشد؛ حال آنکه پی بردن به دلیل موضوع نیازمند واکاوی‌های تاریخی است تا بلکه مشخص گردد که ناشی از کدامیک (سیر تاریخی و یا اشتباهات نویسندگان و راویان) می‌باشد!؟

      ۲- با عنایت به مورد شماره یک، درباره اینکه آن مخاطب محترم نوشته است «رشنورو وابسته بهاروند نوشتین»، ضمن اینکه خاطرنشان می‌گردد قسمت دیرکوند بر اساس کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان اللهی بهاروند تهیه شده و ایشان رشنو را مستقل و نه وابسته اما ذیل بهاروند ذکر کرده‌اند، دو نکته زیر یادآور می‌شود:

      • الف: حتی‌الامکان در برخی موارد برای اشاره به سیر تاریخی و یا از بابت رعایت احتیاط درباره امکان وجود اشتباهات نویسندگان و راویان، نام برخی گروههای لر از جمله رشنوها در چندجا آورده شده است.
        در همین راستا در قسمت لر کوچک با توجه به نکات مذکور، رشنوها در چند بخش از نمودار به شرح زیر آورده شده‌اند:
        یک – بالاگریوه: در این قسمت رشنو در ۲ بخش مورد اشاره قرار گرفته است:
        اول: یکی از شاخه‌های بالاگریوه در کنار ساکی، جودکی، پاپی و دیرکوند.
        دوم: مستقل اما ذیل بهاروند که بر اساس تقسیم‌بندی ذکر شده در کتاب قوم لر نوشته دکتر امان اللهی بهاروند صورت گرفته است.
        دو – پشتکوه: پشتکوه لرستان (فیلی) یا همان استان ایلام کنونی که در این قسمت هم رشنو در ۲ بخش مورد اشاره قرار گرفته است:
        اول: ذیل حسینقلی خانی که مشخصاً اشاره به رشنوهای ساکن در منطقه ایلام دارد.
        دوم: ذیل کایدخرده از لرهای منطقه دهلران.
      • ب: در خط ۱۸ از توضیحات تصویر آورده شده که ساکی‌ها و رشنوها دو گروه مهم از بالاگریوه بوده‌اند که در سیر تحولات تاریخی و رخدادهای سیاسی، در گستره سرزمین لر کوچک پراکنده گردیدند.

      بنابراین همانگونه که مشاهده می‌گردد تلاش شده تا رشنوها با نگاهی محتاطانه و رعایت جوانب مختلف مورد توجه قرار گیرند.

      ۳- درباره اینکه آن مخاطب محترم نوشته است «بهاروند دومادش [دریک/دیرک] پس بهاروند وابسته به نجفوند و الحاق شده به دریکه» بایستی گفت همانگونه که بارها ذکر گردید نه تنها ایلات و طوایف بلکه اقوام و ملت‌ها را می‌توان از دو زاویه نگریست:

      • الف: نسب و ریشه‌های خونی: که ناظر بر خویشاوندی نسبی و سببی در طول نسل‌ها است؛ از این منظر، اگر بپذیریم که بهار داماد دیرک/دریک بوده و برای ادامه زندگی به نزد وی رفته، بله! بهاروند وابسته به دیرک/دریک بوده است.
      • ب: سازمان سیاسی اجتماعی: که در آن علاوه بر روابط خونی، سیر تاریخی و مخصوصاً تحولات سیاسی صورت گرفته، اتحادها (برد و خین/خین و چو) و جابجایی‌ها نیز نقش مهّمی ایفا می‌کنند؛ از این زاویه شاید مکتوبات دکتر امان‌اللهی بهاروند قابل درک باشد که بهاروند را در مرکزیت سیاسی بخشی از دیرکوند قرار داده‌اند، البته ناگفته نماند اینکه:
        آیا گفته‌های دکتر امان‌اللهی بهاروند در این باب (مرکزیت سیاسی بهاروند) صحیح می‌باشد یا خیر، خود مبحثی جداگانه بوده و نیازمند بررسی های بیشتر و تکمیلی است.

      ضمناً:

      • توضیح نخست: از این دست تحولات (محوریت یافتن تازه واردین) در میان سایر شاخه‌های لرتبار نیز گزارش شده است مثلاً گفته می‌شود که خاندان واپسین خوانین بختیاری ریشه در ایل پاپی داشته‌اند که در گذشته به میان زراسوندهای دورکی رفته با اتفاقات صورت گرفته در نهایت در قامت ایلخانی بختیاری سربرآورده‌اند.
      • توضیح دوم: آنچه از نظر پژوهشگران تاریخ و سیاست در وهله‌ی نخست مورد نظر است، ساخت‌های سیاسی اجتماعی می‌باشد و بر همین مبنا، سعی شده تا جای ممکن، نمودار فوق بر اساس سازمان سیاسی اجتماعی تهیه گردد.

      ۴- قسمت پاپی هم در نمودار بر اساس کتاب دکتر امان‌اللهی بهاروند تهیه شده که با توجه به توضیحات مرحوم محمدرضا والیزاده معجزی، به‌نظر می‌رسد دکتر امان‌اللهی بهاروند سازمان سیاسی پاپی را مدنظر داشته‌اند؛ بدین صورت که دو گروه خوانین پاپی (هادی و مناصر) را ذکر و زیرمجموعه‌های تحت سرپرستی هرکدام را به شرح زیر آورده‌اند:
      هادی شامل:

        هادی
        یاقوند
        خدمه
        بگری
        کله‌ای
        صاد
        گیوه‌کش
        سادات

      مناصر مشتمل بر:

        مناصر
        لیریایی
        مال‌زری
        گراوند
        کشوری
        نخود
        مدهنی
        بک‌بک
        ورونی
        شیخ
        دوزقی
        سعدی‌وند
        کاراسی
        کروی‌وند
        سادات
        لوتی

      بر این اساس مشاهده می‌شود که دکتر امان اللهی بهاروند ۲۳ زیرشاخه از پاپی (۷ مورد به سرپرستی خوانین هادی و ۱۶ مورد تحت سرپرستی خوانین مناصر) را ارائه نموده‌اند.
      در همین ارتباط مرحوم والیزاده معجزی نیز درخصوص پاپی آورده‌اند که طایفه پاپی از ایل بالاگریوه شامل تیره‌های مرادی، یعقوب‌وند، مدهنی، مالزیری، لیریایی و کشوری است؛ ایشان خوانین پاپی را مشتمل بر تیره‌های هادی، علیمرادی، حیدری، مهرعلی و زهره ذکر نموده‌اند.
      همچنین مرادحسین پاپی از نویسندگان حوزه بالاگریوه زیرشاخه‌های پاپی را به‌صورت زیر نوشته است:

        یعقوب‌وند
        گراوند
        فولادوند
        لت‌کله
        کرنوکر
        کریوند
        بک‌بک
        موزونی
        رش
        بآولنگی
        برزه‌کی
        هلدی
        کوشکی
        بلوچی
        محمدبلوچ
        عرب
        هم‌سمدی
        کآوکالی
        دارایی
        کرد
        جعفر (دلفان)
        سادات
        میر
        جودکی
        رشنو
        ساکی
        باجولوند
        بختیاری‌ها
        هنرمندان [لوتی‌ها!؟]
        سایر تیره و دودمانها

      و در نهایت محسن پاپی از دیگر نویسندگان آن دیار، زیرشاخه‌های پاپی را شامل موارد زیر گفته است:

        ساد
        یاقوند
        پاپی خادم
        دوزقه‌ای
        مدهنی
        مناصر
        کشوری
        مالزیری
        خورشیدوند
        گیمدی‌وند
        هادی
        بگری
        نصیری
        نخود
        درویش‌وند
        شیخ
        رگی
        منجزی
        مهدی
        لیریایی
        سعدی‌وند
        لوونی
        تووه‌ای
        کرناسی
        سیرمی
        للرینی
        بلوچی
        لت‌کله
        موزونی
        کرنوکر
        بآولنگی
        دلفان
        رش
        بک‌بک
        رشنو
        ساکی
        سادات
        گراوند
        کوشکی
        میر
        جودکی
        و…

      ۵- مرحوم والیزاده معجزی ایل بالاگریوه را شامل طوایف دیرکوند (بهاروند، قلاوند و زینی‌وند)، پاپی، رشنو، جودکی، ساکی و میر دانسته‌اند. به هر حال اینکه اگر طوایف مستقل دیگری نیز در بخش بالاگریوه بوده‌اند چرایی عدم ذکر آنها توسط مرحوم والیزاده معجزی نامشخص است امّا ممکن است اشاره به همان سیر تاریخی ایلات و طوایف داشته باشد که در این صورت مغایرتی وجود نخواهد داشت.

      ۶- همچنین قسمت میر در نمودار بر اساس کتاب دکتر امان‌اللهی بهاروند تهیه شده اما تقسیم‌بندی‌های دیگری نیز به شرح زیر موجود است:

      • الف – کتاب تاریخ ایلات و طوایف لرستان: نوشته مرحوم والیزاده معجزی که به اهتمام فرزندش حسین والیزاده معجزی جمع‌بندی و همراه با اضافاتی منتشر گردید، شجره‌نامه‌ی خوانین میر را چنین آورده است:
        حاج تیمورخان شامل: میراحمد، میرصیدمحمدخان، میرعباس خان، میرمحمدحسین، میرمحمدقاسم، میرمحمدصادق، میرعالی، میرزا محمدخان، میراسفندیارخان، میرمحمدزکی و میرمحمدرحیم.
        میرمحمدطاهر
        میرصفرخان
        میرفصیح
        میرمحمدزکی خان
        میرعالی
      • ب – کتاب طایفه میر در گذر تاریخ: نوشته تقی میرهاشمی، تقسیمات میر را به شرح زیر آورده است:
        میر آواس شامل: رستم خانی، محمدخانی، محمدطاهر، میرزامحمد، محمدحسین، سه براره، گل اندام، شاه پری، داراخان، جان‌پرور و محمدناصر.
        میرعالی خان شامل: محمدولی، قدم خیر، نساء، رضیه، سه براره، شنبه و آقایی.
        میرشفیع شامل: کرم خان، حیدرخان، علی عسگر و فرضعلی.
        میرحسینعلی شامل: محمد، شیخ عالی، نورمحمد، ابراهیم، نوروزعلی و هوی
        میر کریم شامل: محمدقاسم، مشهدی، باقر، الوند، غلامرضا و محمدجعفر.
        میر تقی شامل: ملک، محمود، محمدبیک، عزیزالله و میرولی.
        مسیم شامل: گدا، صیدی، میرزاعلی، ابراهیم و علی کرم.
        بهرام بیک
        میر تقی
        میراحمد
        میررحیم
        میرمحمدکاظم
        محمد

      در پایان این نکته بسیار مهم ازنو یادآوری می‌گردد همانگونه که مشاهده می‌شود نظرات درباره سازمان ایلات و طوایف قدری متفاوت بوده، بر دشواری پژوهش و تحقیق در این زمینه‌ می‌افزاید. ضمن اینکه با توجه به همین پیچیدگی‌ها است که گفته می‌شود در این دست نمودارها تلاش می‌گردد تا کلیاتی از چارچوب قوم لر ارائه شود امّا شناخت تمام و کمال تقسیم‌بندی قوم لر اعم از سازمان سیاسی اجتماعی آن در گذر زمان و نیز نسب‌نامه‌ها نیازمند نمودارهای متعدد بوده و از توان یک تصویر و یک نمودار خارج است هرچند تلاش خواهد شد تا نمودار فوق در اصلاحیه‌های بعدی کامل‌تر گردد.

  12. سلام میخواستم بدونم ما طوایف سلخوری در قزوین زندگی میکنیم وبازبان لکی صحبت میکنیم و شامل طوایف مختلف با پسوند سلخوری هستیم از کجاییم وچطور سر از قزوین در آوردیم من خودم ازطایفه کیماسی سلخوری هستم همسرم یارکه سلخوری وبقیه گل گل سلخوری وغیاثوند سلخوری ومحمدبیگی سلخوری هستند و دارای جمعیت زیاد و پراکنده در روستاهای قزوین وکیلان هستیم

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای کیماسی سلخوری
      ضمن تشکر از توجه جنابعالی و نیز اطلاعات ارائه شده، چنانکه در گفتار «شناخت لرهای استان قزوین» اشاره شد ذیل غیاثوند از سلخوری‌ها یاد کرده‌اند. دکتر امان‌اللهی بهاروند غیاثوندها را شعبه‌ای از ایل سلسله استان لرستان بیان می‌دارند که بوسیله آقا‌محمدخان قاجار به قزوین تبعید شده‌اند. ایشان طایفه غیاثوند را متشکل از تیره‌های کیماسی (کوماسی)، یارگه، محمدبیکی، شهبازی، سلخوری و درویش‌وند نوشته و محل سکونت آنها نواحی توت‌چال، تیاندشت، تله‌چین، خشگناد، انجلیق، امیرآباد، امجد، داغداشت، پشیام، غیاث‌آباد، قانشار بلاغ، قره‌دره، گندم‌چال، کوراندشت بزرگ و کوچک، جرن‌چاک و خروس ذکر می‌کنند.
      همچنین دکتر ورجاوند در ادامه طایفه‌های غیاثوند را شامل درویشوند، کماسی (کیماسی)، سلخوری یا سرخوری و محمدبیگی ذکر کرده و می‌نویسند عده‌ای از غیاثوندها در حدود ۴۰۰ خانوار بعداز زمان صفویه در دوره آقامحمدخان قاجار بار دیگر از کرمانشاهان و لرستان به سرزمین قزوین کوچ داده شدند.
      به هرحال درباره سلخوری‌ها هم آورده شده که به آنها سلحشور هم گفته می‌شود؛ تیره‌های سلخوری را مشتمل بر سلخوری، خاتونی، کماسی، محمدبیگی، یارکه و گل‌گل نوشته‌اند.

      ضمناً درباره مکتوبات دکتر ورجاوند بایستی بدین نکته توجه داشت همانطور که در پست «شناخت جغرافیایی لر کوچک» گفته شد بخش قابل توجهی از استان کرمانشاه به‌ویژه مناطق شرقی و جنوبی آن نیز سکونتگاه تاریخی لرتباران (لک‌زبانان) بوده است به‌گونه‌ای که برخی منابع کردی صراحتاً کرمانشاه را جزو سرزمین لر معرفی کرده‌اند.

      به هر تقدیر:

      • الف: در نمودار، ذیل تقسیم‌بندی لر کوچک، در قسمت لک‌زبانان از بخش پیشکوه، از غیاثوند زیرمجموعه سلسله یاد شده است.
      • ب: در خط ۴۳ از توضیحات تصویر به‌نقل از کتاب قوم لر اثر دکتر سکندر امان‌اللهی بهاروند به لرهای قزوین از جمله غیاثوندها اشاره شده است.
  13. سلام ودرود
    این نمودار اشکال داردطایفه ی شهنی بطورمستقیم خوداززیرمجموعه های بابادی باب هفت لنگ بختیاری هست نه زیر مجموعه ی طایفه ی ململی که دراین نمودار به آن اشاره شده!!!!!

    • سلام
      ضمن تشکر از توجه آن مخاطب محترم، موارد زیر جهت تبیین بیشتر موضوع مطرح می‌گردد:

      ۱- همانگونه که در خط ۳۰ از توضیحات تصویر ذکر گشته، از آثار سردار اسعد بختیاری، دکتر نادر افشار نادری، دکتر جواد صفی‌نژاد، دکتر سکندر امان‌اللهی بهاروند و محمدرضا والیزاده معجزی در تهیه بخش‌هایی از نمودار استفاده شده است؛ در همین راستا با عنایت به سیر تاریخی ایلات و طوایف، محدودیت گرافیکی تصاویر اینچنینی و اینکه سردار اسعد، خود ایلخانی و رهبر ایلی بختیاری بوده‌اند تقسیم‌بندی ایشان اساس و مبنای کار قرار گرفته است.

      ۲- چنانکه در خط ۲۶ از توضیحات تصویر ذکر گشته، شناخت تمام و کمال تقسیم‌بندی لرها در سیر تاریخی آنها نیازمند نمودارهای متعدد بوده و از توان یک تصویر و یک نمودار خارج است؛ ضمناً ناگفته نماند در اصلاحیه‌های بعدی تلاش خواهد شد حتی‌الامکان تصویر بالا چه در بخش نمودار و چه در قسمت توضیحات کامل‌تر گردد هرچند به دلایل عنوان شده، در اصلاحیه‌های بعدی نیز کماکان مبنای قسمت بختیاری کتاب سردار اسعد خواهد بود البته با اضافات تکمیلی، کمااینکه در نمودار فوق نیز مواردی به مکتوبات سردار اسعد اضافه شده‌اند.

      ۳- درباره اینکه آن مخاطب محترم نوشته است «طایفه ی شهنی بطورمستقیم خوداززیرمجموعه های بابادی باب هفت لنگ بختیاری هست» بایستی اشاره کرد همانگونه که گفته شد در مبحث کسب شناخت از تقسیم‌بندی سنتی نه تنها بختیاری‌ها بلکه عموم ایلات و طوایف لر، شاخه‌بندی‌های گوناگون و متفاوتی مشاهده می‌گردد که خود می‌تواند ناشی از ۲ مورد زیر باشد:

      • الف: سیر تاریخی ایلات و طوایف و تحولات صورت گرفته: در این زمینه همانند سایر ساختارهای ایلیاتی، سازمان سیاسی بختیاری نیز در گذر زمان دچار تغییر و تحولاتی بوده، تیره‌ها و طوایف با توجه به اتحادها (خین و چو) و جابجایی‌ها، از نظر سلسله مراتب ایلی دچار تغییراتی می‌شده‌اند؛ بر همین اساس بایستی عنایت داشت که تقسیم‌بندی صورت گرفته توسط سردار اسعد فقط مربوط به زمان نگارش کتاب‌شان می‌باشد و چه بسا در زمان‌های قبل یا بعد آن، دچار تغییراتی بوده باشد. در ضمن مجدداً یادآور می‌شود اگر نظر سردار اسعد مبنا قرار گرفته بدین خاطر است که ایشان از بزرگان تاریخی ایل بختیاری و از رهبران شاخص ایلی بوده‌اند، طبعاً در چنین موضوعی سزاوار است که نظرات‌شان محوریت داشته باشد.
      • ب: اشتباهات نویسندگان و راویان: که درباره‌ی تقسیم‌بندی سردار اسعد احتمال چنین موردی ضعیف به نظر می‌رسد زیرا ایشان خود ایلخانی و رهبر ایلی بختیاری بوده‌اند و بعید است که درباره سازمان ایل بختیاری در زمان نوشتن آن دچار اشتباه شده باشند.
      • سپاس از پاسخ جامع وکامل شما بیان فوق دراختیاردوستانی که درمورداین نموداردچارشک وشبه شده بودن قرار خواهدگرفت💐

        • درود
          ضمن سپاس از ابراز محبت، نظر لطف و همچنین ارج نهادن نسبت به دغدغه جنابعالی، تندرستی و سعادت را برای آن برادر محترم خواهان است.

  14. سلام وقت بخیر قبلا راجب طایفه هوتاوند واتفاقاتی که واسه این طایفه افتاد اطلاع رسانی شده الان طایفه ای دراستان لرستان است بنام حسینعلی فرخانی چگنی از طایفه هوتاوند اطلاعات بیشتری داریدبهم بدیدقبلاشنیدم عده ای ازهوتاوندها درلرستان هستند

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای احسان
      ضمن تشکر از ابراز محبت جنابعالی، خوشبختانه پس از انتشار کتاب نقدهایی بر تواریخ معاصر چگنی که آشکارا منش زیبنده‌ی نقد را برگزیده است، اخیراً هم با همت همتباران از دیار چگنی استان لرستان کتاب «تبارنامه جامعه چگنی و بررسی اجمالی ایلات و طوایف لرستان» نوشته رضا جوادی منتشر شده است.
      null
      در کتاب مذکور صفحه ی ۸۸۸ از نسب نامه تیره فرخانی از طایفه قلاوند (اندیمشک) به شرح زیر یاد شده است:

      • جمال علی (جد اعلی)
      • حسینعلی (فرزند جمال علی)
      • فرخانعلی، رحمت علی، ایمان علی و شاه علی (فرزندان حسینعلی)

      در همین راستا با عنایت بدینکه هوتاوندها دارای پیوستگی نزدیک سببی و سیاسی اجتماعی با قلاوندها بوده‌اند، یحتمل نسب نامه بالا همان مطلب مدنظر آن مخاطب گرامی است.
      ضمناً در کتاب مذکور نوادگان و اولاد حسینعلی نیز به تفکیک و به صورت نمودار درختی آورده شده است؛ ناگفته نماند نویسنده کتاب، اطلاعات مذکور را با همکاری حشمت فرخانی فرزند حاج عزیزخان فرخانی در مورخه ۱۳۹۸/۰۵/۰۳ تهیه و تنظیم کرده است.

      سخنی با همتباران
      یکی از ضرورت‌ها و نیازهای امروز جامعه بزرگ لر همانا مکتوب نمودن دانسته‌ها و اطلاعات شفاهی در قالب کتاب است تا از تحریف زمانه محفوظ و چراغ راه نسل‌های آینده برای شناخت از اصالت‌ها باشد؛ در همین رابطه دو موضوع «واژگان» و «تبارنامه» از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشند زیرا در منابع تاریخی از این دو مبحث کمتر یاد شده بنابراین در جهت جلوگیری از بین از رفتن و تحریف آنها شایسته است مکتوب گردند، باشد که چراغ راه نسل‌های آینده برای شناخت از اصالت‌ها باشند.

  15. سلام گروهی از لر های چگینی در شمال شرقی کشور استان گلستان شهرستان گالیکش واقع شده اند در دو روستای پاسنگ بالا و برین که کوچانده شده اند که فامیلی آنها به اجبار عرب گذاشته شده است.

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای حمید
      ضمن سپاس از توجه جنابعالی و اطلاعات ارائه شده، در همین راستا، در خط ۳۷ از توضیحات تصویر از نقل‌مکان برخی گروههای لر از سرزمین مادری خویش به دیگر مناطق من جمله استان مازندران یاد شده است؛ اشاره به استان مازندران بدین جهت صورت می‌گیرد که تا سال ۱۳۷۶، استان گلستان نیز جزوی از آن بوده است.

  16. درباره طایفه هزاروسی توضیحات را کامل کنید که گفته میشود نژاد اینها از همان حکومت هزاراسپیان بوده و به مرور زمان به هزاروسی تبدیل شده و در الیگودرز لرستان و یاسوج و بوشهر و ممسنی و کازرون پراکنده شده ادند هر کس از اصالت و ریشه و کتاب تاریخی در این باره داره اطلاعاتش رو بذاره

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای عباس
      ضمن تشکر از اطلاعات ارائه شده، ازنو یادآور می‌شود که هرچند در اصلاحیه‌های بعدی تلاش خواهد شد حتی‌الامکان تصویر بالا چه در بخش نمودار و چه در قسمت توضیحات کامل‌تر گردد اما بایستی مدنظر داشت این دست تصاویر از منظر «ظرفیت گرافیکی» و «تناسب و تقارن»، دارای محدودیت‌هایی از نظر ابعاد، حجم، پرتی فضا، اندازه فونت و زیبایی ظاهری هستند؛ بر همین اساس است که در خط ۲۶ از توضیحات تصویر ذکر گشته، در نمودار تلاش شده تا کلیاتی از چارچوب قوم لر ارائه گردد اما شناخت تمام و کمال تقسیم‌بندی لرها در سیر تاریخی آنها نیازمند نمودارهای متعدد بوده و از توان یک تصویر و یک نمودار خارج است.
      با عنایت به موارد مطرح شده چنانکه مکرر گفته شد، مدنظر بوده و می‌باشد تا در قالب گفتارهایی اختصاصی به ایلات و طوایف لر از جمله بختیاری‌ها و طبعاً هزارسی/هزاروسی‌ها پرادخته و در آن مجال‌ها نمودارهای همراه با اطلاعات بیشتر تهیه شود.
      ناگفته پیداست گفتارها هرچه به جزئیات بیشتر اختصاص یابند، تصاویر نمودارها نیز می‌توانند به موارد افزون‌تری همچون دیدگاه آن مخاطب محترم بپردازند.

  17. سلام وقت بخیرآقای خلیلی نامی از بزرگان طایفه هوتاوند درگذشته قبل از حادثه ایی که واسه این طایفه پیش اومده داریدیاکتاب خاصی جهت مطالعه هست

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای احسان
      ضمن تشکر از ابراز محبت آن برادر محترم، مجموعه پنج جلدی «تبار هخامنش دیار بالاگریوه» نوشته مرادحسین پاپی می‌تواند در این زمینه مورد توجه قرار گیرد. به هر حال چنانکه بارها گفته شد تلاش می‌شود تا بمرور زمان به بررسی اختصاصی گروههای لر، من جمله لرهای بالاگریوه و طبعاً هوتاوندها و قلاوندها در قالب پست‌های جداگانه پرداخته گردد تا همراه با کسب شناخت، بستر گفتگو و تبادل‌نظر هم در چارچوب بخش دیدگاههای هر گفتار مهیا باشد.

      • عرض سلام، فامیل بنده لک هست و جزء تبعید شدگان اواخر قاجار هستیم. به ما گفته شده از نوادگان حسین قلی خان ابوقداره هسنیم. ضمنا ازسال ۱۳۰۰شمسی تا چهار نسل قبل اسامی پدراو رو میدانم. چطوری میتونم تابت کنم و یا ارتباط اجداد خودم با والیان پشتکوه پیدا کنم؟

        • سلام
          با عنایت بدینکه چهار نسل احتمالاً اتصال به آخرین نسل والیان فیلی را فراهم می‌آورد، می‌توان نام جد سوم و چهارم را در سلسله اولاد والیان فیلی جستجو کرد.

  18. باسلام لطف کنید ریشه و تبار طایفه خورشیدوند رو یک توضیح جامع وکامل عنایت فرمایید . با تشکر مهراد از خرم اباد من شنیدم بازماندگان شجاع الدین خورشید هستن که بعد کشته شدن اخرین اتابک لر کوچک در استانهای لرستان خوزستان و تهران پراکنده شدن

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای خرم
      ضمن تشکر از توجه جنابعالی و نیز موارد مطرح شده، تاجاییکه دانسته‌ها یاری می‌کند مشهورترین عنوان خورشیدوند مربوط به خورشیدوندهای پاپی از بالاگریوه‌یِ پیشکوهِ لر کوچک است که گفته شده تحت سازمان سیاسی اجتماعی لیریایی‌ها شناخته می‌شوند. به هر روی چنانکه بارها ذکر گردید مدنظر بوده و می‌باشد تا در فرصت مناسب و در قالب گفتارهایی اختصاصی به ایلات و طوایف لر از جمله پاپی‌ها و طبعاً لیریایی‌ها و خورشیدوندها پرداخته شود.

  19. با سلام و با عرض ادب و احترام محضر شما عزیز بزرگوار و با آرزوی سلامتی و تندرستی حضرت عالی و توفیق روز افزون شما در مسیر پرتلاطم این روزگاران و ثبت حقایق و وقایع و نسب شناسی قوم بزرگ لر
    امیدوارم همیشه در صحت و سلامت و همواره در این راستا موفق بوده و باشید
    آنچه را که از این نسب شناسی مشاهده و مطالعه نمودم از آنجایی که برای ثبت این گونه مسائل ماه ها و بلکه سال‌ها زمان می‌برد تا بخواهید این گونه مسائل را جمع آوری کنید تا برای آیندگان ثبت و ضبط گردد و قطعاً در این مسیر کاستی‌هایی وجود خواهد داشت که قطعاً رفع می‌شود اما آنچه مهم است ابتدا اهمیت داشتن پشتکار حضرت عالیست و نکته بعدی اتحاد و همدلی قوم بزرگ لر بوده در راستای حفظ این کیان اهورایی در تمام دوره‌های تاریخی که همین موارد قابل ستایش است
    البته آنچه باعث می‌شود که انسان به خویش افتخار کند دانستن و اطلاع داشتن از ریشه و تبار خود بوده که اصالت را به ارمغان می‌آورد و این اصالت ریشه در تاریخ دارد تاریخی که با فراز و فرودهای بسیاری مواجه است و همین سبب می‌شود تا راه گم نشود و اسیر بی‌هویتی نگردیم قطعاً کسانی که ریشه در تاریخ دارند هیچگاه مقابل دیگرانی که هویتی نداشته سر خم نمی‌کنند و قوم لر سرشار از اصالت شهامت استقامت برادری و مهرورزی است و بنیانگذار مدنیت و مدرنیسم بوده.
    و از مهمترین دلایلی که می‌توان ذکر نمود گذشت و فداکاری این قوم بوده که نمونه بارز این ادعا در تصرف و فتح تهران رخ داد که به نام دیگران رقم خورد در حالی که تمام زحمات را قوم لر متحمل شد. ولی ثمره و میوه آن نصیب دیگران گردید یکی از دلایلی که این گونه بر قوم لر اجحاف صورت گرفت نداشتن علاقه به ثبت وقایع و حقایق بوده ولی امروز خدا را شکر جوانان این قوم دلیر با ثبت حقایق برای آیندگان توشه ارزشمندی به یادگار خواهند گذاشت که باید مورد حمایت و تقدیر قرار بگیرند. .. در پناه یزدان شاد و سربلند باشید

    • سلام
      برادر همتبار
      جناب آقای سرابی یاقوند
      ضمن تشکر وافر از ابراز محبت، نظر لطف، دغدغه و غیرت جنابعالی، نوشتن از اصالت لر موجب افتخار می‌باشد زیرا به درستی ذات لر چیزی جز صفا، صمیمیت، صداقت و شجاعت نبوده است.

      ۱- بله! همانگونه که آن برادر محترم به درستی بیان داشته، جمع‌آوری اطلاعات برای تهیه چنین نمودارهایی، زمان‌بر می‌باشد به گونه‌ای که درباره نخستین اصلاحیه نمودار درختی قوم لر قریب به ۹ سال زمان برد؛ خالی از لطف نیست به اطلاع برساند آماده شدن نمودار فوق حاصل دانسته‌های مجموعه‌ای از افراد شامل مخاطبین گرامی، پیران، بزرگان و آگاهان محلی، منابع مکتوب مانند کتاب‌ها و مقاله‌ها، منابع اینترنت و فضای مجازی چون وبسایت‌ها، وبلاگ‌ها و شبکه‌های اجتماعی (تلگرام، اینستاگرام و…) است.

      ۲- بله! همانطور که آن برادر محترم به درستی اشاره کرده است این پروژه نیز کمی و کاستی‌هایی دارد که تلاش می‌شود در اصلاحیه‌های بعدی، کم و کمتر شوند؛ در واقع مدنظر است تا در گذر زمان، نمودار چه در مبحث چارت و چه در قسمت توضیحات کامل‌تر گردد.

      ۳- بله! چنانکه آن برادر محترم به درستی اشاره کرده، هر فردی اعم از ایرانی (لر، کرد، ترک، عرب و…)، آمریکایی، روسی، انگلیسی و… نه تنها به دنبال شناخت از اصالت و هویت خود می‌باشد بلکه بیشترین آگاهی و علاقمندی را درباره شناخت از کیستی و خویشتن خویش دارد.

      ۴- بله! با مطالعه منابع تاریخی و نیز استفاده از بیانات پیران و بزرگان، می‌توان دریافت که لرها بنابه خصلت آزادگی، در مقابل دیگران حتی شاهان سر خم نمی‌کرده‌اند؛ مثلاً این ویژگی جامعه لر را در سفرنامه لایارد که تاکنون سه بخش از آن منتشر شده، به روشنی می‌توان مشاهده نمود.

      ۵- بله! می‌توان گفت بنابه همان روحیه آزادیخواهانه، مردم لر نه تنها توانستند ساختارهای سیاسی بادوام و کارآمد برای اداره جامعه خویش برپا سازند بلکه نقشی تأثیرگذار در تحولات کلان کشوری مثل قیام مشروطه و فتح تهران را رقم زنند که خود درس‌هایی برای نسل امروز لر دارد.

      ۶- به عنوان جمع‌بندی به اطلاع می‌رساند تا کنون دو نمودار در این باره منتشر شده که در زیر به آنها در کنار برنامه‌های آتی اشاره می‌شود:

      • الف: نمودار درختی ایلات و طوایف قوم لر: در تاریخ ۱۳۹۲/۰۳/۰۳ منتشر شد. این نمودار با مجموع ۷۵۵ دیدگاه تا این لحظه، مورد بحث و گفتگوی قابل توجهی توسط مخاطبین گرامی و ادمین سایت قرار گرفته که خود این تبادل‌نظرها یکی از منابع مورد استفاده برای تهیه اصلاحیه فعلی بوده است.
      • ب: نخستین اصلاحیه نمودار درختی قوم لر: همین چارت فعلی است که تقریباً ۹ سال پس از نمودار اول، در تاریخ ۱۴۰۱/۰۱/۱۱ منتشر شد.
      • ج: دومین اصلاحیه نمودار درختی قوم لر: با توجه به بازخوردها به ویژه دیدگاه‌های مخاطبین گرامی درخصوص کمی و کاستی‌های نخستین اصلاحیه، ادمین سایت به این نتیجه رسید که کار بر روی دومین اصلاحیه نیز آغاز شود تا پس از تکمیل، در آینده منتشر گردد.
      • د: سومین اصلاحیه نمودار درختی قوم لر: به یاری حضرت حق پس از انتشار دومین اصلاحیه، نگارنده منتظر بازخوردها به ویژه دیدگاه‌های مخاطبین گرامی خواهد بود تا اگر توسط مخاطبین گرامی، همتباران و صاحبنظران کمی و یا کاستی‌هایی شناسایی گردید، کار بر روی سومین اصلاحیه نیز آغاز شود.
  20. اما در خصوص یاقوند ها ( یعقوب وند) در واقع از ایل دریکوند هستند و به نوعی به علت نزاع بین بهاروند و یاقوند در نهایت یاقوند ها تمام داشته‌های خود را در آنجا رها کرده و به ایل پاپی در بالا گریوه مهاجرت می‌کنند

    • سلام
      برادر همتبار
      جناب آقای سرابی یاقوند
      بله! به نظر می‌رسد دیدگاه جنابعالی در این باره منطبق بر سازمان سیاسی اجتماعی ایلات و طوایف می‌باشد که متأثر از اتحادها (برد و خین/خین و چو) و جابجایی‌ها است. در همین راستا ازنو یادآور می‌شود اقوام، ملت‌ها، ایلات و طوایف را از دو زاویه می‌توان نگریست:

      • الف) نسب و ریشه‌های خونی: ناظر بر روابط خونی و نَسَبی بوده و شامل نسب‌نامه‌های نسل به نسل پدر فرزندی می‌باشد.
      • ب) سازمان سیاسی اجتماعی: علاوه بر روابط خونی، در بر گیرنده اتحادها (خین و چو/برد و خین)، جابجایی‌ها، قبض و بسط‌های تاریخی و سیر تحولات در گذر زمان نیز می‌باشد که رابطه تنگاتنگی با سیستم رهبری مردم لر (شاهان، امیران، والیان و خوانین) داشته است. بر این مبنا می‌توان مهاجرت یاقوندها از دیرکوند به پاپی را از منظر مطالعات علمی دانشگاهی جامعه‌شناسی ایلات و عشایر درک نمود.

      در همین راستا هرچند نسب و خون نقش درخور و مهّمی میان عموم لرها داشته امّا نمی‌تواند اساس کار قرار گیرد زیرا ممکن است موجبات تضعیف همبستگی و حتی از هم پاشیدگی اقوام و ملت‌ها را فراهم آورد. بنابراین آنچه در درجه نخست اهمیّت قرار داشته و دارد، جنبه‌های سیاسی اجتماعی اقوام و ملت‌ها می‌باشد و نمی‌توان جوامع انسانی چون لرها و ایرانی‌ها را فقط از زاویه نسب و خون نگریست. مثلاً آیا شناخت از هویت و اصالت ملت ایران صرفاً بر اساس خون و نسب، کافی است!؟ آیا ملت کنونی ایران همگی از نسل و تبار مشترکی هستند!؟ مثلاً آیا عرب‌های ایران، نسب و تبار مشترکی با سایر هموطنان دارند.

      پس با عنایت به موارد گفته شده، در نمودار بالا نیز تلاش شده مبنای کار بر سازمان سیاسی اجتماعی قوم لر استوار گردد هرچند در برخی موارد نیز به علت عدم دسترسی به سازمان سیاسی اجتماعی و یا انطباق نسب‌نامه بر آن، از نسب‌نامه هم بهره برده شده است.

  21. سلام وقت بخیر لطفا به من کمک کنید اصالت خودمو بشناسم.
    ما لک هستیم که در بختیاری جزو بابادی حساب میشیم.
    پدرم میگفت حدود ۳۰۰ یا ۴۰۰ سال پیش از خرم آباد اومدیم و جزو بختیاری شدیم و الان هم سه دسته هستیم لک بهاروند، ساتیاروند و عسگر وند.
    میخواستم بدونم قبل ازین مهاجرت ما لر بودیم و یا لک و جزو کدوم ایل و طایفه بودیم؟

    و اینکه ساتیار و بهار چه کسانی هستند
    لطف میکنین کامل جواب بدین؟

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای فرشید
      ۱- یکی از نویسندگان دیار بختیاری، درباره طایفه لک ذیل بابادی باب هفت‌لنگ بختیاری [با اندکی تصرف و تلخیص] چنین نوشته است:

      ساتیار و بهار هر دو برادر و یک خواهر داشتند در اثر اختلافات محلی و قومی نزاع مهمی رخ داده بود که آنان با کشتن چند نفر از آن دیار به سرزمین بختیاری هجرت کرده‌اند و مدتی در نزد خوانین زندگی نموده، خواهر خود را به عقد احمد خان بابادی در آورده که حاصل این ازدواج دو فرزند به نام فرامرزخان و جهانگیرخان بود که در حال حاضر اولاد فرامرزخان و اولاد جهانگیرخان را تشکیل می‌دهند.
      اما در اثر زاد و ولد فرزندان بهار و ساتیار به دو طایفه بزرگ تقسیم شدند که در ایل [باب] بابادی مشهور هستند اما عسگر بعد از ۳ نویره جد آنان به بختیاری هجرت کرده که اینک [دهه هفتاد خورشیدی] از طایفه شجاع لک محسوب می‌شود و معروف به عسگروند، ساتیاروند و بهاروند می‌باشند. بزرگان هر کدام از این سه تیره و جمعیت‌شان به شرح زیر می‌باشند:
      تیره ساتیاروند: بزرگان این تیره، آقایان حیات مظفری، شیخی مظفری، امان‌اله مظفری، مختار چراغی، امیرقلی چراغی، نادعلی چراغی و علی‌آقا چراغی می‌باشند. همچنین تعداد تقریباً ۱۲۰ خانوار [در دهه هفتاد خورشیدی] هستند که به صورت عشایری، روستایی و شهرنشین زندگی می‌کنند.
      تیره بهاروند: بزرگان این تیره، آقایان سلطان‌مراد بهاری، خان‌بابا بهاری، سهراب بهاری و قپونی بهاری میباشند. ضمناً تعداد حدود ۷۰ خانوار [در دهه هفتاد خورشیدی] هستند که به صورت عشایری، روستایی و شهرنشینی زندگی می‌کنند.
      تیره عسگروند: بزرگان این تیره، آقایان امید عسگری، رضاقلی عسگری، علی‌باز عسگری، نجول فرامرزی و محمدرضا عسگری می‌باشند. حدود ۵۰ خانوار [در دهه هفتاد خورشیدی] هستند که به صورت عشایری، روستایی و شهرنشینی زندگی می‌کنند.

      توضیح ادمین سایت: پیش از پرداختن به ادامه مطالب، لازم به ذکر است که به یاد آورد مکتوبات عموم تاریخ‌نویسان، پژوهشگران و نویسندگان را نبایستی با تعصب و سیاه و سفید، بلکه خاکستری نگریست؛ بدین معنی که همزمان دارای مطالب درست و نادرست می‌باشد، پس جدا از اینکه نوشته‌های فوق به چه اندازه با واقعیت همخوانی دارد، وظیفه‌ی خواننده است که تلاش داشته باشد با دقت، سِره را از ناسِره تشخیص دهد. به هر روی، منبع مورد استناد درباره خصوصیات طایفه لک بابادی باب مطالبی را به شرح زیر آورده است:

      طایفه لک را از لحاظ اعتقاد و ایمان می‌توان بسیار والا شمرد. آنان در ایل بختیاری مردمی با ایمان و مهمان‌نواز هستند به طوری که از اجداد خود شنیده‌اند وابسته به حضرت شاهزاده احمد هستند که هر سال به نام این امام زاده نذورات خود را تقدیم می‌کنند. اما آنان یک حکمت دارند که در بین مردم بختیاری مشهور هست و آن این است که اگر عقرب به آنها گزندی رساند زهر آن در جسم این مردم کارگر نیست. آنان در تمام وقایع ایلی و عشایری، همگی با طایفه [باب] بابادی و در کنار آنها جنگیده، مردمانی دلیر را از دست داده‌اند که بزرگان و خوانین و دیگر اقشار شاهد بر این مدعا هستند. طایفه لک از لحاظ شجاعت و رشادت هیچگونه کمی نداشته و در تمام کارها اولین افراد بوده که اکثریت ایل بابادی به خاطر رشادت‌ها با آنان قومی و خویشاوندی کرده‌اند.

      ۲- ازنو خاطرنشان می‌گردد این این دست جابجایی‌ها که مثلاً بخشی از لک‌ها به میان بختیاری آمده‌اند به واقع تأیید کننده همان نکته مهّم و اساسی «درهم‌تنیدگی‌های تاریخی» می‌باشد که بارها در پاسخ به مخاطبین گرامی ذکر گردید و درست بر همین مبنا است که بارها گفته شد، به گواه تاریخ، نه تنها بختیاری و لک بلکه سایر شاخه‌های لرتبار همگی در گذشته در شاکله‌ی واحدی جای داشته و بنابر چنین سابقه‌ای، روابط نزدیک و درهم‌تنیدگی آنها را جلوه‌گر است؛ یعنی خُمونی بگُم که هَمَش یکیِن.

      ۳- امروزه عنوان لک و زبان لکی در گستره فعلی‌اش وجود دارد اما اگر کسانی بخواهند اصالت لک و زبان لکی را جدا قوم لر بدانند پس بایستی دانست به لحاظ واکاوی‌های ریشه‌ای، از فهوای منابع مکتوب تاریخی چنین بر می‌آید عنوان لک، نام بخشی از مردمی است که «متأخراً» و «منحصراً» لک نامیده می‌شوند و بخش بزرگی از لک‌ها در گذشته‌ی تاریخی خویش، غالباً عناوینی چون لر کوچک، لر فیلی و وند داشته‌اند زیرا از نظر جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی در علوم اجتماعی نکته مهّمی که وجود دارد اینست همانطور که در پست «ساختار اجتماعی ایلات و طوایف» ذکر شد، نام یک طایفه، تیره و یا قوم می‌تواند در گذر زمان بر گستره‌ی وسیع‌تری از طوایف، تیره‌ها و اقوام نامیده شود، گویی به اعتقادی نه تنها درباره لک‌ها بلکه در سایر موارد هم امری مسبوق به سابقه بوده است.
      یک مثال بارز این وضعیت، نام «پارس و پارسیان باستان» (Persian) است که در گذر زمان بر تمام کشور و نیز همه اقوام ایرانی اعم از لر، کرد، ترک، عرب، بلوچ و… نامیده شد؛ نکته قابل توجه در این رابطه اینکه تا پیش از زمان رضاشاه پهلوی که در سال ۱۳۱۴ (معادل با سال ۱۹۳۵ میلادی) نام ایران برای معرفی کشور در جامعه بین‌الملل انتخاب گردید، در بسیاری از زبان‌های غربی و مجامع بین‌المللی، ایران با نام Persia (پرشیا) شناخته می‌شد و مردم آن از اقوام گوناگون، Persian پرشین نامیده می‌شدند.
      عنوان زبان لکی را نیز می‌توان از همین منظر بهتر درک نمود. به هر حال همانطور که گفته شد مدنظر بوده و خواهد بود تا در قالب گفتاری اختصاصی به موضوع «لک» و «زبان لکی» پرداخته و در آن مجال مبحث به صورت مفصل‌تر بررسی گردد.

      • بسیار ممنونم از پاسخ کامل و مفیدتون‌ آقای خلیلی.
        فقط دو سوال مونده برام
        توی شاخه‌های ایل دیرکوند من به شاخه‌های بهاروند و ساتیاروند برخوردم.
        آیا گذشته ما به این ایل برمیگرده؟

        و اینکه لکی که به ما میگن در معنی لر کوچک هست و یا خود لک های مطلق؟

        • درود
          ضمن تشکر از نظر لطف جنابعالی، اینکه آیا بهاروند و ساتیاروند از لک در بابادی باب هفت‌لنگ بختیاری، ریشه در بهاروند و ساتیاروند از دیرکوند بالاگریوه دارند می‌تواند به عنوان یک فرضیه قابل توجه مدنظر باشد بنابراین اگر چنین فرضی پذیرفته شود با عنایت بدینکه دیرکوند، نه ذیل لک، بلکه تحت عنوان بالاگریوه دسته‌بندی می‌شود، آن نظر بیش از پیش جلوه‌گر خواهد بود که منظور پیشینیان از لک در اینجا، چه بسا لر کوچک بوده باشد.
          این تفسیر در راستای همان توضیحی است که ادمین سایت، همراه با آوردن معانی مختلف واژه‌های لک و زلقی(زلکی) مستند به لغتنامه دهخدا، به تاریخ ۱۴۰۴/۰۲/۲۹ (یازده روز قبل) در بخش دیدگاه‌های گفتار شناخت لرهای استان کرمان در پاسخ به مخاطب اشکان، آورده مبنی بر اینکه لک به عنوان مخفف «لر کوچک»، نوعی نگاه شیرین و دلچسب بر اساس تاریخ و عناصر هویتی لرها است.

  22. سلام و عرض خسته نباشید خدمت آقای خلیلی.اول اینکه خیلی ممنون بابت نمودار درختی و اطلاعات مفیدی که دادید و زحمتی که برای همچین اثر شاهکاری کشیدید.بنده سوالی داشتم خدمتتون.بنده از طایفه کوشکی ساکن لرستان هستم.ولی طبق تحقیقاتی که با هم طایفه ای ها انجام دادیم و منابعی که خوندیم دیدیم که کوشکی ها علاوه بر اینکه ساکن کوهدشت و منطقه طرهان هستند، در روستاهایی در اطراف بروجرد و همچنین بخش های زیادی از استان فارس در مناطق نزدیک کازرون زندگی می‌کنند.البته احتمال اینکه مهاجرت از لرستان به منطقه کازرون باشه خیلی کم است چون سنگ قبرهایی که پیدا شده در منطقه کازرون قدمت زیادی دارند و جای شکی برای مهاجرت باقی نمیگذارد. همچنین در جهرم و مناطق اطراف آن هم اشخاصی به فامیلی کوشککی که بعنوانی کوشکی بودند و فامیلیشان طی گذر زمان به کوشککی تبدیل شده هستند.خواستم بدانم که منبعی هست که بتونه بنده رو به حقیقت درباره گذشته طایفه ام نزدیک کنه وجود داره؟با تشکر.

    • سلام
      مخاطب گرامی
      جناب آقای محمد
      ضمن تشکر از ابراز محبت و نظر لطف آن برادر محترم، گفته می‌شود که «کوشک» در لغت به معنای بنای بلند، قصر، کاخ، عمارت رفیع یا هر بنای دارای ایوان و برج است. کوشک‌ها اغلب در باغ‌ها، یا به عنوان استراحتگاه در فضاهای باز ساخته می‌شدند.
      در نقاط مختلف کشور، کوشک‌های بسیاری وجود داشته‌اند بنابراین محتمل است گروه‌هایی که در نزدیکی کوشک‌ها زندگی می‌کردند، با عنوان کوشکی شناخته شده باشند، پس صرفاً ممکن است شباهت نام در میان باشد و نه لزوماً اشتراکات تاریخی و تباری.
      به هر روی برای تشخیص اینکه یک گروه کوشکی به کدام قوم تعلق دارد، نیاز به بررسی شواهد تاریخی و مردم‌شناسی می‌باشد و تنها شباهت نام، نمی‌تواند گواه قطعی بر هویت مشترک باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *