گرگ را گرفتند پند دادن، گفت ولم کنین گله رفت. کنایه از اینکه وقتی بر عمل و کردار ناصواب و نادرست اصرار وجود دارد و پند و نصیحت فایدهای ندارد. معادل آن در زبان فارسی ضربالمثل گوشش به این حرفها بدهکار نیست میباشد. فردوسی بزرگ در این زمینه سروده است: ز بد اصل، چشم بهی داشتن \ بود خـاک در دیـده انباشتن