کهگیلویه به عنوان بخشی از سرزمین پهناور لر، در گذر زمان دارای موقعیت ممتاز جغرافیایی – تاریخی بوده است؛ چه در زمانیکه سکونتگاه عیلامیان و چه دورهای که دروازه ورود پارس باستان (مرکزیت سیاسی شاهنشاهی هخامنشی و ساسانی) بوده و همچنین در زمان فرمانروایان و شاهان (اتابکان) لر و نیز قرون معاصر که در قامت مأمن و جایگاه ایلها و طوایفی جلوهگر شده که مردمانشان به صفا، صمیمیت، صداقت و شجاعت همچون سایر لرتباران شهره بودهاند.
بر اساس سیر تاریخی، در آخرین تقسیمبندی ایلات منطقه از اواخر دوره قاجار به بعد، ساخت عشایری بخش کوهستانی کهگیلویه شامل ۶ ایل طیبی، بهمئی، چرام، دشمن زیاری، بویراحمد و بابویی بوده است. در همین راستا تلاش خواهد شد تا با توجه به مونوگرافی موجود، شناختی درخور از طیبی به عنوان بخشی از کهگیلویه به دست داده شود. ضمن آنکه پیش از پرداختن به ادامه بحث باید به نکات زیر توجه داشت:
- الف: تاریخ، جغرافیا و سازمان سیاسی اجتماعی جوامع عشایری و ایلات را بایستی در گذر زمان و فراز و فرودهایی که داشتهاند نگریست؛ بر همین اساس بررسی تمام و کمال موارد مذکور نیازمند گفتارهای متعدد بوده و از حوصله یک پست خارج است.
- ب: اطلاعات ارائه شده در این گفتار مربوط به اواسط دهه چهل شمسی بوده و همان بازه زمانی را مورد بررسی قرار داده است.
- ج: اگرچه مطالب مطرح شده، توسط پژوهشگران اعزامی از دانشگاه تهران و طی بازدید میدانی از منطقه تهیه شده، اهمیت بالایی را به دست میدهد امّا بازهم بر خواننده است تا ضمن پرهیز از پیشداوری، با دقت نقاط قوت و حتی کمی و کاستیهای احتمالی را دریابد؛ چنین منطق و روشی میتواند رواج دهنده فرهنگ تحقیق، گفتگو و تبادلنظر در جهت شناخت از هویت و اصالتها و همچنین آگاهیبخشی از گذشته در راستای ساختن آیندهای بهتر باشد.
- د: سلسله گفتارهای مونوگرافی طیبی شامل ۲ بخش است؛ بخش نخست کلیاتی است درباره ساختمان اجتماعی و اقتصادی ایل طیبی و قسمت دوم تجزیه و تحليل نسبتاً عمیقتری از مسائل مربوط به آبادیهای سوق (هم اکنون شهر میباشد) و آبکری.
- هـ: قسمت ساحلی کهگیلویه همان لیراوی دشت است که بعدها در تقسیمات سیاسی کشوری دوره پهلوی ذیل استان بوشهر قرار گرفت.
به هر حال همانگونه که در گفتار به یاد دکتر نادر افشار نادری گفته شد با تأسیس گروه عشایری مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۵ به همت دکتر نادر افشار نادری و با همراهی پژوهشگرانی چون جواد صفینژاد، حسن پارسا و هوشنگ کشاورز، تحقیقات درباره عشایر ایران وارد مرحله جدیدی گشت.
دکتر جواد صفینژاد همکار و همراه زنده یاد دکتر افشار نادری در این باره در کتاب ایل بهمئی مینویسند: دکتر نادر افشار نادری دارای درجه دکترای مردمشناسی از دانشگاه پاریس فرانسه در زمستان سال ۱۳۴۵ به دعوت سازمان عمران کهگیلویه و به همراه شش نفر پژوهشگر به منطقه کهگیلویه دعوت شد. وی به دلیل علاقهی فراوانی که به مطالعهی مردمشناسی عشایر ایران داشت این منطقه بکر و مطالعه نشده را با تمام سختیهایش پذیرفت؛ زیرا پهنهی کوهستانی، مشکلات ارتباطی و ناآشنایی با ردههای کوچنده عشایر ایلات ششگانهی آن این سختیها را مضاعف مینمود. دکتر افشار نادری پس از پایان سفر اول پیشنهادهای مطالعاتی خود را طی گزارش مبسوطی ارائه نموده و خواهان اجرای طرحی جهت مطالعات میدانی کهگیلویه گردید که مورد موافقت سازمان عمران کهگیلویه قرار گرفت و از سال ۱۳۴۶ طرح مذکور با دوازده نفر پژوهشگر آغاز گردید که همگی در مقاطع زمانی مختلفی در پژوهشها مشارکت داشتند.
دو تن از پژوهشگرانی که دکتر نادر افشار نادری را در آن پروژه مطالعاتی همراهی میکردند «جواد صفینژاد» و «هوشنگ کشاورز» بودند که حاصل تحقیقات آنها در معیت زنده یاد دکتر نادر افشار نادری درباره طیبی موضوع سلسله گفتارهایی است که مجال حاضر بخش نخست آن میباشد؛ ضمناً علاوه بر متن اصلی مونوگرافی مورد نظر که در ادامه خواهد آمد، دکتر افشار نادری در ابتدای گزارش، مقدمهای مختصر را هم ذکر میکنند که خواندن آن خالی از لطف نمیباشد:
مقدمه: دفتر حاضر حاصل کوشش دستجمعی است. سه محقق از سه دیدگاه مختلف به مطالعه ایل طیبی پرداختیم. و در این طریق از یاری یاران طیبی برخوردار بودیم. اگر نمیتوانیم از یکیک همه آنها با ذکر نام در اینجا تشکر کنیم امیدواریم آقایان مرتضی دوستکام – رضا شرافت و فضلالله محمدی سپاسگزاری ما را بپذیرند و حامل ادعیه خالصانه ما برای بقیه باشند.
دکتر افشار نادری در ادامه مینویسند: تحقیق درباره جمعیت و خصوصیات جمعیتی و ایلی سوق توسط هر سه محقق انجام یافت. قسمت جغرافیای طبیعی و مطالعه مربوط به تیمور را آقای جواد صفی نژاد به عهده داشتند. آقای هوشنگ کشاورز آموزش، اقتصاد، دامداری و آبکری دهی از آبادیهای طیبی گرمسیری را تحقیق و تحریر نمودند و بقیه به عهده راقم این مقدمه [دکتر نادر افشار نادری] بوده است.
به هر صورت چارچوب کلی گفتار حاضر شامل ۲ بخش جغرافیای ایل طیبی و اقتصاد ایل طیبی میباشد که در ادامه بدانها پرداخته میشود؛ ابتدا مبحث جغرافیای ایل طیبی نگارش دکتر جواد صفینژاد ارائه میگردد، ایشان بیان داشتهاند:
۱- جغرافیای طیبی: طیبی منطقهای است به وسعت حدود ۱۶۷۰ کیلومتر مربع که غرب آن را سراسر منطقه بهمئی و مشرق آن را دشمن زیاری و منطقه دهدشت بویراحمد سفلی فراگرفتهاند، شمال منطقه را حدود زیلایی و رود خرسان و جنوب منطقه را حدود شمالی حومه بهبهان تشکیل میدهند.
حدود طیبی در این محدوده خود به دو قسمت طیبی سرحدی و طیبی گرمسیری تقسیم میشود، طلایه بین این دو قسمت «کپرگه» است دنباله کوه سفید بهمئی که در این قسمت از ارتفاع آن کم شده و در واقع تل و تپههای سنگی است که خط مرزی دو منطقه را تشکیل میدهد. (تا حدود یکصد و بیست تا یکصد و پنجاه سال قبل منطقه طیبی از هم جدا نشده بود و دارای خان مشترکی بودند ولی در این زمان محمدخان طیبی به مناسبتی قلمرو خود را بین چهار پسرش تقسیم کرد بدین ترتیب که طیبی سرحدی سهم شهباز خان و ابول خان و طیبی گرمسیری سهم حسن خان و علی خان گردید. طیبی گرمسیری از آن پس دیگر کوچ نکرد و از رفتن به منطقه سرحدی چشم پوشید ولی طیبیهای سرحدی در قلمرو خود به کوچ ادامه دادند و تا زمان حال هم این کوچ ادامه دارد.)
طیبی سرحدی: منطقهای است به وسعت ۸۲۵ کیلومتر مربع که شمال منطقه آنرا «مله آسه کلاغ» و «دلی شاه غالب» و رود خرسان فراگرفته است. رود خرسان مرز منطقه با جانکی بختیاری و مله و دلی فوق الذکر طلایههای منطقه را با زیلاییها تشکیل میدهند. مغرب منطقه به دیشموک و درغک و کوه سیاه بهمئی منتهی میشود که دامنههای جنوب غربی این کوه از «آب کالوسه» گذشته به نام «مله کپرگه» طلایههای جنوبی منطقه را تشکیل میدهد. مشرق منطقه قلمرو دشمن زیاری است که توسط طلایههای، پسادژ کنگران و چربیون این دو منطقه از هم جدا میگردند دنباله آن به سمت شمال به در جوحق میپیوندد که قلمرو زیلاییها آغاز میگردد.
طیبی سرحدی خود به دو قسمت «سردسیر طیبی سرحدی» و «گرمسیر طیبی سرحدی» تقسیم میشود.
منظقه سردسیری طیبی سرحدی با وسعتی حدود ۲۹۰ کیلومترمربع خود به سه قسمت مورمیشان، سبزمیر (چربیون) و عاجم تقسیم میشود. مورمیشان در شمال، عاجم در سمت مغرب و سبزمیر در مشرق منطقه سردسیری واقع شده اندکه به ترتیب با زیلاییها و بختیاریها، بهمئیها و دشمن زیاریها همسایهاند. مورمیشان خود منطقه بیعارضهای است ولی اطراف آن تل و تپههای زیادی فراگرفته است، سبزمیر دلی برجستهای است و عاجم منطقهای است کوهستانی.
مشهورترین ارتفاعات طیبی سرحدی کوههای برفکون، خان نشین و شاه نشین است که از تمام کوههای منطقه مرتفعتر است (حدود ۳۰۰۰ متر).
گرمسیر طیبی سرحدی به مراتب بزرگتر از سردسیر منطقه است چه حدود ۵۳۵ کیلومترمربع وسعت دارد، گرمسیر منطقه خود به سه قسمت رئیسی، جاورده و جلو تقسیم میشود که هر منطقه محل نشیمن سرپرستان سه گانه کنونی تیرهها و طوایف طیبی سرحدی است.
حدود منطقه را از سمت شمال سردسیر منطقه، از سمت مغرب درغک و کوه سیاه بهمئی، از سمت مشرق به آل زرد و سیل سی لک که طلایههای حدود دشمن زیاری است محدود میشود، در قسمت جنوبی طلایههای دو قسمت طیبی گرمسیری و سرحدی توسط زبانه کوه سفید بهمئی که دلی سفید و مله کپرگه باشد مشخص میگردد.
آب و هوا: آب و هوای سردسیر طیبی سرحدی بواسطه کوهستانی بودن و ارتفاع زیاد از سطح دریا نسبت به گرمسیر منطقه دارای آب و هوای سردی است و بواسطه همین سرد بودن بیش از سه ماه از سال مورد استفاده عمومی طوایف طیبی قرار نمیگیرد.
باران منطقه از آذرماه شروع شده تا اواسط اردیبهشت ادامه مییابد، یعنی پنج ماه از سال منطقه دارای بارندگی است، این بارندگی در شمال در ارتفاعات کوههای برفکون و خان نشین و شاه نشین به صورت برفهای سنگین میبارد ولی هرچه به سمت جنوب نزدیک شویم و از ارتفاعات کاسته گردد ریزش برف توأم با باران میگردد تا آنجا که نسبت بارندگی باران به برف فزونی مییابد و در قسمت گرمسیر برف کاملاً به باران تبدیل میگردد و این تبدیل بیشتر در اواخر اسفندماه صورت میگیرد. مدت بارندگی متناوب است و ممکن است چندین روز متوالی بارندگی بصورت برف یا باران ادامه داشته باشد.
میزان ریزش برف در سردسیر طیبی سرحدی به قدری است که داخل درهها یکسره از برف پوشیده میشود و ارتفاع برف به چندین متر میرسد و عبور و مرور منطقه را از آذرماه تا حدود فروردین قطع مینماید ولی این مقدار ریزش برف در قسمت گرمسیری به مراتب کمتر و مقدار آن در سالهای مختلف بین ۱۵ تا ۱۰۰ سانتیمتر نوسان دارد ولی در عوض دارای باران زیادی است که فصل و مدت ریزش آن در فوق بیان گردید.
یخبندان منطقه از اواخر آذرماه آغاز میشود، دی و بهمن فصل یخبندان منطقه است و از آن پس رفته رفته هوا رو به گرمی میرود.
بادهای شدیدی در منطقه نیز میوزد و این شدت به قدری است که شاخ درختان را میشکند، فصل وزش این بادها بیشتر در زمستان است که سرما و سوزش بسیاری با خود همراه دارد، جهت وزش این بادها شمال غربی منطقه است که در خود منطقه به باد راست شهرت دارد، سمت عبور ابرهای باران زا با جهت وزش باد راست کاملاً منطبق است و مسیر حرکت ابرها و باد راست از شمال به سمت جنوب صورت میگیرد و در واقع باد از سردسیر به سمت گرمسیر میوزد و وجود این باد خود یکی از علل بسته بودن راههای منطقه سردسیری است.
هنگام ریزش برف یا باران وزش بادی مشاهده نمیشود و با آغاز وزش باد بارندگی نیز قطع میشود، در منطقه گرمسیری طیبی سرحدی وزش این بادها تأثیر زیادی ندارد زیرا بادهای سختی که در زمستان از مناطق شمالی به سمت جنوب منطقه سردسیری میوزد سر راه با ارتفاعات منطقه برخورد کرده و راه عبور آنها به سمت جنوب قطع گردیده و از شدت آن رفته رفته کاسته گردیده تا حدود گرمسیری وزش آن قطع میگردد.
در مقابل باد راست که از سمت شمال و شمال غربی منطقه میوزد «باد چپی» هم در منطقه وجود دارد که از سمت جنوب شرقی میوزد که اهالی بدان باد جنوب هم گویند، این باد به درختها آسیب فراوان میرساند و اهالی سخت از آن هراسناکند ولی برعکس باد شمال که با خود باران همراه دارد این باد بارانی همراه خود نمیآورد.
رودها: در منطقه سردسیری طیبی به واسطه وجود ارتفاعات قابل توجه و ریزش فراوان باران و برف رشته نهرهای چندی جریان مییابد که از بهم پیوستن آنها رود نسبتاً بزرگی به نام رود ریش تشکیل میگردد که بزرگترین رود منطقه طیبی سرحدی محسوب میشود.
رود ریش: رود ریش دارای دو شبعه است، شعبه اصلی آن از تنگ آسیاب واقع در مشرق منطقه سرچشمه گرفته در حدود ۲۵ کیلومتری از سرچشمه اصلی به نام رود ریش نامیده میشود، شعبه دوم رود ریش بنام چیلر شهرت دارد، چیلر رود کوتاهی است به فاصله حدود یک کیلومتری رود ریش که کوه ناخار بین این دو رشته رود واقع شده است، رود چیلر در شمال غربی کوه ناخار به رود بریش میپیوندد و پس از دریافت آبهای چشمهسارهای فراوان محلی به سوی شمال غربی جریان یافته در شمال غربی مور میشان به رود خرسان که طلایههای شمالی منطقه را تشکیل میدهد میریزد.
رود فارتق: علاوه بر رود ریش در منطقه گرمسیری طیبی سرحدی رود دیگری بنام «رود فارتق» جریان دارد، سرچشمه اصلی رود فارتق در چاروسای بهمئی است از اینرو گاهی بنام رود چاروسا هم نامیده میشود، فارتق در آغاز از مشرق دیشموک گذشته وارد منطقه طیبی سرحدی میگردد، از قلعه رئیسی گذشته به سمت جنوب شرقی وارد جاورده میگردد و کلیه آبها و چشمهسارهای رئیسی و جاورده بدان پیوسته در کلات دشمن زیاری به رود مارون میریزد.
گیاهان معروف طیبی سرحدی عبارتند از:
آنچوچک، سی سه، ارژن، کیکم، شن، بنی یاب، جاشیر چویل، کالو و کنگر در قسمت سردسیری و بلوط فراوان در قسمت گرمسیری منطقه است که مورد استفاده نان اهالی است.
در منطقه طیبی سرحدی حدود ۲۱۰۰ خانوار سکونت دارند که بطور نسبی شش نفر برای هر خانوار کل جمعیت منطقه به ۱۲۶۰۰ نفر میرسد که با در نظر داشتن ۸۲۵ کیلومتر وسعت منطقه به طور نسبی ۱۵ نفر در هر کیلومتر مربع سکونت دارند ولی بواسطه اینکه حدود ۹۸% ساکنین دارای کوچ سردسیری و گرمسیری هستند تراکم جمعیت در نیمه دوم بهار و تابستان در سردسیر به حدود ۴۲ نفر و در پاییز و زمستان به حدود ۲۴ نفر در کیلومتر مربع میرسد.
دکتر صفینژاد در ادامه مینویسند: جمعیت منطقه از ۱۰ طایفه مستقل تشکیل شده است که در مجموع دارای سه سرپرست بودهاند، مراکز سکونت این سرپرستان که به خان نشین شهرت داشته عبارت بوده است از: رئیسی، جلو و جاورده که بترتیب محل سکونت گرمسیری مصطفی خان فتحی، یوسف خان فتحی و فتح الله خان شهبازی بوده، به همین ترتیب هرکدام منطقه سردسیری مشخصی داشتهاند که به ترتیب فوق عبارتند از: مورمیشان، عاجم و سبزمیر (چربیون).
طیبی گرمسیری: طیبی گرمسیری منطقه ای است که مغرب آن را توسط کوه سفید، سرآسیاب و لیکک محدود شده است و مشرق آن را از تنگ تکاب تا مله کپرگه کوه سفید که طلایه دو منطقه طیبی گرمسیری و سرحدی هست به ترتیب فیلگاه، بوآ و چنگلوای منطقه دهدشت بویراحمد سفلی، راک و کوه پاد دشمن زیاری فراگرفته است، طلایههای جنوبی منطقه از تنگ تکاب شروع شده از خط الرأس کوههای خائیز از بسمت مغرب گذشته به زبانههای جنوبی کوه تل ریش در مشرق لیکک بهمئی میپیوندد.
منطقهای که در این محدوده محصور شده است طیبی گرمسیری نامیده میشود که مساحتی حدود ۸۴۵ کیلومتر مربع را دارا هست در این منطقه بیش از ۳۰۰۰ خانوار که ۹۵% آنها اسکان یافته اند سکونت دارند، جمعیت نسبی منطقه ۲۲ نفر در کیلومتر مربع است و نوسان آن در فصول مختلف سال بسیار کم است چه تنها عده کمی از سادات منطقه در تابستان به شب لیز و دالون کوچ میکنند و عده قلیلی هم به سردسیر منطقه میروند که منطقه بسیار کوچکی است.
منطقه طیبی گرمسیری به طور کلی به سه قسمت تقسیم میشود و این سه قسمت عبارتند از:
- ۱- کوه سفید
- ۲- این ور رود
- ۳- آن ور رود
۱- کوه سفید: کوه سفید منطقه کوچکی است با مساحتی حدود ۳۲ کیلومتر که دو منطقه طیبی گرمسیری و سرحدی را از هم جدا مینماید، کوه سفید در این منطقه زبانه کم ارتفاع شرقی کوه سفید بهمئی است که از مشرق دلی مهره از آب کالوسه گذشته وارد طیبی میگردد، مشرق منطقه کوه سفید به موگرمون منتهی میشود، شمال آن به تل و تپههای سنگی و کوههای کم ارتفاعی محدود میشود که توسط مله تیرگه به منطقه شمالی مربوط میگردد، راه ارتباطی آن از سمت جنوب، توسط تنگ لنده انجام میپذیرد که پهنای کوه سفید واقع در شمال لنده را قطع مینماید.
کوه سفید با این مشخصات تنها منطقه سردسیری طیبی گرمسیری است که عدهای در تابستان بدانجا کوچ مینمایند.
۲- این ور رود: منطقه گرمسیر طیبی گرمسیری حدود ۸۱۳ کیلومتر مربع وسعت دارد، این منطقه توسط رود مارون به دو قسمت تقسیم میشود که منطقه شرقی رود مارون به «این ور رود» و منطقه غرب مارون به «آن ور رود» شهرت دارند.
این ور رود از سه طرف به رود مارون و از مشرق به راک و چنگلوا و بوا محدود میشود، وسعت این منطقه حدود ١٦٠ کیلومتر مربع و مرکز آن سوق نام دارد.
ده سوق در ۹۱۰ متری ارتفاع از سطح دریا در دامنه کوه کوتاهی به نام پرسون واقع شده است جمعیت کنونی این ده حدود ٢٤٠ خانوار است که در منطقه به واسطه فراوانی تپههای گچی تماماً خانههایی از گچ و سنگ برای خود تهیه کردهاند، قدیمیترین ساختمان موجود در ده غیر از برج دفاعی مربوط به زمان رضاشاه پهلوی است ولی وسعت و کثرت جمعیت آن از سال ۱۳۳۰ به بعد آغاز گردید چه در این سال بین خانواده خوانین در لنده اختلافی به وجود آمد و عدهای از آنها به محل کنونی سوق کوچ کردند و از آن پس این ده رو توسعه گذارد.
سکنه قبلی منطقه از سادات رضا توفیق بودند که منطقه سوق قلمرو آنها بود، در حال حاضر سکنه سوق از چهار طایفه با محلات تقریباً مجزا از یکدیگر تشکیل شده است که عبارتند از:
- ۱- اولاد خوانین
- ۲- سادات اسماعيلي و احمدی
- ۳- عملههای غندی
- ۴- خواجهها
۳- آن ور رود: آن طرف رود منطقه بزرگی از گرمسیر طیبی گرمسیری را به وسعت حدود ٦٥٣ کیلومتر مربع شامل میشود که در واقع چهار برابر منطقه این ور رود وسعت دارد، مرکز منطقه لنده است که در دامنه کوه سفید در ارتفاع حدود ۸۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد. لنده قبلاً مركز خان نشین طیبی گرمسیری بوده است از این رو دارای ساختمانهای دو تا سه اشکوبه کهن است که جنبه دفاعی مستحکمی دارند، جمعیت لنده حدود ۷۵۰ نفر و هوایش از سوق به مراتب گرمتر است فاصله بین این دو مرکز بیش از ۱۷ کیلومتر نیست ولی رود مارون به واسطه عرض نسبتاً زیاد در هنگام پرآبی، رابطه بین دو منطقه را قطع و یا به سختی امکان پذیر میسازد. لنده در گذشته مرکز بخش ثلات منطقه بود که تشکیل میشد از بهمئی، دشمن زیاری و طیبی ولی در حال حاضر هم به بخش ثلات مشهور است ولی بهمئی چند سالی است که از آن جدا شده است.
ناهمواریها: ناهمواریهای معروف طیبی گرمسیری کوه سفید در شمال و کوه خائیز در جنوب منطقه است که مرتفعترین مناطق منطقه را تشکیل میدهند پستترین ناحیه منطقه بستر رودخانه مارون است که ٦٥٠ متر از سطح دریا ارتفاع دارد، هرچند این رودخانه به سمت جنوب سرازیر میگردد به مرور از ارتفاع آن کاسته شده تا آنجا که در تنگ تکاب این ارتفاع به ٤٠٠ متر میرسد.
تپه کوههای کم ارتفاعی به نام «پر» در کنار سوق مشاهده میشود که به نام پر سوق شهرت دارند. پر سوق منطقه سوق را به دو قسمت «پیش پر» و «پس پر» تقسیم میکند که هر منطقه محل کشت و آیش زمینهای قابل استفاده را تشکیل میدهد.
کوههای در کوه آب، بهاره، الوند و تاوههای موگر از مشهورترین ارتفاعات دیگر منطقه محسوب میشوند.
آب و هوا: گرمترین منطقه طیبی گرمسیری از لحاظ آب و هوایی حریم بستر رودخانه مارون در این منطقه است چه در فاصله ۱۷ کیلومتری بین سوق [و] لنده پستی و بلندیهای منطقه تغییر قابل ملاحظهای در گرمای منطقه به وجود میآورد زیرا:
- سوق۹۱۰ متر از سطح دریا
- بستر مارون ۶۵۰ متر از سطح دریا
- لنده ۸۰۰ متر از سطح دریا
ارتفاع دارند بنابراین مناطق بستر مارون به عرض حدود يك کیلومتر در طول مسیر که تپههای گچی فراوان حریم آن را مشخص میکند گرمترین مناطق است و از شمال به سمت جنوب به مراتب بر این گرما اضافه میشود چه مرتب از ارتفاع بستر رودخانه کاسته میگردد، منطقه لنده به واسطه دارا بودن ارتفاع کمتر از ســوق به مراتب گرمتر و سوق از تمام نواحی اطراف تقريباً خنکتر است به استثناء منطقه قابل سکونت دژکوه که هوایش از مناطق همجوار به مراتب معتدلتر است.
باران: بارندگی در طیبی گرمسیری در آذرماه شروع شده و تا نیمه اردیبهشت ادامه مییابد یعنی وضع بارندگی در منطقه گرمسیر هم همانند طیبی سرحدی است با این تفاوت که در اینجا بارندگی یکسره باران، در گرمسیر طیبی سرحدی که وضع معتدلی دارد برف و باران توأم و در سردسیر طیبی سرحدی در این مدت یکسره برف میبارد.
بارانهای منطقه متناوب میبارد و این تناوب ممکن است در فصل زمستان تا هفت شبانهروز متوالی ادامه یابد، محلیان تعریف میکنند که در گذشته شدت بارندگی به مراتب زیادتر از زمان حال بود و بارانهای زمستانی منطقه تا ده شبانهروز به شدت ادامه مییافت و کمتر مشاهده میشد که مدت بارندگی از سه شبانهروز کمتر باشد حال آنکه از هشت تا دو سال قبل از میزان بارندگی به مراتب کاسته شد تا آنجا که منطقه دچار خشکسالی گردید و زیانهای فراوانی به مردم وارد شد ولی در دو سال اخیر مجدداً وضع بارندگی رو به بهبودی رفته است و بارانهای به موقع و نسبتاً طولانی در منطقه باریده و به محصول ده سر و سامانی داده است.
شدت بارندگی در این منطقه به قدری نیست که سیلآسا باشد و تا کنون مشاهده نشده که خسارات ناشی از سیل در این منطقه به وجود آید زیرا بارش منطقه اغلب ملایم و به ندرت سیلآسا است.
برف: در منطقه طیبی گرمسیری به ندرت برف میبارد بسیاری از افراد فقط برف یکی دو سال اخیر را به یاد دارند که آنهم طلایه بارش برف بوده نه برف زیرا در زمستان ١٣٤٦ که در منطقه برف بارید مدت آن بسیار کوتاه و ارتفاع نشست برف از يک سانتیمتر تجاوز ننمود ولی در ارتفاعات کوههای سفید و سیاه که دنباله آن از بهمئی بدین منطقه کشیده شده است برف فراوان مینشیند که بقایای آن تا فصول گرم نیز مشاهده میشود.
مه: مه منطقه پس از بارندگی مشاهده میشود، برخی اوقات پس از بارندگی مه نسبتاً غلیظی سراسر منطقه را فرا میگیرد که مدت آن طولانی نیست، مه گرفتگی از صبحگاهان آغاز شده و تا حدود ساعت ۵/ ۹ صبح ادامه می یابد
بادها: در فصل تابستان بادهای مختلفی در منطقه میوزد که باد چپ از تمام آنها مشهورتر است. باد چپ در نقاط گرمسیری منطقه گاهی چنان شدت مییابد که کپرهای علفی را از جا کنده و با خود میبرد، گاهی این باد چنان گرد و خانی تولید میکند که اهالی و وحشتزده میشوند، جهت وزش این باد از جنوب شرقی به سمت شمال غربی است و در اصطلاح ملی این باد را به نام باد حیران نیز مینامند.
در مقابل باد چپ از طرف شمال بادهای ملایمی میوزد که به نام باد راست شهرت دارد. باد راست هوای منطقه را کاملاً صاف و آفتابی میکند و زیانی در منطقه به بار نمیآورد. فصل وزش این باد بیشتر در پائیز و تابستان است. اهالی معتقدند که در اوایل بهار که غلات خوشه میبندد اگر باد شمال بوزد به مراتب بهتر از باران برای زراعت میباشد.
رودها: دکتر صفینژاد درباره رودهای منطقه طیبی مینویسند:
۱ – رود مارون: تنها رود معروفی که از منطقه طیبی گرمسیری عبور مینماید رودخانه بزرگ و پر آب مارون است که سرچشمههای اولیه آن از تنگریزی سادات در بویراحمد سفلی سرچشمه گرفته وارد منطقه لوداب میگردد، جریان رودخانه به سمت غرب وارد منطقه رودشور و زیرنا در دشمن زیاری شده در منطقه کلات رودخانه دیگری به نام فارتق که از چاروسای بهمئی سرچشمه میگیرد از طیبی رود میگذرد بدان ملحق میشود سپس رودخانه با آب فراوان خود با دریافت شعبه دیگری به نام رودشور از سمت مشرق از قلعه دختر گذشته رودخانه دیگری از سمت مغرب به نام رود جن بدان ریخته سپس از کوه پاد گذشته وارد گرمسیر طیبی میگردد و همین رودخانه است که در مسیر طیبی را به دو قسمت «این ور رود» و «آن ور رود» تقسیم مینماید.
همین رودخانه است که در انتهای خاک طیبی از تنگ تکاب عبور نموده از دهات چندی از بهبهان گذشته به سمت چم سیاه و جایزان رهسپار گردیده از آنجا به خلف آباد بین راه اهواز بهبهان بنام رود جراحی وارد خلیج فارس میگردد.
۲ – رود جن: جن رودخانه کوچکی است که از دلی مهره واقع بین کوه سیاه و کوه سفید بهمئی سرچشمه گرفته از سردسیر طیبی گرمسیری از دلی سفید گذشته در کوه پاد به رود مارون میریزد.
گیاهان: در منطقه طیبی گرمسیری گیاهانی وجود دارد که بیشتر مورد استفاده اهالی قرار میگیرد، مشهورترین این گیاهان عبارتند از: کنگر، توله (باباپير)، بابونه، پونه، بن سرخ، کارده، کرفس، ریواس، موسیر، قارچ، خارخارو، جاشیر (خوراکی انسانی)، کاله، کته، کنجره و امثال آن.
کاله، کته و کنجره به مصرف خوراک دام میرسد، توله (باباپیر) بیشتر مورد استفاده خوراکی افراد قرار میگیرد در فصل بهار که این گیاه رشد میکند اغلب افراد آنرا به صورت پخته با ماست و یا دوغ مخلوط میکنند و قدری سیر بدان اضافه نموده به عنوان خوراک با نان و يا کلگ مورد استفاده قرار میدهند. توله را به عنوان سبزی در برنج میریزند و از آن سبزی پلو درست میکنند. کنگر نیز یکی دیگر از گیاهان خوراکی منطقه است که در روغن سرخ شده به مصرف خوراک میرسد.
علاوه بر گیاهان فوق درختان بادام، بلوط، انجیر کوهی، کرتل و کنار در تل و تپههای اطراف میروید که میوه آنها مورد استفاده خوراکی اهالی واقع میشود، مازاد بادام را به بازار نیز عرضه میدارند، از پوست بلوط نیز جفت میگیرند که خریداران فراوانی دارد، سوخت اهالی نیز از همین درختان جنگلی تهیه میشود. درخت دیگری در این منطقه وجود دارد که «رمليک» نامیده میشود که ارتفاع آن به حدود يك متر میرسد میوه این درخت ریز و ترش مزه است که علاوه بر استفاده خوراکی یک نوع رب از میوه آن میگیرند که بسیار مورد پسند و مطبوع اهالی است و شاخههای همین درخت است که از آن حصاری جلوی مزارع و منازل ساخته میشود تا از ورود احشام بدان وسیله جلوگیری گردد.
۲- اقتصاد ایل طیبی: مردم ایل طیبی چه ساکنین منطقه گرمسیر و چه سردسیر از نظر زندگی اقتصادی در میان عشایر کهگیلویه دارای وضع مخصوصی هستند، به عبارت بهتر میتوان از ایل طیبی به عنوان نمونه از مردم ایل نشین یاد کرد که بدون تأثیر عامل فقر و انگیزههای خارجی که معمولاً در عشایر دیگر موجب استان میشود یکجانشین شدهاند.
پذیرش اسکان از طرف مردم ایل طیبی که اولین تأثیر آن تقسیم ایل به دو منطقه نفوذ و همچنین دو محیط جغرافیائی است در زندگی اقتصادی افراد ایل مذکور دارای اثرات همه جانبهای بوده است که بدون درنظر گرفتن آنها به نظر میرسد شناخت واقعی حیات اقتصادی ایل طیبی ممکن نباشد. برای آشنائی با واقعهائیکه موجب تغییرات عمده در شکل زندگی طیبیها شده است باید به حدود ۱۲۰ سال قبل برگردیم.
درحدود سالهای مذکور اختلافاتی بین خانهای ایل طیبی بروز کرد رهبری ایل را به دو دستگی میکشاند به منظور حل اختلاف و فرار از برادرکشی خوانین ایل طیبی صلاح میبینند که خود طیبی را به دو قسمت تقسیم کنند و هر قسمت زیر نظر و در حیطه قدرت یکی از طرفین دعوا قرار گیرد. بدین ترتیب ایل طیبی چه از نظر منطقه سکونت و چه از نظر رهبری به دو قسمت تقسیم میشود، ارتباط ساکنین دو منطقه به یکباره قطع میشود و خانوارهای ایل طیبی که قبل از بروز اختلاف زمستانها را در منطقه گرمسیر و تابستانها را در سردسیر میگذراندند اينك میبایست هريک در محدوده معینی زیست کنند دیگر برای افراد منطقه طیبی سردسیر میسر نبود که در زمستان به منطقه گرمسیر کوچ کنند تا خود و دامشان از درگیری با زمستانهای پر وحشت منطقه سردسیر به دور باشند طیبیهای ساکن منطقه گرمسیر نیز میبایست آماده شوند تا با تابستانهای کشنده منطقه گرمسیر روبرو شوند. آنها دیگر نمیتوانستند به سردسیر بروند،در اینجا باید متذکر بود که بسیاری از عشایر به علت بعضی ضرورتهای اقتصادی که اهم آنها فقیر شدن است از کوچ دست میکشند طیبیها به علت این خاصیت اقتصادی مجبور به اسکان نشدند بلکه اینها نیز مانند برخ از خانوارهای ایل دشمن زیاری بر اساس بعضی عوامل اجتماعی زندگی کوچنشینی را از دست دادند بنابراین ما از طیبیها به عنوان عشایری یاد میکنیم که تمامی ضرورتهای زندگی کوچنشینی را دارا بودهاند ولی به دلیلی غیر از دلایل یکجانشینی مجبور به سکونت در یکی از دو منطقه گردیدهاند برای بررسی تفاوتهایی که عامل مذکور در زندگی اقتصادی طیبیها در مقیاس عشایری به وجود آورده است حیات اقتصاد اجتماعی مردم طیبی گرمسیر مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور شناسایى مايملک ساکنین، یکی از آبادیهای این منطقه، آبادی ۲۰ خانواری آبکری به شرح زیر مورد نظر قرار میگیرد:
دامداری: چنانکه گذشت طیبی ایلی است که بر اساس بعضی عوامل داخلی مجبور به اسکان شده است. معمولاً اقتصاد دامداری در آن دسته از عشایر کهگیلویه که سکونت دائم در یکی از دو منطقه سردسیر یا گرمسیر اختیار کردهاند نسبت به ایلاتی که کوچ میکنند دارای کمبودهای آشکار است.
دامداری ایل طیبی و برای نمونه یکی از آبادیهای آن، آبکرى، ضمن اینکه از خصوصیات رمهداری خانوارهای يكجانشینی برخوردار است در این قالب نیز صاحب ویژگیهاییست که مختصراً مورد بحث قرار میگیرد:
معمولاً در آن دسته از عشایری که کوچ میکنند سه نوع رمهداری رایج است:
- الف: رمهداری انحصاری (رمهداران بزرگ کوچرو)
- ب: رمهداری غیر انحصاری (رمه داران متوسط و كوچك کوچرو)
- ج: رمهداری خانوارهای یکجانشین (رمه داران کوچك يكجانشین)
اکنون برای شناسایی ویژهگیهای دامداری در طیبی مختصراً خصوصیات هر يك از سه گروه مذکور را که معمولاً در يک رمهداری منطبق با روال عشایری یعنی عشایر کوچ رو است مطرح میکنیم و وضع گروههای دامداری در طیبی را با آن مقایسه میکنیم.
گروه نخست یعنی انحصارداران رمه در عشایر کوچرو از نظر کمی و کیفی خصوصیاتی دارند. این دسته مثلاً در دشمن زیاری نزديک به تمامی میش و برهها و تقریباً بیش از یک سوم تمام دام را به خود اختصاص دادهاند. در طیبی گروه رمهدار بزرگ از نظر کمیت دام در مقایسه با گروه انحصاردار دشمن زیاری با در نظر گرفتن کثرت جمعیت طیبی نسبت به دشمن زیاری يك واحد كوچک است.
طیبی تقریباً ۱۰ دامدار بزرگ دارد با حدود ده هزار دام. مقایسه تعداد انحصارداران همچنین مقایسه تعداد دامی که در دایره انحصار است با گروه مشابه آن در دشمن زیاری نشان دهنده این واقعیت است که در طیبی اقتصاد دامداری در مقایسه با عشایر کوچرو قادر به جلب سرمایه نیست. تعداد افراد گروه دامدار بزرگ این ایل زیاد و تعداد رمه آن اندک است، درست عکس آن چه در عشایـر کوچرو جاری است.
ترکیب رمه این گروه که معمولاً باید ٪۹۰ آن را گوسفندان تشکیل دهند در طیبی نسبت آن بین گوسفند و بز ½ است.
علت این امر آنست که طیبیها به سبب نداشتن سردسیر نمیتوانند نسبت رمه را در جهت زیاد کردن گوسفند تغییر دهند. خود طیبیها معتقدند که تا حدی گوسفند طیبی وضع منطقه خو گرفته و هماهنگ شده است . اگر این امر صحیح باشد و آن را عامل مثبتی در رمهداری طیبی به حساب آوریم باید به مسئله اجبار نگهداری نوع خاص از گوسفند در این منطقه قائل باشیم، این امر توسعه دامداری را در طیبی محدود میکند زیرا معمولاً در هر ایل دامداران بزرگ هستند که به خـارج از محدوده ایل دام میفروشند. بدین ترتیب که در پاییز هر سال که بزها و بزغالههای نر فروخته شد گروه مذکور شروع به خرید نرینه دامداران متوسط ایل خود میکند. در طیبی دامدار متوسط به صورت ایلات دیگر که بتواند کمبود کمبودهای گروه دامدار بزرگ را جبران کند وجود ندارد زیرا تهیه گوسفند (نه بز) نیز به دلیل نداشتن سردسیر مسیر نیست. دامداری بزرگ نيز بدون يك تركيب مناسب که معمولاً تعداد معینی از گوسفند و بز را دارد مقرون به صرفه نیست. به طور خلاصه ضمن اینکه از همه شیوههای رمهداری پیروی میکند از امکانات مثبت دامداری که اهم آن را کوچ تشکیل میدهد عاری است.
دامداران طیبی را میشود به دو دسته تقسیم کرد:
اول: رمهداران بزرگ که تعداد آنها حدود ۱۰ نفر است با در حدود ده هزار دام. ترکیب رمه میان گوسفند و بز این دامداران تقریباً با رمهداران بزرگ ایلات کوچرو همسایه ترکیب نامناسبی است.
مرتع تابستانی رمه این افراد دامنههای کوه سفید در یکی از کوههای طیبی گرمسیری است که نسبت به نقاط دیگر، منطقه کمی خنکتر است.
دوم: رمهداران كوچک است تقريباً متوسط دام میان خانوارهای طیبی حدود ۷ رأس است تمام دام رمهداران کوچک را بز تشکیل میدهد. مرتع تابستانی و زمستانی آنها حوالی منطقه سکونت است. هدف اکثریت خانوارهای طیبی از نگاهداری دام بیشتر برای مصارف داخلی خانوار است.
آمار زیر تعداد دام خانوارهای آبادی آبکری را نشان میدهد. ضمناً نسبت بز و گوسفند نیز در آن مشخص شده است:
- خانوار شماره ۱: ۱۵ بز، ۰ میش و ۴ ماده گاو
- خانوار شماره ۲: ۱۸ بز، ۰ میش و ۰ ماده گاو
- خانوار شماره ۳: ۰ بز، ۰ میش و ۱ ماده گاو
- خانوار شماره ۴: ۱۰ بز، ۰ میش و ۰ ماده گاو
- خانوار شماره ۵: ۲ بز، ۰ میش و ۰ ماده گاو
- خانوار شماره ۶: ۲ بز، ۰ میش و ۰ ماده گاو
- خانوار شماره ۷: ۸ بز، ۸ میش و ۰ ماده گاو
- خانوار شماره ۸: ۲ بز، ۰ میش و ۰ ماده گاو
- خانوار شماره ۹: ۱۵ بز، ۰ میش و ۰ ماده گاو
- خانوار شماره ۱۰: ۱۰ بز، ۰ میش و ۰ ماده گاو
- خانوار شماره ۱۱: ۴ بز، ۰ میش و ۰ ماده گاو
- خانوار شماره ۱۲: ۱۰ بز، ۰ میش و ۱ ماده گاو
- خانوار شماره ۱۴: ۱۰ بز، ۰ میش و ۰ ماده گاو
- خانوار شماره ۱۷: ۶ بز، ۰ میش و ۰ ماده گاو
- خانوار شماره ۱۸: ۰ بز، ۰ میش و ۲ ماده گاو
- خانوار شماره ۱۹: ۶ بز، ۰ میش و ۰ ماده گاو
- خانوار شماره ۲۰: ۴ بز، ۰ میش و ۰ ماده گاو
در پایان ضمن اینکه امید است قدمی ناچیز در راه معرفی جامعه تاریخی لر برداشته شده باشد، بهعنوان حسن ختام، آرزوی تندرستی و سعادت دارد برای همه تلاشگران عرصه شناخت و معرفی عشایر بهویژه تبار بزرگ لر، به همراه گرامیداشت یاد و خاطره تمام درگذشتگانی که دل در گرو سربلندی و سعادت این تبار کهن داشتند و بر همان سیرت چهره در نقاب خاک کشیدند مخصوصاً زندهیاد دکتر نادر افشار نادری که بنیانگذار ارزشمندترین پژوهشها درباره نظام سنتی عشایر لرتبار کهگیلویه بودند.