علوم انسانی از جمله تاریخ، بنابه ماهیت پیچیدهای که دارند، همواره نتایج پژوهشی، روایات، تفسیرها، تحلیلها و نظرات گوناگون و یا حتّی متضادی را حول خویش گرد میآورند و این خود چیزی جز ضرورت رواج فرهنگ گفتگو و تبادلنظر نخواهد بود.
خوشبختانه اخیراً حرکتهای امیدبخش و ارزندهای در زمینه رواج بینش و معرفت گفتگو میان همتباران مشاهده میشود؛ برای نمونه و به طور مشخص میتوان به انتشار کتاب «نقدهایی بر تواریخ معاصر چگنی» نوشته رضا جوادی، مراد محمودیچگنی، رحیم شاکرمی، علیاکبر خادمی و علیحسین بداق اشاره کرد که آشکارا «منش زیبندهی نقد» را برگزیده است.